سوم: عقل:
شکی نیست که خداوند متعال حافظ قرآن و دین و احکام شریعت خود است. چنانکه میفرماید: ﴿إِنَّا نَحۡنُ نَزَّلۡنَا ٱلذِّكۡرَ وَإِنَّا لَهُۥ لَحَٰفِظُونَ٩﴾[الحجر: ۹].
یعنی: بیگمان ما قرآن را فرو فرستاده ایم و قطعاً خود نگهبان آن هستیم.
و لازمهی حفظ قرآن، حفظ احکام و قوانین شریعت نیز میشود، چطور میتوان پنداشت که خداوند حفظ قرآن و احکام آن را تضمین کرده باشد ولی نحوهی دقیق برخی از احکام آن برای بشر مشخص نباشد. چنانکه در قرآن از وجوب اقامهی نماز و پرداخت زکات بسیار آمده ولی کیفیت نماز و زکات و اینکه مثلا حد نصاب زکات چقدر میباشد برای کسی که فقط قرآن را مصدر تشریع میداند مشخص نیست. و یا خداوند در قرآن ذکری از تشهد نکرده و تنها از قیام و رکوع و سجود سخن به میان آورده، همچنین قرآن نماز و روزه را از زن حائض ساقط نکرده بلکه تنها از وجوب نماز سخن گفته است. ولی قطعا این امر با تضمین خداوند در حفظ قرآن و احکام آن در تضاد خواهد بود، بنابراین، نتیجه میشود که حفظ قرآن فقط مشمول آیات آن نمیشود بلکه شامل تشریح و بیان پیامبر جبر آن آیات نیز میگردد و در این شرایط است که قرآن واحکام آن حفظ خواهند شد و لازمهی حفظ بیان قرآن نیز حفظ سنت نبوی است و همانطور که خداوند متعال انسانهایی را سبب و وسیلهی حفظ قرآن قرار داد، انسانهای دیگری را سبب و حفظ سنت پیامبرش قرار داد تا بدین ترتیب کلام خود و بیان پیامبرش را بر آنها برای تمامی انسانها محفوظ بدارد و آن را حجتی بر آنها قرار داد.
از طرفی با دلیل قاطع ثابت است که محمد جرسول خداست، و معنی رسول یعنی مبلغی از جانب خداوند، بنابراین، ایمان به رسول خدا واجب است و لازمهی ایمان به رسالت او؛ لزوم پیروی از وی و انقیاد برای حکم او و قبول آنچه که ابلاغ میکند، است و بدون این امر ایمان بیمعنی خواهد بود و نمیتوان تصور کرد فردی را که از خدا اطاعت میکند و بر حکم او انقیاد دارد، ولی با رسولش مخالفت ورزد.
از طرفی به اجماع امت، پیامبر جدر ابلاغ وحی معصوم است، و گروهی که از جهت عقلی معتقد به خلاف این اصل هستند اجماع دارند که فوراً خداوند اشتباه او را گوش زد میکند و آن را تایید نمیفرماید. بنابراین، لازمه عصمت این است که هر خبری از رسول الله جبه صحت برسد صادق و خدشه ناپذیر است و لازم الاجرا و قابل تمسک میباشد.
بر مجتهد لازم است که در فهم قرآن از سنت استمداد جوید یا استنباط رسول جرا بپذیرد و یا در فهم قرآن از روش استنباط رسول اکرم استفاده کند و ضمناً تنها راه استنباط تفاصیل احکام اجمالی قرآن، سنت است. اگر سنت حجت نباشد بر هیچ مجتهدی لازم نیست یا اصلاً صحیح نیست که به سنت نگاه کند و از آن استمداد جوید و اگر چنین باشد احکام قرآن تعطیل میشود و تکالیف باطل میگردد و نزول قرآن عبث میماند، چون احکام آن بطور کامل و مفصل فهم نمیگردد و هر چیزی فهم نشود قابل اجراء نیست. پس همه این مطالب و اصول بر حجیت سنت بعنوان یکی از مصادر تشریع دلالت میکنند.