صحنهای شگفتآور از ایثار و سخاوت
از حضرت عبدالله بن عمر بروایت است که کله و پاچه گوسفندی به عنوان هدیه به یکی از اصحاب و یاران رسول الله جتقدیم شد. او به گمان این که فلان همسایه بیش از او نیازمند و فرد عیال داری است، آن کله پاچه را به خانه همسایهاش فرستاد. این همسایه نیز به گمان این که فلانی از او مستحقتر است، آن را به خانه او فرستاد، این کله پاچه بعد از این که به هفت خانه دور زد برای آخرین دفعه به همان خانه اول برگشت و بدین ترتیب به دست همان صحابیسرسید که نخست به او هدیه شده بود.
داستان فوق، حکایت از دو نکته بسیار مهم، ارزنده و آموزنده دارد. یکی این که زندگی عموم صحابهشاز نظر مادی در سطحی بسیار پایین بود، دوم این که هرکدام از صحابهشسعی میکردند تا نیازها و خواستهای دیگران را بر نیازها و خواستهای خود ترجیح دهند.