۱- مرسل:
حدیثی که یک صحابی یا یک تابعی آن را از پیامبر جنقل میکند در حالی که خود آن را از ایشان نشنیده است. [۱۵۱]
[۱۵۱] بعبارت دیگر: حدیثی که در انتهای سند آن - از بعد از تابعی – یک یا چند راوی محذوف باشد، حدیث را مرسل گویند. این راوی حذف شده همان کسی است که حدیث را از پیامبر جنقل کرده است و او یا صحابی است یا جزو تابعین یا ممکن است از هردو طبقه حذف شده باشند.
بعنوان مثال: حدیثی را که امام مسلم/در صحیح خود در کتاب البیوع آورده است: «حدثني محمد بن رافع ثنا حُجَین ثنا اللیث عن عُقَیل عن ابن شهاب عن سعید بن المسیب أن رسول الله صلی الله علیه وسلم نهی عن المُزَابَنَة». در این حدیث مشاهده میشود که سعید بن مسیب/حدیث را از پیامبر جنقل میکند در حالی که وی هرگز پیامبر جرا ندیده، زیرا او جزو تابعین است. بنابراین، او حدیث را از یک صحابی شنیده است ولی نام صحابی را ذکر نکرده و معلوم نیست کدام صحابی آن را از پیامبر جشنیده است، و یا ممکن است سعید حدیث را از یک تابعی دیگر شنیده باشد و آن تابعی از صحابی شنیده است. به هرحال در انتهای سند این حدیث انقطاعی وجود دارد و چون انقطاع در آخر سند است به آن مرسل گویند، یعنی کسی که مستقیما حدیث را نقل میکند (سعید) در حقیقت آن را به پیامبر جارسال کرده است بدون ذکر نام صحابی که ناقل اصلی فرموده یا فعل رسول الله جبه دیگران است.
اما اگر صحابی حدیث را از پیامبر جنقل کند در حالی که خود آن را از یک صحابی دیگر شنیده است نه شخص رسول الله ج، در آنصورت به آن مرسل صحابی گویند. و علت آنهم میتواند به دلیل: کم بودن سن وی باشد (مانند ابن عباسس)، یا غیبت وی در هنگامی که پیامبر جآن را فرموده یا انجام داده، یا اصلا زمانی که پیامبر جچنین فرموده یا عملی را انجام داده او مسلمان نبوده و به عبارتی در اسلام آوردنش تأخیر داشته است.
و اگر تابعی حدیثی را از پیامبر جنقل کند و مستقیما بگوید: «رسول الله جفرمود»، حدیث را مرسل تابعی گویند (مانند مثال فوق)؛ در حقیقت او حدیث را از یک صحابی یا از یک تابعی دیگر شنیده است، و در هردو حالت میتوان گفت که حتما یک صحابی از سند حدیث افتاده است، زیرا این صحابه هستند که فرمودههای پیامبر جرا به تابعین میرسانند.
بنابراین، در اینجا دو نوع مرسل ذکر شد: مرسل صحابی و مرسل تابعی.
مرسل صحابی: صحابی حدیث را از پیامبر جنقل میکند در حالی که بین آن صحابی و پیامبرجیک صحابی دیگر وجود داشته است و در سند ذکر نشده است.
مرسل تابعی: تابعی حدیث را از پیامبر جنقل میکند، در حالی که بین آن تابعی و پیامبر جممکن است یا فقط یک صحابی باشد یا هم تابعی باشد و هم صحابی.
حکم مرسل صحابی:
حدیث مرسل مردود است، زیرا همانطور که قبلا بیان گردید یکی از شروط حدیث مقبول آنست که سند آن باید متصل باشد در حالی که در حدیث مرسل انقطاعی وجود دارد و از راوی حذف شده هیچ اطلاعی موجود نیست؛ ممکن است آن راوی حذف شده تابعی و بعد صحابی باشد. اما هر نوع حدیث مرسلی مردود نیست، جمهور بر این هستند که مرسل صحابی مقبول است، زیرا در این نوع مرسل، راوی حذف شده در حقیقت یک صحابی دیگر است و چون تمامی صحابه عادل هستند بنابراین، حذف صحابی ضرری به حدیث وارد نمیسازد.
اما در مورد حکم مرسل تابعین سه قول وجود دارد:
۱) نزد جمهور محدثین و بسیاری از اصحاب اصول و فقها، حدیث مرسل ضعیف و مردود میباشد، و دلیل آنها؛ جهل به حال راوی محذوف است و احتمال دارد راوی حذف شده صحابی نباشد (بلکه تابعی باشد).
۲) امام ابوحنیفه و مالک و قول مشهور امام احمد رحمهم الله تعالی بر این هستند که حدیث مرسل صحیح است؛ به شرطی که کسی که حدیث را ارسال میکند ثقه باشد و جز از ثقه ارسال نکند، و دلیل آنها اینست؛ مادامی که تابعی ثقه باشد محال است بگوید: قال رسول الله ج، مگر آنکه حدیث را از فرد ثقه ای شنیده باشد.
۳) حدیث مرسل بنا به شروطی مقبول است، و این قول شافعی و برخی از اهل علم رحمهم الله است. و این شروط چهار تا هستند که سه شرط آن متعلق به راوی ارسال کننده و یک شرط مربوط به حدیث مرسل است:
۱. فرد ارسال کننده باید جزو بزرگان تابعین باشد.
۲. هنگامی از کسی که از وی ارسال کرده نام برد، وی را ثقه نام ببرد، یعنی فرد مجهول یا مجروح نباشد بگونهای که حدیث وی غیر مقبول باشد.
۳. حدیثی که ارسال کننده روایت میکند با روایت حفاظ مخالفت نداشته باشد.
۴. همچنین حداقل یکی از شروط زیر به سه شرط فوق منضم شود:
الف) حدیث از طریق دیگری بصورت متصل روایت شده باشد.
ب) موافق قول صحابی باشد.
ج) حدیث از طریق دیگری بصورت مرسل روایت شده باشد، و شیوخ سند حدیث مرسل دومی با مرسل اولی متفاوت باشد.
د) بیشتر اهل علم به مقتضای آن فتوا دهند.
هرگاه این شروط محقق یافت، مشخص میشود که حدیث مرسل صحیح است. (الرسالة؛ امام شافعی، ص ۴۱۶).
و این فقط چند قول در مورد حکم احادیث مرسل بود که از بقیه مشهورتر بودند.
مرسل نزد فقها و اصولیون:
فقها و اصولیون مرسل را تعمیم دادهاند و گفتهاند: هر روایتی را که غیر صحابی (تابعی یا غیر تابعی فرق ندارد) به پیامبر جرفع دهد، مرسل است.
بر این اساس اگر شخصی غیر از تابعین بگوید: «قال رسول الله صلی الله علیه وسلم کذا ..»بدون آنکه ذکر کند که حدیث را از چه کسی اخذ کرده، باز نزد فقها و اصولیون بعنوان مرسل تلقی میشود. مثلا روایت امام مالک از قاسم بن محمد بن ابوبکر صدیقس، و روایت سفیان ثوری از جابر ابن عبدالله.. و این تعریف را بعضی دیگر از محدثین از جمله خطیب بغدادی نیز پذیرفته است. پس مرسل در نزد این عده بمعنی منقطع است، بجز آنکه خطیب بغدادی اشاره کرده که وصف مرسل اکثرا برای روایت تابعی از پیامبر جبکار برده میشود.
(نگاه کنید به: تیسیر مصطلح الحدیث؛ دکتر محمود طحان، ص ۶۰-۶۱، لمحات فی أصول الحدیث؛ محمد ادیب صالح، ص ۲۲۵-۲۲۶).