۱- مرفوع صریح:
آنچه که به قول یا فعل یا تقریر شخص پیامبر جو یا صفتی از خُلق و خو و یا خلقت ظاهری ایشان نسبت داده میشود، مرفوع صریح گویند.
مثالی از قول ایشان: این فرموده پیامبر جکه: «من عمل عملاً ليس عليه أمرنا فهو رد». [۲۴۳]یعنی: «هر کس عملی را انجام دهد که طبق دستور ما نباشد، آن عمل مردود است».
و مثالی از فعل پیامبر ج: «كان صلّى الله عليه وسلّم إذا دخل بيته بدأ بالسواك». [۲۴۴]یعنی: هرگاه پیامبر جداخل منزلشان میشدند، شروع به مسواک زدن میکردند.
و مثالی از تقریر: «اقرار پیامبر جبه پاسخ جاریهای، هنگامی که از او پرسید: «أین الله» [۲۴۵]الله کجاست؟ (جاریه) جواب داد: در آسمان، و پیامبر ججواب وی را تایید نمود».
و همچنین تمام اقوال و افعالی که پیامبر جبه نوعی آن را تایید کرده، و آن (اقوال و افعال) را انکار نکردهاند، جزو مرفوع صریح و از نوع تقریری هستند. [۲۴۶]
و مثالی از صفت اخلاقی ایشان: پیامبر جسخاوتمندترین و شجاعترین مردم بودند، هرگز نبوده که از ایشان چیزی طلب شده باشد که بگویند:خیر. و ایشان همواره انسانی نرم خو و مهربان بودند، و وقتی که بین دو امر مختار میشدند، آسانترین را برمی گزید، مگر آنکه در آن گناهی میبود که در آنصورت ایشان دورترین مردم نسبت به آن گناه بودند.
و مثالی از صفات ظاهری ایشان: پیامبر جمردی میانه اندام بود، و نه قد بلند بودند و نه کوتاه قد، و چهار شانه نبودند، موهایی داشتند که تا نرمه گوششان رسیده بود و گاهی نیز تا شانه هایشان میرسید، ریش زیبایی داشتند که در آن موهایی سفید وجود داشت. [۲۴۷]
[۲۴۳] مسلم (۱۷۱۸) کتاب الأقضیة، ۸- باب نقض احکام باطل و رد امورات نوپیدا. و بخاری نیز در کتاب البیوع،۶۰- باب مدح کالا، آن را به صورت معلق آورده است. [۲۴۴] مسلم در «صحیح خود» (۲۵۳) کتاب الطهارة، ۱۵- باب السواک. [۲۴۵] مسلم (۵۳۷) کتاب المساجد، ۷-باب تحریم سخن گفتن در نماز، و نسخ مباح بودن آن. [۲۴۶] مثلا گاهی در غیاب پیامبر جاتفاقی روی میدهد یا کسی سخنی میگویند و بعداً آن اتفاق و سخن را برای پیامبر جبازگو میکنند و ایشان آن را تایید و یا رد میکنند، در هر حالت آنهم نوعی از تقریر محسوب میگردد. [۲۴۷] این اوصاف در صحیح بخاری و مسلم و غیر آنها از جمله در «شمائل المحمدیة» ترمذی نیز ذکر شده است.