حکایات صحابه یا حماسه سازان تاریخ

فهرست کتاب

صحابه شال‌های سرخ‌رنگ را بیرون می‌آورند

صحابه شال‌های سرخ‌رنگ را بیرون می‌آورند

حضرت رافع سمی‌گوید: روزی در مسافرت همراه رسول اکرم جبودیم، شال‌هایی که خط قرمز داشتند روی شترهای خود انداخته بودیم. رسول اکرم جآن‌ها را مشاهده نموده فرمودند: چنین معلوم می‌شود که رنگ سرخ دار بر شما غلبه می‌کند. بلافاصله بعد از شنیدن این سخن، چنان با سرعت از جاهای خود بلند شدیم و فرار کردیم که شترها نیز رم کردند، آنگاه شال‌ها را پایین آوردیم [۹۲].

چنین صحنه‌ها و جریاناتی در زندگی صحابه رسول اکرم جبه کثرت وجود دارد و در نظر آنان چنین اقدامی شگفت‌آور نبود. البته در نظر ما ممکن است چنین کاری بسیار بزرگ و شگفت‌آور جلوه کند، تمام صحابهشتقریباً اینگونه زندگی می‌کردند.

عروه بن مسعود، که در جریان صلح حدیبیه به عنوان سفیر کفار، نزد مسلمانان آمده بود، زندگی و وضعیت مسلمانان را به دقت مورد مطالعه و ارزیابی قرار داد و وقتی به مکه رفت گفت: من نزد سلاطین و پادشاهان زیادی رفته‌ام. دربار قیصر، کسری و نجاشی را دیدم و با آنان ملاقات کردم، ولی اطاعت و احترامی که پیروان محمد از وی به عمل می‌آورند، در دربار هیچ حاکم و پادشاهی دیده نشده است. پیروان حضرت محمد، آب دهن او را نمی‌گذارند که بر زمین بیفتد. وقتی محمد می‌خواهد آب دهن خود را بیندازد، پیروانش آن را در دست‌های خود گرفته روی سر و صورت خود می‌مالند. هرگاه فرمانی صادر کند، پیروانش جهت اجرای آن بین خود مسابقه می‌گذراند. هرگاه محمد وضو می‌گیرد، آنان برای گرفتن آب وضو چنان به سرعت می‌شتابند که گویی باهم جنگ و جدال دارند. هرگاه محمد حرف می‌زند، همه آنان سکوت اختیار می‌کنند و به سخنانش گوش می‌دهند. به دلیل عظمت و احترامی که برای او قایل هستند، هرگز با دیده پر، به سوی او نمی‌توانند نگاه کنند. (یعنی به خاطر عظمت حضرتجنمی‌توانند به او خیره شوند).

[۹۲] ابی‌داود.