ب) تحمل حدیث دارای سه شرط است:
۱- تمییز: به معنای فهم و درک خطاب و توانایی بر پاسخ جواب آن (خطاب) به نحو شایسته است، و غالبا این امر در پایان هفت سالگی برای شخص حاصل میشود. و بر این اساس تحمل حدیث کسی که به سبب کمی سن به حد تمییز نرسیده است و یا با وجود سن بالا فاقد صفت تمییز است، صحیح نیست. [۲۹۶]
۲- عقل: بنابراین، تحمل حدیث مجنون و معتوه یا سبک عقل صحیح نیست.
۳- سالم بودن از موانع: مثلا تحمل حدیث کسی که دارای حواس پرتی است یا چرت بر او غلبه مییابد و یا شخص پیری که ذهن مشغولی دارد صحیح نیست.
[۲۹۶] البته بعضی از محدثین حداقل سن تحمل حدیث را سن پنج سالگی میدانند. اما سن استحباب جهت تحمل حدیث نزد اهل شام، در سی سالگی و نزد اهل کوفه در بیست سالگی و نزد اهل بصره در سن ده سالگی است. ولی امام احمد و موسی بن هارون و قاضی عیاض و ابن صلاح و نووی گفتهاند که تمییز شرط تحمل حدیث است. اما بر طبق رأی صواب، اسلام و بلوغ برای تحمل حدیث شرط نیست، بلکه آن دو برای ادای (نقل) حدیث شرط هستند. بر این اساس روایت راوی مسلمان بالغ که حدیث را قبل از اسلام و یا قبل از بلوغش شنیده قبول میگردد، اما لازمست که هنگام سماع حدیث به حد تمییز رسیده باشد. مثلا حدیث جبیر ابن مطعمسکه گفت: «سَمِعتُ رسولَ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم قَرَأَ في المغرِبِ بِالطُّورِ». (بخارى ۷۶۵)؛ شنیدم رسول خدا صلى الله علیه وآله وسلم در نماز مغرب سورهی طور را قرائت میکرد. در حالی که او در هنگام شنیدن آن در مدینه و در میان اسرای بدر بود. هرچند برخی گفتهاند که بلوغ شرط تحمل است، اما این رای خطاست، چرا که مسلمانان روایات حسن ابن علی و ابن عباسبرا قبول کردهاند چه احادیثی را که قبل از بلوغ دریافت کردهاند و چه بعد از بلوغ و فرقی بین آنها نگذاشتهاند. (تیسیر مصطلح الحدیث، ص۱۳۶- لمحات فی اصول الحدیث، ص ۳۳۷-۳۳۹).