داستانهای متفرق عشق و محبت
شخصی از حضرت علی سسؤال کرد: شما چقدر رسول الله جرا دوست داشتید و میزان محبت شما با ایشان چقدر بوده است؟ حضرت علی سدر جواب فرمود: به خدا سوگند، ما رسول الله جرا از زنان، فرزندان، پدران، و مادران، و اموال و از آب خنک در حال شدت تشنگی، بیشتر دوست میداشتیم [۱۵۱].
آنچه که از زبان حضرت علی سبیرون آمد: کاملاً راست بود و واقعیت داشت و چرا چنین نباشد؛ آنان کامل الایمان بودند و خداوند میفرمایند:
﴿قُلۡ إِن كَانَ ءَابَآؤُكُمۡ وَأَبۡنَآؤُكُمۡ وَإِخۡوَٰنُكُمۡ وَأَزۡوَٰجُكُمۡ وَعَشِيرَتُكُمۡ وَأَمۡوَٰلٌ ٱقۡتَرَفۡتُمُوهَا وَتِجَٰرَةٞ تَخۡشَوۡنَ كَسَادَهَا وَمَسَٰكِنُ تَرۡضَوۡنَهَآ أَحَبَّ إِلَيۡكُم مِّنَ ٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ وَجِهَادٖ فِي سَبِيلِهِۦ فَتَرَبَّصُواْ حَتَّىٰ يَأۡتِيَ ٱللَّهُ بِأَمۡرِهِۦۗ وَٱللَّهُ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡفَٰسِقِينَ ٢٤﴾[التوبة: ۳۴].
یعنی: «به آنان بفرما: اگر پدران، مادران، فرزندان، برادران، زنان، فامیل، مالی که آن را به دست آورده اید و تجارتی که در مورد آن میترسید راکد و کاسد نشود، اگر همه و همۀ اینها برای شما محبوبتر هستند از الله، رسولش و جهاد در راه الله. آنگاه منتظر عذاب الهی باشید. خداوند کجروان و دگراندیشان راه خود را هدایت نمیکند و به مقصد نمیرساند» [۱۵۲].
در آیه مذکور، وعید وارد شده در مورد کسانی است که محبتشان نسبت به الله و رسول او و جهاد در راه او، کمتر از محبت زن و فرزند و مال و اقوام است. حضرت انس سمیگوید: رسول اکرم جفرمودند: «هیچ کس مؤمن کامل و واقعی نمیشود و مادام که مرا از پدر، مادر و از تمام فامیل حتی از تمام مردم بیشتر دوست نداشته باشد». همین مطلب از حضرت ابوهریره سنیز نقل شده است.
علما میفرمایند: منظور از این محبت، محبت اختیاری و ارادی است نه طبیعی و اضطراری، اگر محبت اضطراری منظور باشد، آنگاه مراد از ایمان، نهایت و کمال ایمان است، مانند ایمان صحابهش. حضرت انسسمیگوید: رسول اکرمجفرمودند: سه خصلت و عادت اگر در نهاد و وجود کسی پیدا شود، او شیرینی و لذت ایمان را احساس میکند. یکی این که محبت الله و محبت رسول وی، در دل او، از محبت ما سوای الله بیشتر باشد. دوم این که محبت و عداوتش به خاطر الله باشد. سوم این که برگشتن به سوی کفر برایش چنان دشوار باشد که گویی در آتش انداخته میشود.
روزی حضرت عمر سعرض کرد: یا رسول الله! به جز روح و جانم، تو را بیش از هرچیز دیگر دوست دارم. رسول الله جفرمودند: «هیچ کس تا آن وقت مؤمن (کامل) نمیشود که مرا بیش از خودش دوست نداشته باشد». حضرت عمرسعرض کرد: یا رسول الله! تو را بیش از خودم دوست دارم. رسول اللهجفرمودند: «الآن یا عمر؟!» اکنون ای عمر؟! (علما این پاسخ رسول الله جرا به دو صورت معنی کردند) یکی اینکه اکنون ایمان تو کامل شده است ای عمر! دوم اینکه این مطلب که تو مرا بیش از خودت دوست داری اکنون در تو پیدا شد بایستی از قبل چنین میبود، گویا این یک گونه هشدار است برای حضرت عمرس.
حضرت سهل تستری/میگوید: هرکس در هر حالتی رسول الله جرا مالک و قیم خود نداند و خود را قیم نفس خود بداند، او نمیتواند لذت سنت را احساس کند. شخصی از یاران رسول اللهجآمد و عرض کرد: یا رسول الله! قیامت کی میآید؟ ایشان فرمودند: برای آمدن قیامت چه آماده کردهای که این همه در انتظار آن هستی؟ آن شخص گفت: یا رسول الله! نماز، روزه، صدقه و عبادت زیادی انجام ندادهام، البته محبت خدا و محبت رسول الله جرا در دل دارم. رسول اکرم جفرمودند: «در روز قیامت با کسانی خواهی بود که با آنان محبت داری».
این فرمودۀ رسول الله جکه: روز قیامت هرکس همراه با کسانی حشر میشود که با آنان محبت دارد. از حضرت عبدالله بن مسعود، حضرت ابوذر غفاری، صفوانسو چند تن دیگر از یاران نیز نقل شده است. صحابهشاز این حدیث، چنان خوشحال شدند: که هرگز چنین مسرت و خوشی به آنان نرسیده بود. باید هم چنین باشد، زیرا که محبت رسول الله جبا خون و گوشت آنان عجین شده بود.
خانه حضرت فاطمهلدر ابتدا با خانه حضرت رسول اکرم جاندکی فاصله داشت. روزی رسول الله جفرمودند: دوست دارم که خانه تو با خانه من نزدیکتر میبود. حضرت فاطمهلعرض کرد: خانه حارثه با خانه شما بسیار نزدیک است، به ایشان بفرمایید: تا خانهاش را با خانه من عوض کند. رسول الله جفرمودند: در این باره قبلاً با وی صحبت شده است، دیگر اکنون بیشتر حرف زدن را مناسب نمیدانم. حارثهسمطلع شد، بلافاصله به محضر پیامبر خدا جرسید و گفت: مثل این که حضرت عالی میخواستید خانه فاطمه را به خانه خودتان نزدیک کنید. اینک چند باب منزل در نزدیکی شما دارم، هرکدام که مورد پسندتان باشد، اختیار کنید. یا رسول الله! تمام دارایی من فدای خدا و رسول اوست، به خدا سوگند! آن خانهای را که تو از من بگیری برایم بیشتر ارزش دارد از آن خانهای که نزد من باشد. رسول الله جفرمودند: راست میگویی. برای او دعای خیر و برکت نموده، منزل حضرت فاطمهبرا با منزل ایشان معاوضه کردند [۱۵۳].
یکی از یاران نزد رسول الله جآمد و عرض کرد: یا رسول الله! تو را خیلی دوست دارم. تو را بیش از پدر، مادر، مال و اولاد و حتی بیش از خودم دوست دارم. هرگاه در خانه خودم هستم به یاد تو میافتم، توان فراق و جدایی تو را ندارم و تا تو را زیارت نکنم، سکون و آرامش نصیب من نمیگردد. من همواره از این بابت نگرانم که هم من و هم شما روزی خواهیم مرد و شما بعد از وفات در گروه انبیا†خواهید بود، من چگونه میتوانم شما را زیارت کنم؟ رسول الله جسکوت کردند، اندکی بعد جبرئیل ÷آمد و این آیه نازل شد:
﴿وَمَن يُطِعِ ٱللَّهَ وَٱلرَّسُولَ فَأُوْلَٰٓئِكَ مَعَ ٱلَّذِينَ أَنۡعَمَ ٱللَّهُ عَلَيۡهِم مِّنَ ٱلنَّبِيِّۧنَ وَٱلصِّدِّيقِينَ وَٱلشُّهَدَآءِ وَٱلصَّٰلِحِينَۚ وَحَسُنَ أُوْلَٰٓئِكَ رَفِيقٗا ٦٩ ذَٰلِكَ ٱلۡفَضۡلُ مِنَ ٱللَّهِۚ وَكَفَىٰ بِٱللَّهِ عَلِيمٗا ٧٠﴾[النساء: ۶۹- ۷۰].
یعنی: «هرکس از خدا و رسولش اطاعت کند او در بهشت با کسانی خواهد بود که خداوند بر آنان انعام فرموده است. یعنی با پیامبران، راستگویان، شهیدان و نیکان خواهد بود. اینان از بهترین همراهان هستند. همراهی با ایشان از الطاف الهی است، خداوند از اعمال تک تک شما آگاه است».
چنین رویدادهایی برای بسیاری از صحابه به وقوع پیوسته است. رسول الله جدر جواب، همین آیه را تلاوت کردند. یکی از یاران عرض کرد: یا رسول الله! شما را چنان دوست دارم که هرگاه به یاد شما میافتم، اگر زیارتتان نکنم فکر میکنم روح از بدن بیرون آمده است؛ اما نگران هستم که اگر در بهشت هم بروم از شما پایینتر خواهم بود، در بهشت نیز بدون زیارت شما برای من بسیار مشکل خواهد بود. رسول الله جهمان آیه قبلی را تلاوت کردند.
در حدیثی آمده است: یک مرد انصاری نزد رسول الله جآمد و بسیار نگران بود، رسول الله جفرمودند: نگرانی چرا؟ عرض کرد: یا رسول الله! در فکری فرو رفتم. رسول الله جفرمودند: آن فکر چیست؟ گفت: یا رسول الله! صبح و شام شما را زیارت میکنیم و در خدمت شما هستیم و از زیارت شما لذت میبریم. اما فردا شما در گروه پیامبران†خواهی بود و ما نمیتوانیم شما را زیارت کنیم. رسول الله جساکت شدند، وقتی این آیه نازل شد. رسول اللهجآن مرد انصاری را طلبیده آیه را برایش تلاوت کرد.
در حدیثی آمده است که عده زیادی از صحابهشاین اشکال را مطرح کردند، و رسول الله جدر جواب همین آیه را تلاوت کردند. در یک حدیث آمده است: صحابهشعرض کردند: یا رسول الله! مسلم است که نبی در برابر امت، افضل است و در بهشت نیز جایگاه بهترین خواهد داشت، آنگاه چگونه افراد امت میتوانند با پیامبر خود ملاقات کنند؟ فرمودند: بالاییها نزد پایینها آمده با آنان حرف خواهند زد [۱۵۴]. رسول الله جفرمودند: بسیارند کسانی که بعد از من خواهند آمد و آرزو خواهند کرد: که به جای زن و فرزند، پدر و مادر، مرا زیارت میکردند. عبده دختر خالد میگوید: پدرم هرگاه به رختخواب میرفت خوابش نمیبرد و همواره در عشق رسول الله جگریه میکرد و با ذکر نام مهاجرین و انصار از صحابه، مشغول بود و میگفت: ایشان اصول و فروع من هستند و وابستگی قلبی با آنان دارم. پروردگارا! مرا زودتر بمیران تا زودتر با آنان دیدار داشته باشم، همواره چنین دعا میکرد تا خواب میرفت. روزی حضرت ابوبکر سعرض کرد: یا رسول الله! از این که پدرم مسلمان شود، بیشتر مایل هستم که عموی شما ابوطالب مسلمان شود، زیرا که این امر موجب خوشحالی شما خواهد شد.
روزی حضرت عمر سخطاب به حضرت عباسسعموی رسول اللهجگفت: از این که پدرم مسلمان شود، بیشتر دوست دارم که شما مسلمان شوی، زیرا که مسلمانشدن شما آرزوی رسول الله جاست. شبی حضرت عمرسمشغول گشت زنی، در شهر مدینه بود، نوری از یک خانه به نظر میرسید، نزدیک تشریف برد. صدای پیرزنی که مشغول ریسیدن پشم بود به گوش رسید که اشعاری میسرود، که مفهوم آن چنین بود: محمدجسلام و درود نیکان بر تو باد. بدون تردید، یا رسول الله! تو در شبها عبادت میکردی و در سحرگاه اشک میریختی. ای کاش میدانستم که من و محبوب من (منظور پیامبر جاست) روزی باهم ملاقات خواهیم کرد یا خیر؟ موت در شرایط مختلفی به سراغ انسان میآید. معلوم نیست موت من کی و در چه حالتی میآید، زیارت رسول الله جنصیبم میشود یا خیر؟ حضرت عمر سوقتی این شعار را شنید شروع به گریه کرد.
داستان حضرت بلالسشهرت جهانی دارد. وقتی واپسین لحظات زندگی او فرا رسید، همسرش در حالی که از فکر و تصور فراق او نگران بود، گفت: وا حسرتاه! و حضرت بلالسگفت: سبحان الله! چه لحظههای خوبی هستند! به همین زودی محبوب خودم حضرت محمد جرا زیارت خواهم کرد.
داستان حضرت زیدسدر بخش پنجم بیان گردید. وقتی او به جوخه اعدام برده شد، ابوسفیان از وی پرسید: آیا تو دوست داری که تو را رها کنیم و به جای تو محمد را به دار بکشیم؟ حضرت زیدسگفت: به خدا سوگند، این برایم قابل تحمل نیست که من در خانه نشسته باشم و خاری در پای حضرت محمد جفرو رود. ابوسفیان گفت: هرگز ندیدم کسی با کسی اینگونه محبت داشته باشد که یاران حضرت محمد با وی دارند.
علما، علامتهای متعددی برای محبت با رسول الله جنوشتهاند. قاضی عیاض/میگوید: هرکس چیزی را دوست داشته باشد، آن را بر دیگران ترجیح میدهد. این است حقیقت محبت و بدون این، محبت ادعای محض است. بزرگترین علامت محبت با رسول الله جاین است: که از سنت و روش زندگی او تبعیت کنیم. رفتار، گفتار و شیوه زندگی او را برای خود الگو قرار بدهیم. از فرامین تبعیت کنیم، امر و نهی او را با جان و دل بپذیریم. در رنج و راحت، در رفاه و تنگدستی، در جنگ و صلح و در هرحال، از ایشان پیروی کنیم. در قرآن آمده است:
﴿قُلۡ إِن كُنتُمۡ تُحِبُّونَ ٱللَّهَ فَٱتَّبِعُونِي يُحۡبِبۡكُمُ ٱللَّهُ وَيَغۡفِرۡ لَكُمۡ ذُنُوبَكُمۡۚ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ٣١﴾[آل عمران: ۳۱].
یعنی: «ای محمد! به آنان بگویید اگر خدا را دوست دارید، از من تبعیت کنید. آنگاه خداوند شما را دوست داشته و گناهان شما را مورد مغفرت قرار خواهد داد، خداوند بخشنده و مهربان است».
[۱۵۱] شفاء. [۱۵۲] بیان القرآن. [۱۵۳] طبقات. [۱۵۴] در منثور.