جنگ جمل

فهرست کتاب

١- نصیحت عبدالله بن سلام به امیر مؤمنان علی بن أبی طالب رضی الله عنه

١- نصیحت عبدالله بن سلام به امیر مؤمنان علی بن أبی طالب رضی الله عنه

عبدالله بن سلام صحابی رسول خدا خواست علی بن أبی طالب را از تصمیمش مبنی بر خروج منصرف سازد. به همین دلیل وقتی که علی برای رفتن آماده شده بود نزد وی آمد و ترس خود در مورد رفتن وی به عراق را بیان کرد و گفت: من می‏ترسم که نوک شمشیر به تو اصابت کند- یعنی تو کشته شوی- هم چنین به وی گفت که اگر منبر رسول خدا را ترک نماید دیگر آن را هرگز نخواهد دید. علی این چیزها را از رسول خدا شنیده بود، پس در جواب وی گفت: به خدا سوگند رسول خدا این چیزها را به من گفته‏اند. افرادی از اهالی کوفه و بصره که با علی بودند چنان جرأت یافته بودند که به علی گفتند: بگذارید او را بکشیم. وضعیت چنان شده بود که قتل مسلمانانی که در سر راه آنان قرار می‏گرفتند، یا اگر از قول یا عمل کسی در مورد جان خود احساس خطر می‌کردند، برای آنان امر آسانی شده و در مورد آن اشکالی مشاهده نمیکردند. این سخن و تهاجم آنان بر این دلالت دارد که ورع و تقوایی نداشتند و صحابه بزرگوار را در آن جایگاه شایستهای قرار نمی‏دادند که رسول خدا به مردم بعد از آنان دستور داده بود تا آنان را در آن جایگاه‌های شایسته قرار دهند. اما علی بن أبی طالب آنان را نهی کرد و گفت: عبدالله بن سلام مرد صالحی است[٣٦٥].

[٣٦٥]- مسند أبی یعلی١/٣٨١. محقق کتاب می‌گوید: سند آن صحیح است.