نگاهی به تاریخ ایران بعد از اسلام

فهرست کتاب

گلچینی از سخنان بزرگان ایرانی دربارۀ خلفا و صحابهس

گلچینی از سخنان بزرگان ایرانی دربارۀ خلفا و صحابهس

یکی از راه‌های اغفال ایرانیان و کشاندن آن‌ها به سوی مذهب صفویه شیعه معرفی کردن بزرگان و دانشمندان ایرانی اهل سنت بوده و هست. بنیان‌گذار این اغفال‌گری قاضی نورالله شوشتری که در سال ۱۵۵۶ میلادی در لاهور به فتوای علمای اسلام به قتل رسید. دشمنان اهل سنت برای بدبین کردن نسل جوان ما حتی آثار بزرگان را نیز دستکاری کرده تا بتوانند به قول خودشان ثابت کنند که آن‌ها شیعه بوده‌اند. چرا که هر چه توانستند کردند تا آن‌ها از ذهن ایرانیان بیرون کنند وقتی موفق نشدند دست به این حیله‌کاری‌ها زدند به عقیدۀ مجلسی و هوادارانش در نهاد هر سنی مذهبی دشمنی با علی نهفته است و گاه بی‌اختیار از زبان و قلم آن‌ها بیرون می‌جهد [۸٧].

به همین خاطر برای اینکه گول خوردگان به خود نیایند و نپرسند پس چرا بزرگان اهل سنت در دوستی با حضرت علی و فرزندانش داد سخن داده‌اند آن‌ها این بزرگان را رافضی معرفی می‌کنند.

۱- فردوسی: به عقیدۀ فردوسی بعد از رسولان بهترین خلایق حضرت ابوبکر صدیقسمی‌باشد.

چه گفت آن خداوند تنزیل وحی
خداوند امر و خداوند نهی
که خورشید بعد از رسولان مه
نتابید بر کس ز بوبکر به
عمر کرد اسلام را آشکار
بیا راست گیتی چو باغ بهار
پس از هر دو آن عثمان گزین
خداوند شرم و خداوند دین
چهارم علی بود جفت بتول
که او را بخوبی ستاید رسول
که من شهر علمم علیم درست
درست این سخن قول پیغمبر است
گواهی دهم کین سخن را ز اوست
تو گویی دو گوشم بر آواز اوست
علی را چنین دان و دیگر همین
کزیشان قوی شد به هر گونه دین
نبی آفتاب و صحابان چو ماه
بهم بستنی یکدیگر راست راه [۸۸]

در یوسف و زلیخای فردوسی شعر زیر آمده است که بعد از انقلاب در اکثر چا‌پ‌های شاهنامه نه تنها این شعر بلکه حتی حکایت یوسف و زلیخا نیز حذف شده است.

صحابان او جمله اخیر بودند
همه هر یکی همچو اختر بودند
ولیکن از ایشان چهار آمدند
که در دین حق پایدار آمدند
ابوبکر صدیق شیخ عتیق
که بد روز و شب مصطفی را رفیق
پس از وی عمر بد که قیصر به روم
ز سهمش نیارست خفتن به روم
سیم، میرعثمان دین‌دار بود
که شرم و حیا زو پدیدار بود
چهارم علی ابن عم رسول
سر شیرمردان و جفت بتول
از آزار این چار، دل را بتاب
که آزارشان دوزخ آرد به تاب
علی را چنین دان و دیگر همین
کزیشان قوی شد به هر گونه دین

دکتر اته و نولد که و ادوارد براون مثنوی یوسف و زلیخا را همچون اکثر محققان ایرانی از فردوسی می‌دانند با این حال دکتر صفا آن را از فردوسی نمی‌داند.

۲- سنایی غزنوی [۸٩]: در حديقة الحقيقة وشريعة الطريقة اشعار بلندی در ستایش خلفای راشدین و چهار امام اهل سنت دارد. سنایی چهار خلیفۀ راشده را چهار پایۀ شرع اسلام می‌‌داند:

جز به دستور (قال‌الله) یا (قال‌الرسول)
ره‌مرو فرمان‌مده، حاجت‌مگو، حجت‌میار
چارگوهر، چارپایۀ عرش ‌وشرع‌مصطفی است
صدق‌و‌علم‌و‌شرم مردی کار این‌هر‌چاریار
چاریار مصطفی را مقتدا دارو و بدان
ملک او را هست نوبت‌پنج، نوبت‌زن چار

قصائد ۱٩۱ خلق پیغمبر کجا تا از بزرگان عرب
جور و رنج ناسزایان از پی یزدان‌کشد
صادقی‌بایدکه‌چون بوبکردر‌صدق وصواب
زخم مار و بیم دشمن از بن دندان کشد
یا نه چون عمرکه‌در اسلام بعد از مصطفی
ازعرب‌لشکر‌زجیحون سوی‌ترکستان‌کشد
پارسایی‌کوکه‌در محراب و مصحف‌بی‌گناه
تازغوغا سوزش شمشیر چون عثمان‌کشد
حیدر کرار کو کاندر مصاف‌از بهر دین
در صف صفین ستم از لشکر مروان کشد

قصائد ۸۵٩

آیا از چنبر اسلام دایم برده سر بیرون
زسنت‌کرده‌دل‌خالی‌زبدعت‌کرده‌سرمحشون
هوی‌همواره شیطانی شده برنفس‌تو‌سلطان
تنت را جهل پیرایه دولت را کفر، پیرامون
ورازاصحاب‌پیغمبر‌عتیق(ابوبکر)وعمروعثمان
علی‌وسعد وسلمان‌و‌صهیب‌و‌خالد‌ومظنون
تعالی‌صانعی کاین جمله از آب او پدیدآورد
پس‌آنکه‌جمله‌را‌هم‌وی‌به‌خاک‌اندرکند‌مدفون

قصائد ۵۴۲

۳- عطار نیشابوری: در همۀ آثار عطار از خلفا و صحابه ستایش شده است.

ای‌ گرفتار تعصب مانده
دائماً در بغض و در حب مانده
گر تو لاف از هوش و از لب می‌زنی
پس چرا دم از تعصب می‌زنی
در خلافت نیست میل ای بی‌خبر
میل کی آید زبوبکر و عمر
میل اگر بودی در آن مقتدا
هردو کردندی پسر را پیشوا
هر دو گر بردند حق از حقوران
منع واجب آمدی بر دیگران
گر نمی‌آید کسی در منع یار
جمله را تکذیب کن یا اختیار
ورکنی تکذیب اصحاب رسول
قول پیغمبر نکر دستی قبول
گفت هر یاریم نجمی روشن است
بهترین قرن‌ها قرن من است
بهترین خلق یاران منند
اقربا و دوستاران مانند
بهترین چون نزد توباشد بدتر
کی توان گفتن تو را صاحب نظر
کی روا داری که اصحاب رسول
مرد ناحق را کنند از جان قبول
یا نشانندش بجای مصطفی
از صحابه نیست این باطل روا
اختیارجمله‌شان گر نیست راست
اختیار جمع قرآن پس خطاست
بلکه هر چه اصحاب پیغمبر کنند
حق کنند و لایق و درخور کنند
تاکنی معزول یک تن را زکار
می‌کنی تکذیب و سی و سه هزار و.. [٩۰]

۴- نظامی گنجوی: [٩۱]

وین خانۀ هفت سقف کرده
بر چارخلیفه وقف کرده
صدیق به صدق پیشوا بود
فاروق زفرق هم جدا بود
وان پیر حیائی خداترس
با شیرخدای بود همدرس
هر چار زیک نور بودند
ریحان یک آبخورد بودند
زین چار خلیفه ملک شد راست
خانه به چارحد مهیاست
زآمیزش این چهارگانه
شد خوش‌نمک این چهارخانه
دین را که چهار ساق دادی
زینگونه چهار طاق دادی
چون ابروان خوب تو در آفاق
هم جفت شد این چهار و هم طاق
از حلقۀ دست‌بند این فرش
یک رقص تو تا کجاست تا عرش

۵- سعدی شیرازی: [٩۲]

تریاق در دهان رسول آفریده حق
صدیق را چه غم بود از زهر جانگزا!
ای یار غار، سید و صدیق نامور
مجموعه‌ی فضایل و گنجینۀ صفا
مردان قدم به صحبت یاران نهاده‌اند
لیکن نه همچنان که تو در کام اژدها
یار آن بود که مال و تن و جان فدا کند
تا در سبیل دوست به پایین برد وفا
دیگر عمر که لایق پیغمبری بودی
گر خواجه‌ی رسل نبدی ختم انبیا
سالار خیل خانه‌ی صاحب رسول
سردفتر خدای‌پرستان بی‌ریا
دیوی که خلق عالمش از دست عاجزند
عاجزدر آنکه چون شود از دست‌وی‌رها؟
دیگر جمال سیرت عثمان که برنکرد
در پیش وی دشمن قاتل، سر از حیا
آن شرط مهربانی و تحقیق دوستی است
کزبهر دوستان بری از دشمنان جفا
خاصان حق همیشه بلیت کشیده‌اند
هم بیشتر عنایت و هم بیشتر عنا
کس‌را چه زور و زهره که وصف علی‌کند
جبار در مناقب او گفته (هل اتی)
زورآزمای قلعه‌ی خیبر که بند او
در یکدیگر شکست با بازوی لافتی
مردی که در مصاف، زره پیش بسته بود
تا پیش دشمنان ندهد پشت بر عزا
شیرخدای و صفدر میدان و بحر بود
جان‌بخش در نماز و جهانسوز در وغا
دیباچۀ مروت و سلطان معرفت
لشکرش فتوت و سردار اتقیا
فردا که هر کسی به شفیعی زنند دست
ماییم و دست و دامن معصوم مرتضی
پیغمبر، آفتاب منیر است در جهان
وینان ستارگان بزرگند و مقتدا
درود ملک بر روان تو باد
بر اصحاب و پیروان تو باد
نخستین ابوبکر پیرمرید
عمر پنجه بر پنج دیومرید
خردمند عثمان شب زنده‌دار
چهارم علی شاه دلدل سوار
جوانمرد اگر راست خواهی ولیست
کرم پیشۀ شاه مردان علیست [٩۳]

۶- مولوی: مولانا دربارۀ صحابه بخصوص خلفای راشدین اشعار بسیاری دارد که احتیاج به کتاب جداگانه‌ای دارد. درمثنوی معنوی علاوه بر خلفای راشده حضرت معاویه را نیز می‌ستاید و می‌گوید: شیطان از اینکه نماز جماعت معاویه قضا شود در هراس بود چرا که آن حضرت آنقدر استغفار می‌کرد که ثوابش از نماز جماعت فوت شده‌اش پیشی گرفت [٩۴].

به قول مولوی آن کس که خود را به اخلاق نبوی آراسته می‌کند، مرگش چون مرگ ابوبکر و عمربخواهد بود. همچنان که آن دو بزرگوار‌ پس از حیات دنیوی در گور نیز در کنار رسول گرامیند:

شاهشان بر کنار لطف نهند
نی چنین خوار و مختصر میرند
وانک اخلاق مصطفی جویند
چون ابوبکر و چون عمر میرند

دیوان شمس ٩٧۲

٧- ابن یمین:

مرا گفتند ابوبکر و عمر را
اگر یاری دهی مانند عثمان
به محشر چون خلایق جمع گردند
بود آرامگاهت باغ رضوان
همی گویم از آندم کان شنو دم
که بادا آفرین بی‌حد برایشان [٩۵]

۸- عبید زاکانی: [٩۶]

خوش وقت آن عاشق صدیق اکبر است
در راه دین موافق صدیق اکبر است
چون‌آفتاب‌روشن‌وچون صبح صادق‌است
هر کو محب صادق اکبر است
در عرض که دم زصفا و وفا زنند
آن کیست کو مطابق صدیق اکبر است
بگذارجمله در ره صدیق و قبول دین
بنما کسی که سابق صدیق اکبر است
انصاف آن که خاطر شوریده قاصر است
از مدحتی که لایق صدیق اکبر است
آن کس که بود توی و تجرید کار او
از مدحتی که لایق صدیق اکبر است
چون بست بهر دین محمد میان عمر
درهم شکست گردن گردنکشان عمر
بر باد رفت خرمن کفار خاکسار
چون بر کشید خنجر آتش‌فشان عمر
خورشید دین به اوج کمال آن زمان رسید
کانداخت سایه بر سر اسلامیان عمر
دستش زمکه گردن قیصر بزد به روم
چون گشت بر ممالک دین قهرمان عمر
هم آسمان دانش و هم آفتاب عدل
هم خوابۀ محمد آخر زمان عمر
آن کو به تیغ بنی آشکار کرد
بنیاد دین به بازوی خود استوار کرد

٩- شیروانی: [٩٧]

آورده روز نامه دولت در آستین
مهرش نهاده سورۀ والنجم اذاهوی
داده قرار، هفت زمین را ببازگشت
کرده خبر، چهار امین را زماجرا
هرچار، چارحد بنای پیغمبری
هر چار، چار عنصر ارواح اولیا
بی‌مهر چاریار در این پنج روز عمر
نتوان خلاص یافت از این شش در فنا
هر داستان که آن نه ثنای محمدست
دستان کاهنان شمر آن را نه داستان
خواهی که پنج نوبت الصابرین زنی
تعلیم کن از چار خلیفه طریق آن

۱۰- نعمت‌الله ولی:

ای که هستی محب آل علی
مؤمن کاملی و بی‌بدلی
رۀ سنی گزین که مذهب ماست
ورنه گم گشته‌ای و در خللی
رافضی کیست؟ دشمن بوبکر
خارجی کیست؟ دشمنان علی [٩۸]

هر که او، چهار دارد دوست
امت پاک مذهب است و ولی
دوست‌دار صحابه‌ام به تمام
یار سنی و خصم معتزلی
مذهب جامع از خدا دارم
این هدایت بود مرا ازلی

۱۱- علی بن حسین واعظ کاشفی:

ابوبکر ما دیگر است و ابوبکر ایشان دیگر:

... جمعی از غلات و سلف‌های ایشان بر کنار قافلۀ شیخ آمده زبان به سب ابوبکر صدیقسبرگشادند و ناسزا گفتند. اصحاب شیخ در آن مقام شدند که ایشان را زجر و منع کنند، شیخ فرمودند که ایشان را مرنجانید. ایشان نه ابوبکر و ما را دشنام می‌دهند، ابوبکر ما دیگر است و ابوبکر ایشان دیگر، ایشان ابوبکر موهوم خود را که خلافت بی‌استحقاق گرفت و با حضرت پیغمبر جو اهل بیت اوسنفاق داشت دشنام می‌دهند و ناسزا می‌گویند. آنچنان ابوبکر را ما نیز دشنام و ناسزا می‌گوییم [٩٩].

۱۲- عبدالرحمان جامی:

در سلسله الذهب می‌نویسد: اگر مقصود روافض حب آل محمد جباشد درست و کیش همگان است. و اگر مقصود از آن بعضی اصحاب رسول جباشد مذموم است و می‌گوید:

هر کرا رفض خلق شد است
نه خلق بلکه ننگ ما خلق است [۱۰۰]

چه بتر زان که ابلهی زعوام
لب گشاید به سب صحب کرام
چه بتر زان که جاهلی زسفه
گوید اندر حق صحابه تبه
آن که باشد مدیحش از ذم کم
چون بود گر برآرد از ذم ذم
امت احمد از میان امم
باشد از جمله افضل و اکرم
اولیای کز امت اویند
پی رو شرع و سنت اویند
ره بران ره هدی باشند
بهتر از غیر انبیا باشند
خاصه آل‌پیمغبر و اصحاب
کز همه بهترند در هر باب
و زمیان همه نبود حقیق
به خلافت کسی به از صدیق
وز پی او نبود از آن احرار
کس چو فاروق لایق آن کار
بعد فاروق جز به ذی‌النورین
کار ملت نرفت زینت وزین
بود بعد از همه علم و وفا
اسدالله خاتم الخلفا
جز به آل کرام و صحب عظام
سلک دین نبی نیافت نظام
نامشان جز به احترام مبر
جز به تعظیم سویشان منگر
همه را اعتقاد نیکو کن
دل از انکارشان به یک سو کن
هر خصومت که بودشان باهم
به تعصب مزن در آنجا دم
برکس انگشت اعتراض منه
دین خود را رایگان زدست مده [۱۰۱]

این بود خلاصه‌ای از نظرات مشهورترین شاعران فارسی‌سرای دربارۀ صحابه بخصوص خلفای راشدین. جویندگان می‌توانند به کتاب‌هائی که در پاورقی معرفی شده‌اند مراجعه کرده و نظرات دانشمندان و دیگر بزرگان را در این مورد مطالعه کنند [۱۰۲].

[۸٧] اصول کافی، جلد دوم، صفحه ۶۱. [۸۸] شاهنامه فردوسی، انتشارات امام فخر رازی، به تصحیح محمد عباسی، جلد اول، صفحه۴٩۱. [۸٩] حدیقة الحقیقة وشریعة الطریقة ابوالمجد مجدودبن آدم سنایی به کوشش مدرس رضوی از انتشارات دانشگاه تهران. [٩۰] منطق الطیر، صفحه ۲٩-۳۲، به کوشش دکتر محمد جواد مشکور. [٩۱] خمسه نظامی گنجوی، به کوشش م. درویش، نشر جاویدان، صفحه ۱۸. [٩۲] [٩۳] کلیات سعدی (بوستان)، صفحه ۲۵، به کوشش محمد علی فروغی، نشر طلوع. [٩۴] مثنوی معنوی، دفتر دوم، صفحه ۲۴۳ تا ۲۵۰، چاپ صدای معاصر. [٩۵] دیوان ابن یمین فریومدی، صفحه ۵۰۱. [٩۶] کلیات عبید زاکانی، به کوشش جعفر محجووب، زیر نظر احسان یارشاطر. [٩٧] دیوان خاقانی، بکوشش دکتر ضیاءالدین سجادی. [٩۸] کلیات اشعار شاه نعمت‌الله ولی، به کوشش دکتر جواد نوربخش انتشارات خانقاه نعمت‌الهی. [٩٩] رشحات عین الحیات جلد اول، صفحه ۱۲. [۱۰۰] اشاره به سوره ناس. [۱۰۱] مثنوی هفت اورنگ جامی، صفحه ۱۴٧. [۱۰۲] سیمای علی از منظر اهل سنت تأْلیف محمد برفی ناشر مؤلف. مناقب خلفای راشدین در ادب فارسی، تألیف نبی الله شعبانی نشر احسان، فضائل خلفای راشدین از زبان شعرای دین، محمد رضا توکلی رودی نشر سگال، خلفا راشدین در قلمرو نظم و نثر فارسی، فریدون سپری، نشر کردستان.