یازدهم: سیره زبیر بن عوام و شهادت وی
وی ابو عبدالله زبیر بن عوام بن خویلد بن أسد بن عبدالعزی بن قصی بن کلاب از قبیله قریش و طائفه أسد است[٥٧٢]. وی در جد خود قصی به رسول خدا میرسد. او حواری رسول خدا و فرزند عمهایشان، یعنی صفیه بنت عبدالمطلب و یکی از عشره مبشره و یکی از اعضای شورای خلافت است[٥٧٣]. وی در سنین جوانی و در حالی که شانزده سال داشت اسلام را پذیرفت[٥٧٤]. وی از هیچ غزوهای از غزوات رسول خدا تخلف نورزید[٥٧٥]. بعد از اینکه مسلمان شد مورد آزار و اذیت قرار گرفت. روایت شده که عموی زبیر او را در حصیری میگذاشت و در آن دود میدماند و میگفت: به کفر برگرد و زبیر میگفت: هرگز به کفر بر نمیگردم[٥٧٦].
[٥٧٢]- الإصابة١/٥٢٦-٥٢٨.
[٥٧٣]- الطبقات الکبری٣/١٠٠؛ الإصابة١/٥٢٦-٥٢٨.
[٥٧٤]- سیر أعلام النبلاء١/٤١.
[٥٧٥]- سیر السلف١/٢٢٦. این روایت مرسل است.
[٥٧٦]- المعجم الکبیر، طبرانی١/١٢٢.