حکایات صحابه یا حماسه سازان تاریخ

فهرست کتاب

حضرت امام حسینسو اشتیاق به فراگیری علم

حضرت امام حسینسو اشتیاق به فراگیری علم

سید السادات، حضرت امام حسین سیک سال از برادرش حضرت امام حسنسکوچکتر است. لذا موقع وفات رسول اکرم جشش ساله بود. کودک شش ساله چه مطالبی از امور دین را می‌تواند یاد بگیرد؟ ولی روایات و احادیث امام حسین سدر کتب حدیث نقل شده‌اند و محدثین ایشان را در ردیف کسانی نوشتند: که هشت حدیث از آنان نقل شده است.

امام حسینسمی‌گوید: از رسول اکرم جشنیدم که فرمودند: «هر مسلمان، مرد باشد یا زن، هرگاه مصیبتی بر او وارد شود و بعد از مدتی به یاد مصیبت وارد شده بیفتد گوید: ﴿إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّآ إِلَيۡهِ رَٰجِعُونَ ١٥٦[البقرة: ۱۵۶]. «ما از آنِ الله هستیم و به سوی الله باز می-گردیم».

همان اندازه ثواب که موقع واردشدن مصیبت به او رسیده بود، موقع به یاد افتادن مصیبت نیز همان میزان ثواب به او داده خواهد شد».

امام حسین سمی‌گوید: این را نیز از رسول اکرم جشنیده بودم که فرمودند: هرکس از امت من وقتی سوار کشتی شود و این آیه را ﴿بِسۡمِ ٱللَّهِ مَجۡرٜىٰهَا وَمُرۡسَىٰهَآۚ إِنَّ رَبِّي لَغَفُورٞ رَّحِيمٞ ٤١[هود: ۴۱] «گفت: سوار کشتی شوید که حرکت و توقف آن با نام پروردگار است. به راستی پروردگارم آمرزنده‌ی مهربان است». بخواند، از خطر غرق‌شدن در امان خواهد بود. حضرت امام حسینسبیست و پنج بار پیاده به سفر حج رفت. نماز، روزه و صدقه به کثرت انجام می‌داد. ربیعهسمی‌گوید: از حضرت امام حسین سؤال کردم: مطلبی را از رسول الله جبه یاد داری؟ فرمود: آری، بالای پنجره‌ای که مقداری خرما در آن گذاشته بود، رفتم یک دانه خرما برداشتم و بر دهانم گذاشتم. رسول الله جفرمودند: بینداز آن را، صدقه برای ما روا نیست.

این حدیث رسول اللهجنیز از حضرت امام حسین سنقل شده است که از ثمرات ایمان و اسلام مؤمن و مسلمان این است، که خود را به کارهای بیهوده و باطل مشغول نمی‌کند [۱۴۱]. علاوه بر این، روایات متعدد دیگری نیز از حضرت امام حسینسنقل شده است.

چنین وقایعی از صحابه کرام سبه کثرت وجود دارد که آنان در کودکی از رسول اکرم جمطالبی را شنیده و آن را حفظ کردند. محمود بن الربیعساز صحابه است و موقع وفات رسول الله جپنج ساله بود. او می‌گوید: من این مطلب را هرگز فراموش نمی‌کنم که رسول الله جبه خانه ما تشریف آوردند. چاه آبی در آنجا بود و رسول اللهجمقداری از آن آب را با دست مبارک برداشتند و بر صورت من مالیدند [۱۴۲].

ما مردم امروزی، بچه‌ها و کودکان را به کارها و صحبت‌های بیهوده و بی‌ثمر مشغول می‌کنیم، با بیان داستان‌های دروغین، اذهان آنان را مغشوش می‌کنیم. اگر داستان‌های بندگان خدا به آنان گفته شود و به جای ترسانیدن از جن و دیو، از عذاب آخرت و قبر، ترسانیده شوند و عاقبت و انجام ناخشنودی خدا به آنان گوشزد شود و خوف خدا در دل‌های آنان ایجاد گردد، دنیا و آخرت‌شان آباد خواهد شد. دوران کودکی، دوران قوت حافظه است. یافته‌ها و فراگرفته‌های دوران کودکی هرگز فراموش نخواهند شد. در چنین مقطعی از عمر، اگر قرآن حفظ شود؛ کمترین مشکلی در پیش راه نخواهد بود و وقت زیادی نیز گرفته نخواهد شد.

از پدرم و از زنان خانواده و فامیلم شنیده بودم، زمانی که پدرم به سن شیرخوارگی رسید یک چهارم یک جزء را یاد گرفته بود و در سن هفت سالگی تمام قرآن را از بر کرده بود؛ و بخش عمده از ادبیات و زبان فارسی را که در آن روزگار در هندوستان از اهمیت فراوانی برخوردار بود، فرا گرفته بود.

مولانا می‌فرماید: پدرم بعد از این که من قرآن را یاد گرفته بودم به من گفت: روزی یک دفعه قرآن را ختم کن و بس. لذا من در فصل تابستان بعد از نماز فجر بر پشت بام خانه نشسته و در ظرف شش الی هفت ساعت تمام قرآن را ختم می‌کردم و بعد از صرف ناهار، یعنی بعد از ظهر به میل و رغبت خودم به تحصیل و فراگیری فارسی می‌پرداختم، همین روند تا شش ماه ادامه پیدا کرد. ظرف مدت شش ماه روزانه یک بار تلاوت قرآن را از ابتدا تا انتها انجام می‌دادم و علاوه بر این، بقیه درس‌ها را نیز می‌خواندم. آری، انجام این همه کارها در سن هفت سالگی کار آسانی نیست. حاصل این همه زحمت و اشتیاق بود که هرگز در خواندن قرآن از حفظ، دچار کوچکترین اشتباهی نشدم. از آن جایی که وسیله امرار معاش، از راه کتابفروشی بود، لذا ممکن نبود که در ساعات کار که مشغول با کتاب‌ها بودم، قرآن را تلاوت نکرده باشم.

[۱۴۱] اسدالغابة. [۱۴۲] اصابه.