خدمات نظامالملک
خواجه علاوه بر رتق و فتق امور مملکتی و حل مشکلات عدیده اجتماعی و اخلاقی و سایر مسائل مملکتی دست به ایجاد مدارسی زد که در تاریخ بنام وی به مدارس نظامیه مشهور است و همان مدارسند که سرمشق دانشگاهها شدند. که مهمترین آنها عبارت بودند از نظامیههای بغداد – موصل – نیشابور – بلخ – هرات – مرو – آمل – گرگان – بصره – موصل – شیراز – اصفهان.
نهضتی که نظامالملک با ساختن نظامیههای متعدد بوجود آورد بزودی و با سرعتی شگفتآور در سراسر بلاد ایران و بسیاری دیگر از بلاد کشورهای اسلامی دنبال شد، بطوری که در قرنهای پنجم و ششم هیچ شهری نبود که در آن مدارس متعددی وجود نداشت چه کوچک چه بزرگ و امرا و حاکمان نیز به پیروی از وی یا برای نشان دادن علاقه خود به علم به احداث مراکز تعلیم در شهرهای خود همت گماشتند. در این مدارس درسهای زیر تدریس میشد. فقه – حدیث – تفسیر – علوم ادبی – ریاضیات– طب و حکمت همچنین کلیه مدارس دارای کتابخانههای معتبر بودند. در این مدارس هر دانشجوئی حجرهای خاص خود داشت و مقرری ماهیانه میگرفت. خوراک و خوابگاه نیز برعهده دانشگاه بود. خواجه نظامیه نیشابور را برای امام الحرمین ابوالمعالی عبدالملک عبدالله الجوینی ساخت. امام الحرمین بمدت بیست سال در این مدرسه به تدریس اشتغال داشت و شاگردانی همچون امام محمد غزالی تربیت کرد.
نظامالملک نظامیه بغداد را نیز بمدت دو سال (از ذیالحجه سال ۴۵٧ تا ذیالقعده سال ۴۵٩) ساخت و برای آن موقوفاتی معین کرد. که نه تنها برای مزد کارکنان و استادان کافی بود بلکه مقداری از آن نیز همه ساله در راه طالبان علم صرف میشد. از جمله موقوفات نظامیه بغداد عبارت بودند از گرمابهها – مخزنها – دکانها و بازارهایی چند و شش هزار دانشجو داشت علاوه بر مدارس خواجه بیمارستانی در نیشابور و رباطی نیز در بغداد ساخت.
خواجه بنوشته تجارب السلف در بستر مرگ از علماء و بزرگان دین میخواهد که محضری در چگونگی رفتار او با بندگان خدایی بنویسند و آن را در قبرش بگذارند. علماء به سبب نیکو اعتقادی خواجه این محضر را نوشتند و هر کدام از بزرگان دین شهادت خود را بر آن محضر ثبت کردند. امام ابواسحق فیروزآبادی صاحب تنبیه با آنکه مدرس نظامیه بود و منظور نظر احسان و انعام خواجه بود، چون آن محضر به خدمتش بردند بر آن نوشت: حسن خيرالظلمة چون محضر پیش خواجه بردند وقتی خط ابواسحاق را دید گریست و گفت: هیچکس از این بزرگان این چنین راست ننوشته است. بعد از وفات خواجه را در خواب دیدند که خواجه گفت حق تعالی بر من ببخشید و رحمت کرد به سبب آن سخن راست که خواجه ابواسحق نوشت.
از مدارسی که به تقلید نظامیه ساخته شدند یکی مدرسه ملکشاه بود که وی برای پیروان هر چهار فقه اهل سنت احداث کرد. دیگری مدرسه مستنصریه بود که آن هم دارای چهار شعبه بود و هر شعبه مخصوص یکی از مذاهب اهل سنت که در هر کدام از این شعبهها ۶۲ تن از دانشمندان به کار تعلیم شاگردان میپرداختند. ابن جبیر اندلسی در سفرنامه خود مینویسد: در سال ۵۸۰ ه. ق در بغداد سی مدرسه وجود داشت که مشهورترین آنها نظامیه بغداد بود.
علاوه بر کارهای مختلف مملکتی خواجه نظامالملک کتابهایی نیز نوشته است که بیانگر میزان نبوغ و استعداد خدادادی وی در اداره مملکت است. وی بینان مملکتداری را بر عدل و دادگستری استوار میداند و این نکته را بارها به صورتهای گوناگون گوشزد میکند. رضای حق تعالی، و قوت سلطان ملکشاه و صلاح لشکر و رعیت را به عدل و احسان میبیند و معتقد است که ملک با کفر بپاید و با ستم و ظلم نپاید.
امیرالشعرا معزی به حق در مدح خواجه سروده است:
تو آن خجسته وزیری که از کفایت تو
کشید دولت سلجوقی سر به علیین
تو آن ستوده مشیری که در فتوح و ظفر
شدست کلک تو با تیغ شهریار قرین
آثار نظامالملک عبارتند از: سیاستنامه یا سیرالملوک و وصایای نظامالملک یا دستور الوزارت.
سیاستنامه از بهترین کتابهایی است که در زمینه مملکتداری به رشته تحریر درآمده است. همچنین این کتاب فرق مختلف باطنیه را بخوبی شناسانده است.
خواجه اولین کسی است که به دست ملحدان اسماعیلی بشهادت رسیده است. خواجه در بستر مرگ ابیات زیر را انشاء کرد:
سی سال با قبال تو ای شاه جوانبخت
گردستم از چهره ایام ستردم
چون شد ز قضا مدت عمرم نود و شش
اندر صفر از ضربت یک تیغ بمردم
منشور نکونامی و طغرای سعادت
پیش ملک العرش بتوقیع تو بردم
بگذاشتم این خدمت دیرینه بفرزند
او را بخدا و خداوند سپردم
خواجه در جواب مخالفان دانشگاههای نظامیه گفت: مصلحت سلطان و احکام عدل، ما را ملزم میسازد که برای مستثنی کردن دیگران به هیچ مذهبی تمایل نیابیم، هدف ما تقویت مذهب سنت و مجری کردن احکام آن است، نه دامن زدن به ستیزههای فرقهای، ما این مدرسه را تنها به قصد حمایت از علما و برای نفع عامه ساختهایم، نه اینکه باعث جدال و نفاق گردد.