چهارم: موضع کسانی که از فتنه کناره گرفتند
بسیاری از صحابه که در قضیه فتنه کناره گرفتند و وارد آن نشدند به این سخن رسول خدا اعتماد داشتند که فرموده بود: فتنههایی روی خواهد داد که کسی که در آن فتنهها نشسته باشد بهتر از کسی است که در آنها به پا ایستاده باشد و کسی که در آنها به پا ایستاده باشد بهتر از کسی است که در آنها راه برود و کسی که در آنها راه برود بهتر از کسی است که در آنها به تندی حرکت میکند. هر کس در معرض آنها قرار بگیرد آن فتنهها او را بهلاک میاندازند. هر کس پناهگاه و مفری برای فرار از آن فتنهها پیدا کرد به آنجاها پناه ببرد[١٦٧].
ابن حجر میگوید: در این حدیث مسلمانان را از فتنه برحذر داشته و آنان را تشویق کرده که وارد آن نشوند و شر آنها بر حسب نوع ارتباط با آنها میباشد[١٦٨].
رسول خدا فرمودهاند: فتنهای روی خواهد داد که کسی که در آن خوابیده باشد بهتر از کسی است که در آن نشسته باشد و کسی که در آن نشسته باشد بهتر از کسی است که در آن به پا ایستاده باشد و کسی که در آن به پا ایستاده باشد بهتر از کسی است که در آن به آهستگی راه برود و کسی که در آن به آهستگی راه برود بهتر از کسی است که در آن به تندی راه برود. صحابه گفتند: ای رسول خدا در مورد این فتنه چه فرمانی به ما میدهید؟ ایشان فرمودند: کسی که شتران یا گوسفندانی دارد به کنار شتران و گوسفندان خود برود و کسی که زمینی دارد سر زمین خود برود. صحابه گفتند: اگر کسی چنین چیزهایی نداشت چکار کند؟ فرمود: شمشیر را ببرد و در زمینی فرو کند- یا به قولی آن را بشکند (تا بدین وسیله راه جنگ را بر خود مسدود گرداند)- و سپس به هر نحو که توانست به دنبال نجات و رهایی باشد[١٦٩].
هم چنین رسول خدا فرمودهاند: نزدیک است- که فتنههایی روی دهد و در آن هنگام- بهترین مال برای فرد گوسفندانش باشد که همراه با آنها به بالای کوهها و جایگاههای نزول باران برود و از خوف اینکه در دینش دچار فتنه گردد و با فاسدان در فساد وارد شود، فرار نماید[١٧٠].
احادیث دیگری هم وجود دارند که به صورت صریح مسلمانان را از دخول در فتنه و جنگهای ناشی از آن نهی میکنند. امام الحرمین جوینی میگوید: گروهی از بزرگان صحابه رسول خدا در زمان خلافت علی بن أبی طالب به جنگ نرفتند و بی طرفی و تکیه بر صلح و دوری از همهمه و غوغای فتنهها را ترجیح دادند، از جمله این افراد عبارتند از: سعد بن أبی وقاص و سعید بن زید بن عمرو بن نفیل[١٧١]. این دو نفر از عشره مبشره بودند. از جمله کسانی که ابتدا از این جنگها تخلف ورزیدند عبارتند از: ابوموسی اشعری، عبدالله بن عمر، أسامۀ بن زید، أبوأیوب انصاری. گروهی از صحابه از این افراد تبعیت کردند و علی در سرزنش آنان شدت عمل زیادی به خرج نداد[١٧٢].
ابن حجر معتقد است که آن دسته از صحابه که از فتنه کناره گرفتند تعداد کمیبودند و میگوید: از این رو صحابهای که در جنگ جمل و صفین به جنگ نرفتند کمتر از کسانی بودند که به جنگ پرداختند و همه آنان بر خلاف کسانی که بعد از آنان در طلب دنیا به جنگ پرداختند، إن شاء الله دارای تأویل بودند و مأجور هستند[١٧٣].
ابن تیمیه میگوید: بیشتر بزرگان صحابه به طرفدارای از هیچ یک از دو طرف به جنگ نپرداختند. کسانی که جنگ را ترک کردند به نصوص زیادی از رسول خدا در مورد ترک جنگ در فتنه استدلال داشتند و بیان داشتند که این جنگ فتنه است[١٧٤].
قرطبی معتقد است که علت توقف برخی از صحابه در مشارکت در جنگ در کنار امام علی، این بود که جنگ با باغی فرض کفائی است نه فرض عین. به همین دلیل افرادی چون سعد بن أبی وقاص و عبدالله بن عمر و محمد بن مسلمه به جنگ نرفتند[١٧٥].
حال در زیر به برخی سخنان صحابهای که به جنگ نرفتند اشاره میشود:
[١٦٧]- صحیح البخاری، شماره٧٠٨١.
[١٦٨]- فتح الباری١٣/٣١.
[١٦٩]- صحیح مسلم.
[١٧٠]- صحیح البخاری، شماره٧٠٨٨.
[١٧١]- از عشره مبشره که در سال ٥١ هـ وفات یافت. تهذیب التهذیب٤/٣٠.
[١٧٢]- غیاث الأمم فی تیاث الظلم، ص٨٥-٨٦.
[١٧٣]- فتح الباری١٣/٣٤.
[١٧٤]- مجموع الفتاوی٣٥/٥٥.
[١٧٥]- تفسیر قرطبی١٦/٣١٩.