امامت و ائمه
شیعیان رافضی عقیده دارند که امامت رکن مهمی از ارکان اسلام و یکی از اصول ایمان است، و ایمان انسان جز با آن کامل و عملش مورد قبول واقع نمیشود.
کلینی از امام باقر روایت میکند که گفته است: اسلام بر پنج چیز بنا شده است: نماز، زکات، و حج، روزه، ولایت. زراره میگوید: پرسیدم کدامیک برتر است؟ گفت: ولایت. [۱۲۲]
هاشم بحرانی میگوید: بر اساس اخبار وارده، ولایت یعنی: اقرار به نبوت پیامبر جو امامت ائمه، التزام به محبت آنها و بغض ورزیدن نسبت به دشمنان و مخالفان آنها، این اصل ایمان به توحید خداوند است که دین جز با همه اینها درست نبوده بلکه سبب به وجود آمدن دنیا، اساس تکلیف و شرط قبول اعمال اینهاست». [۱۲۳]
مجلسی میگوید: بیتردید ولایت و اعتقاد داشتن به امامت ائمه† و قبول ولایت آنها از جمله اصول دین و از همه اعمال بدنی برتر و بلکه کلید آنهاست. [۱۲۴]
مظفر [که از علمای معاصر آنهاست] میگوید: اعتقاد ما بر این است که امامت یکی از اصول دین است، و ایمان جز با اعتقاد داشتن به آن کامل نمیشود و در این مورد تقلید از پدران، خانواده و بزرگان هر اندازه هم که بزرگ باشند جایز نیست. بلکه واجب است همانند توحید و نبوت در آن اندیشیده شود. [۱۲۵]
رافضیان به دادن قداست شرعی به عقیده امامت در دین خود، اکتفا نکردهاند، بلکه آن را به منزله جایگاه توحید دانسته و مدار ایمان و قبولی اعمال را بر آن دانستهاند. تا جایی در امامت و جایگاه آن غلو کردهاند که آن را ضرورتی جهانی برای استقرار زمین قرار دادهاند، چه اینکه اگر کره زمین بدون امام بماند ساکنانش را فرو میبلعد!
صفار در کتابش (بصائر الدرجات) در عنوانی مستقل به نام (فصل: اینکه زمین بدون امام نمیماند و اگر چنین میبود زمین برچیده میشد.) به ذکر روایات و اخباری میپردازد. آنگاه آنها را شرح میدهد.
از جمله در ضمن این باب مطلبی آورده و به امام باقر نسبت داده است که میگوید: (اگر امام یک ساعت از زمین برداشته میشد ساکنانش را چنان میبلعید که امواج دریا با غرقشدگان میکنند [۱۲۶]. و از امام صادق روایت شده است که پرسیده شد: آیا زمین بدون امام می ماند؟ پاسخ داد: اگر بدون امام میماند غرق میشد. [۱۲٧]
شیعیان رافضی معتقدند که ائمه بعد از پیامبر جدوازده نفرند که خداوند آنها را برگزیده و برای امامت انتخاب کرده است. در کتاب (کشف الغمه) اربلی [۱۲۸]در روایتی منسوب به علیسآمده است: رسول خدا جفرموده است: «ائمه بعد از من دوازده نفرند، که اولشان تو هستی ای علی و آخرشان قائم است که شرق و غرب زمین به دست او فتح میشود». [۱۲٩]
از زرارة بن اعین روایت شده است که میگوید: از امام باقر÷شنیدهام که میگفت: ما دوازده امام هستیم، از آن جمله حسن وحسین و سایر ائمه از فرزندان حسین هستند. [۱۳۰]
شیعیان امامیه میپندارند که امامت این ائمه با نص الهی ثابت شده است و پیامبرج۱۲۰ بار به آسمان عروج کرد! و در هر بار به وصی بودن علی سفارش شده است!
در کتاب (بصائر الدرجات) به روایت از امام صادق آمده است که میگوید: پیامبر ج۱۲۰ بار عروج کرده و در هر بار خداوند به پیامبرش به ولایت علی و ائمه بعد از او بیشتر از فرایض سفارش کرده است.» [۱۳۱]
شیعیان رافضی درباره ائمه غلوهای غیر قابل توصیفی دارند که از هر حدودی تجاوز کرده است و به شکلهای گوناگون و متعددی میباشد که سرشتها آن را نپذیرفته و عقلها و فطرتهای درست, آن را ناپسند میدانند و نصوص شرعی برخلاف آن است. از جمله غلوّ آنها، توصیف ائمه به صفات خدایی و خارج نمودن آنها از طبیعت بشری و رساندن آنها به مرتبه پروردگاری است، در (بصائر الدرجات) در روایتی که به علیسنسبت داده شده است آمده است من چشم خدایم، من دست خدایم، من پهلوی خدایم، من دروازه الهی هستم. [۱۳۲]
همچنین در روایت دیگری میگوید: «من علم خدایم، من قلب آگاه خداوندم، زبان ناطق او هستم. و چشم بینا، پهلو، و دست خدایم [۱۳۳]». در کتاب (علم الیقین) تألیف عبدالله شبر [۱۳۴]به نقل از ابنعباس [که او از آن مبراست] آمده است : خداوند در روز قیامت حساب پیامبران را به محمد و حساب تمام بقیه مخلوقات را به علی واگذار میکند [۱۳۵]. سلیم بن قیس بر رسول خدا جدروغ میبندد که او به علی گفته است: ای علی تو از من و من از تو هستم و گوشتم به گوشت تو و خونم به خون تو آغشته است. ... هر کس منکر ولایت تو باشد منکر پروردگاری خداوند شده است، ای علی تو بعد از من نشانه بزرگ خداوند در زمین هستی، تو بزرگترین رکن در قیامت هستی، هر کس در سایه تو باشد رستگار است! زیرا که حساب مخلوقات و بازگشتشان به سوی تو است، و ترازو و صراط از آن تو است، و جایگاه ایستادن از آن تو است، و حساب نیز از آن توست، هر کس به تو اعتماد کند رستگار است و هر کس مخالفت کند هلاک و بدبخت، خداوندا گواه باش، خداوندا گواه باش. [۱۳۶]
شیعیان رافضی ادعا میکنند که ائمه آنها دارای علم غیب هستند و هیچ چیزی از امور آسمان و زمین از ایشان پوشیده نیست، در کافی زیر عنوان (ائمه علم گذشته و آینده دارند و هیچ چیزی بر آنها پوشیده نیست) آمده است امام صادق گفته است: قسم به خدای کعبه (سه بار) اگر بین موسی و خضر میبودم به آنها میگفتم من از آنها داناترم و به آنها از آنچه در دستشان نبود خبر میدادم، زیرا که موسی و خضر نسبت به گذشته علم داشتند. اما آنچه را که در آینده و حال تا قیام قیامت است نمیدانستند، ما از رسول خدا جآن علم را ارث بردهایم [۱۳٧]. امام صادق میگوید: خداوند بخشنده تر، دلسوزتر و مهربانتر از آن است که اطاعت بندهای را بر بندگانش فرض کند، سپس خبر آسمان را در صبح و شب از او مخفی دارد! [۱۳۸]
شیخ مفید در کتاب (اوائل المقالات) میگوید: ائمه آل محمد جاز درون بعضی از بندگان خبر دارند و از آنچه اتفاق میافتد قبل از روی دادن اطلاع دارند. [۱۳٩]
از نشانههای غلو شیعیان رافضی درباره ائمه و برتر دانستن آنها بر بقیه پیامبران، رسولان و فرشتگان مقرب است.
در کتاب (علل الشرائع) صدوق در روایتی که به پیامبر نسبت داده است میگوید پیامبر به علی گفته است: خداوند پیامبران فرستاده شدهاش را بر فرشتگان مقرب ترجیح داده است و مرا بر همه انبیا و رسولان برتری داده است، ای علی بعد از من برتری از آن ائمه بعد از تو است. [۱۴۰]
عبدالله شبر میگوید: ایمان به این که پیامبر ما وخاندان معصوم او، از [همه] پیامبران، فرستادگان و فرشتگان مقرب الهی برترند، واجب است و علت آن وجود تواتر و کثرت اخبار در این مورد است. [۱۴۱]
خمینی میگوید: امام دارای مقامی برتر و درجه بزرگ وخلافت تکوینی است که همه ذرات هستی تابع ولایت و تحت سیطره اوست و از ضروریات مذهب ما این است که ائمه ما دارای مقام و مرتبهای هستند که هیچ فرشته مقرب و پیامبری به آن نمیرسد. [۱۴۲]
از انواع غلو رافضیان درباره ائمه ادعای نازل شدن وحی بر آنهاست، در کتاب بحار الانوار به نقل از امام صادق آمده است که میگوید: آنچه نزد ماست در شب و روز بدان اضافه میشود و اگر چنین نمیبود، آنچه در پیش ماست تمام میشد، ابوبصیر پرسید: فدایت گردم چه کسی بر شما فرود میآید؟ پاسخ داد، در میان ما افرادی هستند که بسیار با دقت میبینند و بعضی از ما در دلهایشان چنین و چنین گذاشته میشود، و از ما کسانی هستند که با گوشهایشان صدای یک زنجیر را در یک طشت میشنوند، گفت: فدایت شوم، چه کسی آن را برای شما میآورد؟ پاسخ داد: مخلوقی است بزرگتر از جبرئیل و میکائیل. [۱۴۳]
در (بصائر الدرجات) به نقل از امام صادق آمده است که میگوید: «روح مخلوقی است بزرگتر از جبرئیل و میکائیل، و او با رسول خدا جبود و او را راهنمایی و ارشاد میکرد و بعد از او همراه اوصیاست». [۱۴۴]
از جمله غلو آنها درباره ائمهشان، اعتقاد آنها به عصمت امامان از هر نوع گناه و اشتباه بزرگ و کوچک است و سهو غفلت و فراموشی بر آنها جایز نیست.
شیخ مفید در این مورد اجماع امامیه را نقل میکند: «بیتردید ائمه برای تنفیذ احکام، اقامه حدود، حفظ شریعت و تأدیب مردم مانند پیامبرانند و مانند پیامبران معصوم بوده و ارتکاب هیچ گناه کوچکی برایشان جایز نیست مگر آنچه جوازش برای آنها ذکر شده است، و هیچ سهوی در امور دین برایشان روا نیست و هیچ حکمی را فراموش نمیکنند. این اعتقاد همه امامیه به جز کسانی است که از آنها مستثنی شده و به ظاهر روایتها چنگ زدهاند که بر خلاف گمان اشتباهشان دارای تأویلهایی است. [۱۴۵]
صدوق میگوید: اعتقاد ما درباره انبیا، پیامبران و ائمه این است که آنها معصوم و از هر عمل زشتی مبرا هستند و دچار گناهان کوچک و بزرگ نمیشوند و نسبت به خداوند نافرمانی نمیکنند و آنچه را به بدان دستور داده میشوند به جا میآورند، و هر کسی عصمت آنها را در هر حالتی انکار کند، آنها را نشناخته است و هر کس آنها را نشناسد کافر است. [۱۴۶]
از میان معاصران، محمدرضا مظفر میگوید: ما اعتقاد داریم که امام مانند پیامبر است. ، واجب است که از همه زشتیها و رذائل ظاهری و باطنی از کودکی تا مرگ، عمدی یا سهوی، پاک و مبرا باشد، همچنین باید سهو، اشتباه و فراموشی نداشته باشد.» [۱۴٧]
خمینی میگوید: ما معتقدیم مقامی که ائمه به فقها دادهاند، همواره برایشان محفوظ است. زیرا که ما درباره ائمه تصور سهو یا غفلت نمیکنیم و معتقدیم که بر همه آنچه به مصلحت مسلمانان است احاطه دارند و میدانستند که این منصب بعد از وفات آنها از فقها گرفته نمیشود.» [۱۴۸]
بدین ترتیب شیعیان رافضی در گمراهی و ضلالت خود فرو رفته و شیطان همواره آنها را از ضلالتی به ضلالتی دیگر سوق میدهد که جوانب متعددی دارد و نشانه آن اعتقاد باطلشان درباره ائمه است که آنها را به درجهای برتر از پیامبران و فرشتگان مقرب رساندهاند بلکه با این غلو شدیدی که برخلاف هدایت شریعت و حکمت عقل است، آنها را از طبیعت بشری خارج کرده و به مقام خدایی رساندهاند، و به همین دلیل امامان اهل بیت بیش از هر کسی از عقاید و دروغهای شیعیان رافضی بر آنها و نسبت دادن آن همه غلو به آنها، آزرده و رنجیده اند که سخنان آنان را در این باره نقل خواهیم کرد. إن شاء الله.
[۱۲۲] اصول کافی ۲/۱۸ [۱۲۳] مقدمه البرهان فی تفسیر القرآن ص ۱٩ [۱۲۴] او: محمد باقر مجلسی است که در سال ۱۱۱۱ از دنیا رفته است و از علمای بزرگ متاخر آنها بوده و تالیفات فراوانی داشته است. حرعاملی درباره او میگوید: عالمی است فاضل، ماهر، محقق، مدقق، علامه، فقیه، محدث، متکلم، ثقه ....) امل الامل ۲/۲۴۸. [۱۲۵] مراه العقول ٧/۱۰۲ [۱۲۶] بصائر الدرجات ص ۵۰۸ [۱۲٧] همان مصدر ص ۵۰۸ [۱۲۸] او: علی بن عیسی اربلی است که در سال ۶٩۳ همه وفات کرده است. مجلسی راجع به او میگوید: او از اکابر شیعه و از بزرگان علمای قرن هفتم و ثقات است: مقدمه بحارالانوار ص ۱۴۵ [۱۲٩] کشف الغمه ۲/۵۰٧ [۱۳۰] الخصال، صدوق ص ۴٧۸ [۱۳۱] بصائر الدرجات ص٩٩ [۱۳۲] بصائر الدرجات [۱۳۳] همان منبع [۱۳۴] از کبار متاخران است که محمد صادق صدر درباره او میگوید: (از اعلام شیعه و از شخصیتهای بارز و مورد توجه اهل علم ... بوده است)، مقدمه کتاب حق الیقین از محمد صادق صدر [۱۳۵] علم الیقین فی اصول الدین ۲/۶۰۵ [۱۳۶] کتاب سلیم بن قیس ص ۲۴۴-۲۴۵ [۱۳٧] اصول کافی ۱/۲۶۱ [۱۳۸] همان منبع [۱۳٩] اوائل المقالات ص ٧۵ [۱۴۰] علل الشرائع ص ۵ [۱۴۱] حق الیقین ۱/۲۰٩ [۱۴۲] الحکومه الاسلامیه ص ۵۲ [۱۴۳] بحار الانوار مجلسی ۲۶/۵۳ [۱۴۴] بصائر الدرجات ص ۴٧۶ [۱۴۵] اوائل المقالات ص ٧۱۰۲ [۱۴۶] منقول از: عقائد الاثنی عشریه، ابراهیم موسوی زنجانی ۲/۱۵٧ [۱۴٧] عقائد الامامیه ص ۱۰۴ [۱۴۸] الحکومه الاسلامیه ص ٩۱