نگاهی به تاریخ ایران بعد از اسلام

فهرست کتاب

ملک محمود سیستانی

ملک محمود سیستانی

ملک محمود از بزرگان سیستان بود که به اتفاق برادرش ملک اسحق مشهد را در سال ۱۱۳٧ ه‍. ق تصرف کرد و سپس سبزوار، نیشابور، خواف و جام اطاعت او را پذیرفتند. ملک محمود که نسب خود را به پادشاهان کیانی ایران می‌رساند سکه و خطبۀ فرمانروایی را به نام خود نمود. وی سپس به بسط عدل و دادگری پرداخت و در هر مکان که دزد و اوباشی بود را بنا به دستورش گرفته اعدام می‌کردند. چون آوازۀ داد و عدل او به مسامع دور و نزدیک رسید، اکثری از امرا و اکابر و حکام سر از جادۀ متابعت به علت تقصیراتی که از آن‌ها به عرصۀ ظهور رسیده بود پیچیده سرکشی آغاز نمودند، که نادر افشار یکی از آن‌ها بود. بعد از جنگ‌های زیاد در سال ۱۱۳٩ ه‍. ق مشهد به محاصرۀ نادر درآمد و این محاصره دو ماه و نیم طول کشید ملک محمود که اسلحه و توپخانه‌ مکمل داشت بخوبی مقاومت کرد. عاقبت پیر محمد بیگ که ملک محمود او را به فرماندهی دروازه نوقان مشهد انتخاب کرده بود با خیانت خود دروازه را به روی نادر باز کرده و بدین ترتیب لشکر نادر وارد مشهد می‌شود. بعد از آنکه کار بر ملک محمود سخت شد تاج و تخت خود را تسلیم شاه طهماسب دوم نمود. بعد از چند روز ملک محمود به همراه برادرانش به امر نادر کشته شدند. به این ترتیب نادر یکی از رقبای بزرگ خود را از میان برداشت. قبل از آنکه نادر با حیله‌ای که بکار برده بود فتحعلی خان قاجار رقیب نیرومند دیگر خود را نیز در ۱۴ صفر ۱۱۳٩ به جای قتل رسانده بود. وی بدین ترتیب توانست به سرداری کل سپاهیان (شاه طهماسب دوم که برای شکست دادن افغان‌ها و بدست آوردن تاج و تخت صفویه حتی حاضر شده بود که گیلانات (شامل رشت و لاهیجان و سایر شهرهای گیلان) و قفقاز را در ازای کمک پطرکبیر امپراطور روس به او بدهد هر چند از نادر و بلند پروازی‌های او می‌ترسید اما چاره‌ای جز سپردن فرماندهی ارتش خود به او نداشت) برسد. نادر بعد از جنگ‌هایی که بر علیه عثمانی‌ و افغانی‌ها و قفقازی‌ها انجام داد، توانست به اوضاع ایران سر و سامانی بدهد، در سال ۱۱۴۸ ه‍. ق برای مهیا کردن سلطنت خود با خدعه و نیرنگ شاه طهماسب دوم را زندانی کرد. او از عموم بلاد ایران اعیان، کدخدایان و قضات و ریش سفیدان را به اردویش در صحرای موقان در مغان (ساحل رود ارس) فراخواند. در موقع نظرخواهی مسخرۀ نادر از حاضران یکی از حضار خواهان دادن حکومت به طهماسب می‌شود، نادر حرف او را شنیده دستور قتلش را می‌دهد. بدین ترتیب کسی جرأت نمی‌کند مخالفت کند. ندرقلیخان در ۲۴ شوال ۱۱۴۸ ه‍. ق تاج سلطنت بر سر گذاشت و نادرشاه خوانده شد. خان افشار قبل از تاج‌گذاری شرایط زیر را به تصویب نمایندگان بلاد ایران رساند:

۱- ممنوعیت سب صحابهش.

۲- تعیین امیر حاجی مانند امرای شام و مصر و شریک شدن شیعیان در رکن شافعیان در مکة معظمه.

۳- آزادی اسرای ایرانی و عثمانی و توقف خرید و فروش آن‌ها.

۴- تعیین نماینده (سفیر) از طرف ایران و عثمانی برای رتق و فتق امور.