۱- علم رجال الحدیث [۳۶]:
علمی است که به شناسایی و شناخت احوال راویان حدیث میپردازد، و از تحقق شرایط راوی یعنی (اسلام و عدالت و عقل و حافظه) در تک تک راویان حدیث بحث میکند. پس این علم از اهمیت زیادی برخوردار است چنانکه گفته میشود که سهم آن در خدمت رسانی به علم الحدیث، نصف میباشد. چرا که میدانیم حدیث شامل دو قسمت سند و متن است، و سند از سلسله راویانی که حدیث را برای ما نقل میکنند تشکیل شده است، و علم رجال به معرفی و شناخت این راویان میپردازد.
علما تصنیفات مختلفی را در این علم داشتهاند، از جمله در مورد اسماء صحابه و یا ثقات (راویان مورد اعتماد) و ضعفا و جاعلان حدیث و غیره.. و اولین کسی که به اشتغال در این علم و تصنیف کتاب در آن شناخته میشود؛ امام محمد بن اسماعیل بخاری است که کتاب «الکُنی» را به نگارش درآورد. همچنین ابن سعد (متوفی ۲۳۰) کتاب خود با عنوان «الطبقات الکبری» به نگارش درآورد که مشتمل بر ۱۵ جلد میباشد. در قرن پنجم هجری امام ابن عبدالبر (متوفی ۴۳۶) کتاب «الإستیعاب في معرفة الأصحاب» را تصنیف کرد، و امام ابن الاثیر در قرن هفتم (متوفی ۶۳۰) کتاب مهم خود را با عنوان «اُسد الغابة في أسماء الصحابة» را تصنیف کرد، اما وی در این کتاب افرادی را داخل نمود که جزو صحابی نبودند. [۳۷]و حافظ ابن حجر نیز کتاب «الإصابة فی تمییز الصحابة» را به نگارش درآورد که از جمله مهمترین و پر ثمرترین کتابها در شناخت اسماء صحابه میباشد و شاگردش جلال الدین سیوطی آن کتاب را مختصر نمود و آن را «عین الاصابة» نام گذاشت.
عدهای در تألیفات خود فقط «ضعفاء» و افراد بدنام را شناسایی کردهاند، تا مردم از قبول احادیث روایت شدهی آنان پرهیز کنند، مانند یحییبن معین (متوفی ۲۲۳) و علیبن مدینی (متوفی ۲۳۴) و محمدبن اسماعیل بخاری (متوفی ۲۵۶) در کتاب «الضعفاء الکبیر» و نسائی (متوفی ۳۰۳) در کتاب «الکامل في ضعفاء الرجال».
وعدهای در تألیفات خود فقط به شناسایی افراد مورد وثوق پرداختهاند و تحت عنوان «الثقات» کتابهایی را تألیف نمودهاند، تا مردم با اطمینان خاطر، احادیث روایت شدهی آنان را قبول کنند؛ مانند ابوالحسن احمدبن عبدالله عجلی (متوفی ۲۶۱) و ابوالعرب محمدبن احمد تمیمی (متوفی ۳۳۳) و احمدبن حبان بستی (متوفی ۳۵۴) در کتابهای «الثقات» و «مشاهیر علماء الامصار» و عمربن احمدبن شاهین (متوفی ۳۸۵) و در قرن نهم زینالدین قاسم حنفی (متوفی ۸۷۶) کتابهایی در بیان «ثقات» نوشتند.
و برخی از رجالیون تنها به بررسی رجال برخی از کتب حدیث پرداختهاند و در این زمینه بررسی رجال راوی صحیح بخاری و صحیح مسلم از رجال بقیة کتب چشمگیرتر است، از جمله کتاب: «التعدیل و التجریح لمن روی عنه البخاری في الصحیح» تألیف سلیمانبن خلف ماجی (متوفی ۴۷۴) و کتاب «رجال صحیح مسلم» تألیف احمد بن علی (متوفی ۴۲۸) و کتاب «رجال البخاری و مسلم» تألیف دارقطنی (متوفی ۳۸۵) و کتاب «الجمع بین رجال الصحیحین» تألیف ابونصر کلاباذی (متوفی ۳۹۸) و کتاب دیگر باز به نام «الجمع بین رجال الصحیحین» تألیف محمدبن طاهر مقدسی (متوفی ۵۰۷) و همچنین حاکم نیشابوری (متوفی ۴۰۴) و هبةالله بن حسن لالکالی، هریک کتابی را در بررسی رجال بخاری و مسلم نوشتهاند.
در بررسی رجال کتابهای حدیث دیگر نیز کتابهای نوشته شدهاند از جمله کتاب «التعریف برجال الموطأ» تألیف محمدبن یحیی (متوفی ۴۱۶) و کتاب «تسمیة شیوخ ابیداود» تألیف حسینبن محمد (متوفی ۴۹۸) و کتاب «الکمال فی معرفة الرجال» تألیف عبدالغنی مقدسی (متوفی ۶۰۰) که مشتمل بر رجال صحاح سته است و در اوایل قرن هشتم یوسف زکی مزی (م ـ ۷۴۶) با تألیف کتاب «تهذیب الکمال» به تکمیل آن کتاب اقدام نمود، سپس هریک از ذهبی (متوفی ۷۴۸) و ابن حجر عسقلانی (متوفی ۸۵۲) در کتابهای تحت عنوان «تهذیب التهذیب» به تلخیص و ویرایش کتاب مزی پرداختند.
[۳۶] نگاه کنید به: تاریخ حدیث و ضبط و ثبت احادیث؛ استاد عبدالله احمدیان، ص ۱۵۳، لمحات فی أصول الحدیث؛ دکتر محمد ادیب صالح، ص ۷۵. [۳۷] یعنی مؤلف در چندین مورد، غیر صحابیها را صحابی شمرده است ولی امام ذهبی در کتاب «التحریر» آنان را مشخص کرده و این نقص را هم برطرف نموده است.