نقشه دفاع از شهرها
۱- شهر اُترار ۲۰ هزار سپاهی داشت ۵۰ هزار سپاهی فرستاده شد و غایرخان فرماندهی آن را به عهده قراچه نیز با ده هزار نفر به آنها پیوست. جمعاً ۸۰ هزار سپاهی.
۲- بخارا به امیری اختیارالدین به ۲۰ هزار سپاهی، ۳۰ هزار نفر به فرماندهی او غول حاجب معروف به اینانج به کمک اختیارالدین جمعاً ۵۰ هزار سپاهی.
۳- سمرقند به سپاه اعزامی جمعاً ۱۱۰ هزار سپاهی به همین ترتیب بلخ تخارستان و ترمذ و دیگر شهرهای در معرض حمله مغول هر کدام با سپاهی جداگانه تقویت شدند.
مقاومت تاریخی در مقابل مغول اهالی بعضی از شهرهای ماوراءالنهر در مقابل مغول دست به مقاومتی زدند که در تاریخ جهان تقریباً بیسابقه است. از جمله در اُترار و خوارزم. مردم اُترار به فرماندهی غایرخان به مدت ۵ ماه در مقابل مغول مقاومت میکنند. ماندن غایرخان در اُترار جهاد بیمانند او با کفار مغولی اثبات میکند که کشتن بازرگانان چنگیزی به دست وی نه بخاطر تملک اموال آنها بوده است بلکه واقعاً آنها جاسوس بودهاند و کارهایی کرده بودند که سزاوار مرگ بودند. در غیر این صورت غایرخان قطعاً فرار میکرد و از آنجائی که از کینه چنگیز نسبت به خود آگاه بود، هیچگاه در اُترار نمیماند. اما قهرمان همیشه زنده تصمیم به مقابله میگیرد. چنگیز برای اینکه بر اُترار تسلط یابد کلیه راههای منتهی به آن شهر را به تصرف درآورد. بعد از پنج ماه جنگی بیامان یکی از فرماندهان به نام قراچه بر اثر کم شدن آذوقه و عدم امید به رسیدن نیروی کمکی با عدهای از سپاهیانش هنگام غروب از دروازه صوفی خانه شهر خارج میشوند، آنها توسط مغولان دستگیر میشوند. مغولان بعد از کسب اطلاعاتی از قراچه درباره محصورین او و همراهانش را میکشند، زیرا آنها معتقد بودند کسانی به کشور خود خیانت میکنند انتظار وفاداری از آنها بیهوده است. غایرخان بعد از وارد کردن تلفات شدید به مغولان به علت تمام شدن تسلیحات بالاخره اسیر میشود. بدستور چنگیز آن قهرمان را با ریختن نقره مذاب در چشمها و گوشهایش به شهادت میرسانند. بعد از آن مغولان همه اهالی را از شهر بیرون کرده آنجا را کاملاً غارت میکنند.
خوارزم: خوارزمیها چهار ماه در مقابل مغول مقاومت کردند. مقاومتی که تا به حال در هیچ جای جهان روی نداده است. طبق گفته جوینی در حمله اول مغول به خوارزم حدود یکصد هزار تن از آنها به هلاکت میرسند. تنها دو هزار تن از آنها موفق به فرار میشوند. بالاخره چنگیز پسرش جوجی را با لشکری بزرگ به خوارزم میفرستد، جوجی سه هزار تن از مغولان را میفرستد تا آنها سد آب جیحون را تصرف کنند، ولی همگی آنها توسط مبارزین به هلاکت میرسانند. علت اصلی سقوط خوارزم نبودن فرماندهی کارکشته بود. مردم خوارزم شخصی بنام خمار تکین را به عنوان سلطان خود تعیین کرده بودند اما این شخص ضعیفالنفس بالاخره به همراهی عالیالدین خیاطی قاضی خوارزم تسلیم مغول میشوند، اما با این حال مردم دست از مقاومت برنمیدارند. با تنگتر شدن محاصره شهر و افتادن سد به دست مغول آنها سد جیحون را خراب میکنند در نتیجه سیل ناشی از آن اکثریت اهالی شهر شهید میشوند. به این ترتیب شهر خوارزم بعد از مقاومتی بیمانند توسط مغول اشغال میشود. مغولان یکصد هزار تن از هنرمندان و صنعتگران را به مغولستان میفرستند. آنچه زن و بچه بود را به بردگی میبرند. بقیه مردان را بین لشکر تقسیم میکنند. برای هر نفر لشکر ۲۴ نفر میرسند که همگی را شهید میکنند. شهر بخارا در سال ۶۱۶ در نتیجه دادن امان از طرف چنگیز به مردم تسلیم میشود. ولی وی دستور میدهد که همه مدافعان دژ شهر را شهید کنند. آنگاه دستور میدهد کلیه مردم از شهر خارج شوند. سپس دستور تاراج شهر را میدهد سربازان او به زنان و دختران مردم در جلوی چشمان آنها تجاوز میکنند، در میان آن همه مردم تنها قاضی صدرالدین و امام رکنالدین و فرزندش امامزاده از ناموس خود دفاع میکنند و هر سه نفر نیز به شهادت میرسند. مغول کلیه مدارس و مساجد را آتش میزنند سپس مردم را دسته دسته میکنند هنرمندان و صنعتگران را به مغولستان میفرستد. زنان و کودکان را به بردگی میگیرند و جوانان و مردان دیگر را به عنوان سپاه حشر با خود میبرند. خستگان را نیز در راه میکشند. شهر سمرقند بعد از چند روز مقاومت تسلیم میشود. بعد از شهادت ٧۰ هزار تن از دلیران سمرقندی در خارج شهر بدست مغول سربازان خوارزمی با زور دروازهها را به روی مغول باز میکنند و با خانوادههای خود پیش مغولان میروند. مغولان بعد از گرفتن اسلحه و چارپایان آنها همه آن سربازان را که بالغ بر پنجاه هزار تن بودند را بجرم خیانت به هم کیشان خود میکشند و زنان و کودکانشان را به بردگی میبرند، سپس همان کاری را که با مردم بخارا کرده بودند با سمرقندیها نیز میکنند. سلطان محمد ۲ بار لشکر به کمک سمرقندیها فرستاد بار اول ده هزار نفر بار دوم بیست هزار نفر اما هر دو گروه از ترس روبرو شدن با مغول بدون جنگ برمیگردند.
در حمله مغول هیچ شهری در ماوراءالنهر و خراسان از کشتار و غارت نجات نیافت و چون ماجرای چگونگی فتح شهرها و کشتار مردم در منابع متعدد تاریخی با تمام تفاصیل آمده است، از پرداختن به آن خودداری میکنم و با نگاهی خلاصهوار به تعداد کشتهشدگان بعضی از شهرها برای آنکه عمق فاجعه نمایان شود به آن خاتمه میدهم. تعداد کشتهشدگان مرو به نظر ابن اثیر هفتصد هزار نفر و به گفته جوزجانی دو میلیون و چهارصد هزار کس – تعداد کشتهشدگان هرات در سال ۶۱٩ ه. ق به گفته جوزجانی یک میلیون و چهارصد هزار کس و به گفته سیفی یک میلیون و ششصد هزار کس. در این میان بسیاری از شهرها مانند نیشابور که در آن شهر تغاجار داماد چنگیز کشته شده بود کلاً قتلعام میشوند، حتی مغول به حیوانات نیز رحم نمیکنند بیش از یک میلیون و هشتصد هزار کشته. در شهر بامیان نیز کلیه مردم با تمامی جانداران به قتل میرسند، چرا که در آن شهر نیز پسر جغتای نوه چنگیز به قتل رسیده بود و چنگیزخان که بعضی از نویسندگان و تاریخنگاران او را میستایند و میگویند که قصد انتقامگیری نداشت دستور میدهد حتی جنین در شکم مادر و گربهها و سگها را نیز بکشند.