مقدمه
نحمده ونصلي ونسلم على رسوله الكريم وآله وصحبه وأتباعه الحماة للدين القويم.
یکی از بندگان برگزیدۀ خدا و مربی و محسن بنده در سال ۱۳۵۳هـ ق به من امر فرمود، تا پیرامون حالات صحابه کرام رضوان الله علیهم اجمعین مخصوصاً حالات اصحاب جوان و نیز زنان صحابه در امر دین، داستانهایی به رشته تحریر درآورم تا کسانی که مشتاق و علاقهمند به خواندن کتابهای داستان هستند، به جای مطالعه داستانهای پوچ و گمراهکننده و تخیلی، این داستانها را بخوانند تا دین و ایمان آنان تقویت شود؛ و زنان هم در خانهها به جای این که برای فرزندان خود داستانها و لطیفههای واهی و دروغین را بیان کنند، به بازگویی این داستانها بپردازند تا ضمن آشنایی با صحابه، عظمت و محبت آنان در دلهایشان جای گیرد و به سوی امور دین نیز تشویق شوند.
اجرای این فرمان بر بنده لازم و ضروری بود، زیرا افزون بر این که غرق در احسانات ایشان بودم، خشنود کردن بندگان برگزیدۀ خدا باعث رستگاری هردو جهان نیز هست. با وجود این چون از مایۀ علمی اندکی برخوردار بودم، اطمینان نداشتم که بتوانم این وظیفه را به طور شایسته ادا کنم، به همین جهت چهار سال پیاپی این فرمان و ارشاد را میشنیدم و شرمندۀ نداشتن صلاحیت این امر بودم، تا این که در ماه صفر سال ۱۳۵۷ هـ. بر اثر یک عارضه از فعالیتهای فکری منع شدم، در همین روزها به خاطرم رسید که اوقات فراغت را صرف بهترین و مبارکترین مشغله کنم.
شکی نیست که بازگویی داستانهای بندگان مخلص الله و حالات زندگی آنان به تحقیق و پژوهش کافی نیاز دارد تا بتوان از آن درس و پند گرفت، علی الخصوص شایسته است از جماعت صحابه کرام رضی الله عنهم اجمعین که آنان را الله جل شأنه برای یاری و همراهی پیامبر گرامی خویش برگزید، تبعیت و پیروی کرد.
حضرت جنید بغدادی/رهبر صوفیان کرام میفرماید: حکایات و داستانها لشکری از لشکرهای الهی است که دلهای مریدان و مؤمنان با آن تقویت میشوند. شخصی پرسید: آیا دلیلی بر این ادعا هم وجود دارد، وی اظهار داشت: آری، خداوند میفرماید: ﴿وَكُلّٗا نَّقُصُّ عَلَيۡكَ مِنۡ أَنۢبَآءِ ٱلرُّسُلِ مَا نُثَبِّتُ بِهِۦ فُؤَادَكَۚ وَجَآءَكَ فِي هَٰذِهِ ٱلۡحَقُّ وَمَوۡعِظَةٞ وَذِكۡرَىٰ لِلۡمُؤۡمِنِينَ ١٢٠﴾[هود: ۱۲۰] «و هر سرگذشتی که از پیامبران برایت بازگو میکنیم (حقیقتی است) که با آن دلت را ثابت و استوار میگردانیم. و در این سوره برایت حق و حقیقت آمده و یادآوری و اندرزی برای مومنان است».
به این مطلب هم باید توجه داشت که احادیث پیامبر اکرم جو یا وعظ و ارشادات یا شرح حال علما و بزرگان و یا مسائل کتابها، مطالبی نیستند که به یک بار شنیدن و یا خواندن آن اکتفا شود، بلکه بر حسب استعداد و حالات خویش، چندین بار باید آنها را خواند و شنید.
ابوسلیمان دارانی/یکی از بزرگان میگوید: در مجلس وعظ یکی از واعظان حاضر شدم، وعظ وی بر قلب من اثر گذاشت، ولی چون وعظ به پایان رسید، اثر وعظ نیز از بین رفت. بار دوم در مجلس وی حضور یافتم، اثر وعظ در این بار تا پس از تمام شدن وعظ و رفتن به خانه باقی میماند. بار سوم حاضر شدم، اثر آن تا پس از این که به خانه رسیدم نیز باقی بود، چون به خانه رفتم، اسبابی را که باعث نافرمانی الله تعالی بودند، رها کردم و راه او را اختیار نمودم. همچنین با یک بار مطالعه و خواندن کتابهای دینی تأثیر اندکی بر قلب آدمی وارد میشود، لذا پیوسته باید این کتابها مورد مطالعه قرار گیرند تا اثر آنها در حد کافی در قلب باقی بماند.
به منظور سهولت برای خوانندگان و دلنشین شدن مضامین کتاب، این کتاب را به دوازده بخش و یک خاتمه تقسیم کردم:
بخش اول: تحمل سختیها و مشکلات در راه دین.
بخش دوم: خوف و خشیت الهی در دل صحابۀ کرام.
بخش سوم: نمونههایی از زندگی ساده و زاهدانۀ صحابه کرام.
بخش چهارم: تقوا و پرهیزگاری صحابه کرام.
بخش پنجم: توجه و اشتیاق به سوی نماز و اهتمام به آن.
بخش ششم: ایثار، همدردی انفاق در راه الله.
بخش هفتم: شجاعت، همت و شوق و ذوق مرگ.
بخش هشتم: نمونههایی از مشاغل و انهماک علمی.
بخش نهم: اطاعت و امتثال از فرمان رسول اکرام ج.
بخش دهم: شجاعت و جذبۀ دینی زنان و بیان حالات اهل بیت رسول اکرم ج.
بخش یازدهم: شور و شوق دینی خردسالان و اهتمام به دین در دوران خرد سالی.
بخش دوازدهم: نمونههایی از عشق و محبت به رسول اکرم ج.
خاتمه: حقوق صحابه و مختصری از فضایل آنان.