مختصری دربارهی امام احمد
او امام ابو عبد الله احمد بن محمد بن حنبل شیبانی مروزی و سپس بغدادی است.
در سال ۱۶۴ هجری قمری در شهر مرو خراسان بدنیا آمد و سپس در حالی که کودکی شیر خواره بود به بغداد انتقال یافت و البته برخی میگویند که وی در بغداد متولد شده، او با یتیمی نشو و نما کرد، جهت طلب حدیث سرزمینهای مختلفی را پیمود و از مشایخ عصر خود در حجاز و عراق و شام و یمن استماع نمود، او عنایت زیادی به سنت و فقه داشت تا جایی که بعنوان امام و فقیه اهل حدیث محسوب گشت.
علمای همعصر او و بعد از وی نیز ایشان را تمجید کردهاند، امام شافعی/میگوید: از عراق بیرون آمدم و مردی را بهتر، عالمتر و متقیتر از احمد بن حنبل ندیدم، و اسحاق بن راهویه میگوید: احمد حجت بین خدا و بین بندگانش بر روی زمین است، و علی بن مدینی گوید: خداوند تبارک و تعالی این دین را بوسیلهی ابوبکر صدیقسدر روز جنگ با مرتدین و بوسیلهی احمد بن حنبل در روز محنت [۳۹۲]، تثبیت نمود. و امام ذهبی گوید: «امامت در فقه، و حدیث، و اخلاص، و ورع در او به انتها رسید و اهل علم بر ثقه بودن و امامت او اجماع کردهاند».
و سرانجام در سال ۲۴۱ هجری و در سن هفتادو هفت سالگی در شهر بغداد وفات نمودند، و علم زیاد و منهج محکمی را برای امت بجای گذاشتند، خداوند متعال وی را مورد رحمت خویش قرار فرماید و (بخاطر) آنچه که به اسلام و مسلمانان نفع رسانده پاداش نیکش دهد. [۳۹۳]
[۳۹۲] روز محنت؛ روزی که وی را به سبب استقامتش بر عقیدهی سلف مبنی بر مخلوق نبودن قرآن شکنجه کردند. یکی از حوادث مهم در زندگی امام احمد/مبارزهی او با بدعت خلق قرآن بود، در آنزمان که مأمون خلیفهی عباسی حاکم بود، دستهای از معتزلیان دورو بر او را گرفته بودند و مأمون را به بدعت خلق قرآن قانع کردند. امام ابن کثیر میگوید: «خلاصه مشقت و سختی امام احمد از زبان ائمه اهل سنت ـ در آنچه که گذشت گفتیم که مأمون خلیفه عباسی، گروهی بر فکر و عقل او تسلط یافته و او را از راه حق منحرف کرده و به او گفتند که قرآن از جمله مخلوقات خداوند است و خداوند دارای صفات نمیباشد». (البدایة و النهایة ـ ابن کثیر.( در نتیجه مأمون هر کسی را که بر خلاف دیدگاه خود میدید، او را شکنجه میکرد. مشهور است که مأمون نامهای به ماموران بغداد نوشت که از قاضیان و محدثان بغداد در مسألهی «خلق قرآن» سوال کنند و آنان را تهدید کنند که اگر به خلق قرآن شهادت ندهند تنبیه میشوند. در جلسهای که احمد بن حنبل حضور داشت او این شهادت را نداد و فقط گفت که قرآن کلام الله است و عدهای از آنها کسانی بودند که بالإجبار و کراهتاً قبول کردند و از آنها کسانی بودند که در ظاهر این عقیده را قبول کرده و بعضی از آنها نیز فرار کردند. اما امام احمدبن حنبل و محمد ابن نوح از قبول این عقیده خودداری کردند. ماموران ماجرا را برای مأمون گزارش دادند و مأمون در نامهای آنها را به جهل و نادانی متصف کرد و گفت اگر از سخن خود باز نگشتند، آنها را به نزد او بفرستید. در نهایت همه جز احمدبن حنبل و محمدبن نوح به خلق قرآن شهادت دادند و این دو زندانی شده و آنها را تحت شکنجه و اذیت قرار دادند.. محمد بن نوح در بازگشت به بغداد و در حالی که در بند بود در گذشت و فقط امام احمد به بغداد بازگشت و تا زمان معتصم در حبس ماند. در آن دوره به محضر خلیفه فراخوانده شد و با آنکه تهدید به تازیانه شده بود با شجاعت و مقاومت تحسین آمیزی با عقیده خلق قرآن مبارزه کرد. او در نهایت محکوم به ضربات تازیانه شد و به زندان انداخته شد. معتصم پس از مشاهده مقاومت او، از زندان آزادش کرد ولی تدریس و حدیث گفتن علنی را برای او ممنوع ساخت. تا آنکه در دورهی واثق رسید، وقتی که واثق پس از معتصم به قدرت رسید، به امام احمد بن حنبل هیچ گونه تعرضی ننمود جز آنکه فرستاده ای بسویش روانه کرد که: درهیچ شهری با من ساکن مشو، و گفتهاند: به او فرمان داد تا از خانهاش خارج نشود. پس از واثق نوبت خلافت متوکل شد. متوکل عقیدهی خلاف مأمون و معتصم داشت و آنان را بخاطر عقیدهشان در مورد خلق قرآن طعن و تکذیب مینمود. و از جدال و مناظره نهى کرده و متخلفان را مجازات مینمود، متوکل تمام کسانی را که بخاطر امتناع از قائل شدن به مخلوق بودن قرآن اسیر بودند آزاد ساخت و آن عذاب و بدبختی را از زندگی مردم رفع نمود و از امام احمد دلجویی کرد. [۳۹۳] از جمله آثار امام احمد عبارتند از: ۱- المسند، که مجموع احادیث آن ۴۰۰۰۰ چهل هزار حدیث است و از این میان ۱۰۰۰۰ ده هزار حدیث آن تکراری است.. این کتاب دارای چند شرح است که مهمترین آنها کتاب «الفتح الرباني لترتيب مسند الإمام أحمد الشيباني» تألیف شیخ احمد البنا است. ۲- الناسخ والمنسوخ، وفضائل الصحابة، وتاریخ الإسلام. ۳- السنن فی الفقه. ۴- أصول السنة. ۵- السنة. ۶- کتاب أحکام النساء. ۷- کتاب الأشربة. ۸- العلل ومعرفة الرجال . ۹- الأسامی والکنى. ۱۰- الرد على الجهمیة والزنادقة فیما شکوا فیه من متشابه القرآن وتأولوه على غیر تأویله.