مصطلح حدیث

فهرست کتاب

احادیث موضوع:

احادیث موضوع:

الف) تعریف: حدیث دروغی که به پیامبر جنسبت داده شده است.

ب) حکم حدیث موضوع: حدیث موضوع مردود است، و اصلا ذکر و روایت آن جایز نیست مگر آنکه به موضوع بودن آن اشاره شود تا از آن تحذیر شود. به دلیل فرموده‌‌ی پیامبر ج: «من حدث عني بحديث يرى أنه كذب فهو أحد الكاذبين». [۲۰۲]روایت مسلم.

یعنی: هر کس از من حدیثی روایت کند و بداند که آن دروغ است، پس او نیز یکی از جاعلان و دروغگویان است.

ج) پی بردن به وضع حدیث با اموراتی شناخته می‌شود از جمله:

۱- اعتراف شخص جعل کننده به وضع حدیث. [۲۰۳]

۲- مخالفت حدیث با عقل سلیم، مثلا حدیثی که متضمن جمع بین دو امر ضد و نقیض باشد، یا امری غیر محال را اثبات کند، یا یکی از امورات واجب را نفی کند و همانند آن‌ها. [۲۰۴]

۳- مخالفت حدیث با یکی از ضروریات مسلَّم دین، مثلا حدیث متضمن ساقط شدن یکی از ارکان اسلام یا تحلیل ربا باشد، یا مثلا حدیث زمان وقوع قیامت را مشخص کرده باشد، یا آمدن پیامبر دیگری را بعد از محمد جممکن کرده باشد و همانند آن‌ها. [۲۰۵]

د) احادیث موضوع زیاد هستند که در زیر برخی از آن‌ها ذکر می‌شوند:

۱- احادیث مربوط به زیارت قبر پیامبر ج. [۲۰۶]

۲- احادیث مربوط به فضایل ماه رجب و مزایای نماز در آن ماه.

۳- احادیث درباره‌‌ی زنده بودن خضر – همراه و همدم موسی علیه الصلاة والسلام – و اینکه نزد پیامبر جآمده و در هنگام دفن ایشان حضور داشته است.

۴- احادیث دیگری در موضوعات مختلف که برخی از آن‌ها در زیر خواهند آمد:

- «أحبوا العرب لثلاث: لأني عربي، والقرآن عربي، ولسان أهل الجنة عربي». [۲۰۷]

عرب را دوست بدارید، به سه دلیل: برای آنکه من عرب هستم، و قرآن عربی است و زبان اهل بهشت عربی است. [۲۰۸]

- «اختلاف أمتي رحمة». [۲۰۹]اختلاف در میان امت من مایه‌‌ی رحمت است. [۲۱۰]

- «إعمل لدنياك كأنك تعيش أبداً، واعمل لآخرتك كأنك تموت غداً». [۲۱۱]

یعنی: برای دنیایت بکوش که گویا تا ابد زندگی می‌کنی، و برای آخرتت بکوش گویا که فردا خواهی مرد.

- «حب الدنيا رأس كل خطيئة». [۲۱۲]یعنی: دوست داشتن و دلبستن به دنیا سرچشمه‌‌ی هر گناه و خطائیست.

- «حب الوطن من الإيمان». [۲۱۳]یعنی: دوست داشتن وطن نشانه‌‌ی ایمان است.

- «خير الأسماء ما حمد وعبد». [۲۱۴]یعنی: بهترین اسم‌ها آنست که از «حمد» و «عبد» تشکیل شده باشند. [۲۱۵]

- «نهى عن بيع وشرط». [۲۱۶]یعنی: پیامبر جاز شرط گذاشتن در معامله نهی کرد.

- «يوم صومكم يوم نحركم». [۲۱۷]یعنی: روزی که در آن بعنوان اول ماه رمضان روزه می‌گیرید همان روزیست که در آن عید قربان خواهید گرفت. [۲۱۸]

و بسیاری از علمای اهل حدیث برای دفاع از سنت صحیح نبوی و تحذیر امت از بدعت، تألیفاتی را در بیان احادیث موضوع کرده‌اند که برخی از آن‌ها به قرار زیر است:

۱- «الموضوعات الكبرى»امام عبد الرحمن بن جوزی، متوفى سال ۵۹۷هـ.ق، اما آن را کامل نکرده (و تمامی احادیث موضوع را دربر ندارد) همچنین برخی از احادیث را در آن جای داده که جزو موضوعات نیستند.

۲- «الفوائد المجموعة في الأحاديث الموضوعة»امام الشوکانی متوفى سال ۱۲۵۰هـ.ق، ولی در آن تساهل شده و بعضی از احادیث را در این کتاب آورده که موضوع نیستند.

۳- «تنزيه الشريعة المرفوعة عن الأحاديث الشنيعة الموضوعة»ابن عرّاق (کنانی) متوفى سال ۹۶۳هـ.ق، و این کتاب از جمله جامع‌ترین کتاب‌ها در زمینه احادیث موضوع است. [۲۱۹]

هـ - جاعلان حدیث بسیارند و از جمله سرشناس‌ترین آن‌ها عبارتند از:

اسحاق بن نجیح ملطی، ومأمون بن احمد هروی ومحمد بن سائب کلبی، ومغیره بن سعید کوفی، ومقاتل بن سلیمان، و واقدی بن أبی یحیى.

و آن‌ها در چندین گروه جای می‌گیرند و از جمله‌‌ی این گروه‌ها عبارتند از:

[۲۰۲] مسلم در مقدمه‌‌ی صحیح خود روایت کرده؛ ۱- باب وجوب روایت از ثقات و ترک دروغگویان و تحذیر از کذب بر رسول الله ج. (بدون شماره) از حدیث سمره بن جندب، ومغیره بن شعبه. [۲۰۳] مانند عبد الکریم بن أبی العوجاء که هنگامی او را ‏بردند تا گردن زنند گفت: براستی که چهار هزار حدیث را برایتان جعل کردم، که در آن‌ها حلال را حرام، و ‏حرام را حلال کردم.‏ (در صفحات بعد ذکر آن خواهد آمد) [۲۰۴] مثلا به عبد الرحمن بن زید گفته شد: تو از پدرت و او نیز از پدرش نقل کرده است که پیامبر جفرموده است: (کشتی نوح طواف خانه‌‌ی خدا کرد و سپس پشت مقام ابراهیم دو رکعت نماز گزارده است) عبدالرحمن جواب داد: آری من چنین نقل کرده‌ام. (شرح النخبة ص ۲۰). [۲۰۵] مانند حدیث جعلی محمد بن سعید مصلوب که به دروغ از انس بصورت ‏مرفوع روایت کرد: «أنا خاتم النبيين لا نبي بعدي إلا أن يشاء ‏الله».‏‏ یعنی: من آخرین پیامبران هستم و بعد از من هیچ پیامبری نخواهد آمد مگر آنکه الله بخواهد.‏ (در صفحات بعد ذکر آن خواهد آمد). [۲۰۶] در این باره در بخش مقدمه‌‌ی کتاب به تفصیل بحث شد، می‌توانید به قسمت «تاثیر احادیث ضعیف و موضوع بر دین و عقیده» مراجعه کنید. [۲۰۷] عقیلی در «الضعفاء» (۳/۳۴۸) می‌گوید: حدیث منکر است و هیچ اصلی ندارد. [۲۰۸] عده‌ای از اهل بدعت و مذاهب مبتدع با استناد به این حدیث ادعا کرده‌اند که تمامی انسان‌ها در بهشت با زبان عربی سخن می‌گویند و اهل جهنم نیز با زبان غیر عربی (عجمی) سخن می‌گویند!! در حالی که مبنای ادعای آن‌ها حدیث دروغی است که نمی‌تواند مذهب آن‌ها را تقویت کند. [۲۰۹] نگاه کنید به: «كشف الخفاء» (۱۵۳). [۲۱۰] علامه سُبُکی می‌گوید: «برای این حدیث هیچ سندی صحیح، ضعیف و موضوع ‏‏(جعلی) نیافتم». همین مفهوم در عباراتی دیگر نیز آمده است: «اختلاف أصحابي ‏لکم رحمة». «اختلاف در میان یارانم برای شما رحمت است» و «أصحابي کالنجوم ‏بأيهم اقتديتم اهتديتم». «یارانم چون آن ستارگانند که به هرکدام از ایشان اقتدا ‏کنید هدایت می‌یابید». این احادیث صحیح نیستند. اولی بسیار سست و واهی ‏است و دومی «موضوع» است. علامه البانی درباره‌‌ی این احادیث در «سلسلة الأحادیث ‏الضعیفة والموضوعة» (به شماره ۵۸، ۵۹ و ۶۱) تحقیق نموده است.‏ ‏ و ایشان در «صفة صلاة النبی» می‌نویسد: « این حدیث علاوه بر آنکه ضعیف است، مخالف ‏نص قرآن نیز است. آیات وارده درباره ممنوعیت اختلاف در دین و امر به اتفاق در دین ‏واضح‌تر از آن است که یاد شود، ولی جای اشکال نخواهد بود که بعضی از آیات قرآنی را در ‏این باره برای مثال بیاوریم. خدای بزرگ می‌فرماید: ﴿وَلَا تَنَٰزَعُواْ فَتَفۡشَلُواْ وَتَذۡهَبَ رِيحُكُمۡۖ‏‏[الأنفال: ۴۶]. یعنی: «و نزاع نکنید که ناتوان شوید و مهابت و قدرتتان از میان برود»...».‏ برای تفصیل بیشتر درباره‌‌ی این حدیث می‌توانید به کتاب مذکور مراجعه کنید. [۲۱۱] نگاه کنید به: «سلسلة الأحاديث الضعيفة» (۸). [۲۱۲] نگاه کنید به: «كشف الخفاء» (۱۰۹۹). [۲۱۳] نگاه کنید به: «كشف الخفاء» (۱۱۰۲). [۲۱۴] نگاه کنید به: «كشف الخفاء» (۱۲۴۵). [۲۱۵] مانند: احمد، محمود، یا عبدالکریم، عبدالسلام و ... . اما حدیث دیگری وجود دارد که صحیح است: «إِنَّ أَحَبَّ أَسْمَائِكُمْ إِلَى اللَّهِ عَبْدُ اللَّهِ وَعَبْدُ الرَّحْمَنِ ».‏ یعنی: براستی که محبوترین اسم‌های شما نزد الله تعالی، عبدالله و عبدالرحمن است.‏ که امام مسلم به شماره‌‌ی (۲۱۳۲) در صحیح خود آورده است. [۲۱۶] نگاه کنید به: «الغماز» (۳۱۳) (۴۹۱)، و «السلسلة الضعیفة». [۲۱۷] نگاه کنید به: «تمييز الطيب من الخبيث» (۲۲۳/۱۶۹۵). [۲۱۸] این عبارت حدیث پیامبر جنیست، بلکه یک قاعده‌‌ی غالب است؛ بعنوان مثال اگر ماههای سال را سی روز کامل در نظر بگیریم و روز اول ماه رمضان شنبه باشد، پس روز اول شوال دوشنبه است و روز اول ذی القعده چهارشنبه و روز اول ذی الحجه جمعه خواهد بود و بنابراین، روز عید قربان روز یکشنبه بعد از شروع ماه ذی الحجه خواهد بود. ولی گاهی ماه قمری بیست و نه روز است و در آنصورت روز عید قربان شنبه خواهد شد یعنی همان روزی که در آن روزه‌‌ی رمضان شروع شد. برخی این قاعده را درست دانسته‌اند ولی برخی دیگر با آن مخالفت کرده‌اند مانند جاد الحق على جاد الحق شیخ سابق الازهر. [۲۱۹] ابن عرّاق در کتاب خویش، کتاب «الموضوعات» ابن جوزی و کتاب «اللآلئ» سیوطی - که او (سیوطی) در این کتاب تعدادی از احادیث موضوع دیگر را به کتاب ابن جوزی اضافه کرده - را خلاصه نموده است.