٣- ابو موسی أشعری رضی الله عنه
از زید بن وهب روایت است که گفت: خبر قتل عثمان به ما رسید و مردم به این خاطر اظهار ناراحتی کردند. پس نزد یکی از دوستانم رفتم که نزد او نیروی تازهای میگرفتم و گفتم: چنان که میبینی با وجودی که گروهی از صحابه رسول خدا در میان ما هستند مردم مرتکب این قتل شدهاند. پس ما را نزد آنان ببر. او ما را نزد ابوموسی اشعری امیر کوفه برد. دستوری که ابوموسی به ما داد نهی از فتنه و امر به نشستن در خانههایمان بود[١٨٠].
طبری در ماجرای رفتن ابنعباس و اشتر به کوفه برای طلب کمک از مردم آورده است که ابوموسی اشعری- که در آن هنگام امیر کوفه بود- برخاست و مردم را به ماندن در خانههای خود و باقی گذاشتن شمشیرها در نیام دعوت کرد و در سخنانی از جمله گفت: فتنهای است که در اثنای آن خفته از بیدار بهتر و بیدار از نشسته بهتر و نشسته از ایستاده بهتر و ایستاده از سوار بهتر. مایهای از مایههای عرب- اصل عرب- باشید، شمشیرها را در نیام کنید و سر از نیزهها برگیرید و زه کمانها را ببرید و مظلوم و محنت دیده را پناه دهید تا وضع بهتر شود و این فتنه از میان برخیزد[١٨١]. هم چنین گفت: فتنه وقتی بیاید شبهه ایجاد میکند و چون برود روشن میشود. این فتنه رنج آور است چون درد شکم که با باد شمال و جنوب و صبا- باد شرقی- و دبور آید و ناگهان آرام شود و کس نداند از کجا آمده است و مرد بردبار را چنان واگذارد که بوده است. شمشیرها را در نیام کنید، نیزهها را کوتاه کنید، تیرها را بگذارید و زه کمانها را پاره کنید و در خانههایتان بنشینید[١٨٢].
ابوموسی در مورد این موضع خود به این روایت از رسول خدا استدلال داشت که در آن پیامبر از ورود به فتنه نهی کرده و به شکستن کمانها و پاره کردن زه آنها و شکستن شمشیرها و بردباری ورزیدن بر مرگ به مانند بهترین فرزند آدم، یعنی هابیل، امر کرده است(منظور این است که بردباری بر مرگ بهتر از حرکت در آن فتنه است، زیرا حرکت بر فتنه میافزاید)[١٨٣]. از ابوموسی اشعری روایت است که رسول خدا فرمود: از نشانههای آمدن قیامت این است که فتنههایی روی خواهند داد که تیره و تار هستند- منظور التباس و پیچیدگی و شیوع و استمرار آن است- و فرد صبح خون و مال و ناموس برادرش را بر خود حرام میداند و چون شب میشود آن را حلال میشمرد- یا به قول عدهای دیگر: صبح مؤمن است و شب کافر میگرددو صبح کافر است و شب مؤمن (یعنی مردم زود رنگ عوض میکنند) - و کسی که در آن فتنهها نشسته باشد بهتر از کسی است که در آن به پا ایستاده باشد و کسی که در آن به آرامیحرکت میکند بهتر از کسی است که در آن به تندی حرکت میکند. پس کمانهای خود را بشکنید و زه کمانهای خود را پاره کنید و شمشیرهای خود را بشکنید(تا بدین وسیله راه جنگ را بر خود ببندید)- یا جنگ را ترک کنید- پس اگر این فتنه برای کسی از شما روی داد، آن فرد صبر پیشه نماید و تسلیم شود تا اینکه به مانندهابیل کشته شود و به مانند قابیل قاتل نشود- یعنی صبر و بردباری بر مرگ در آن شرایط بهتر از حرکت در آن است، زیرا حرکت موجب ازدیاد فتنه میشود-[١٨٤].
[١٨٠]- تاریخ ابن عساکر، ص٤٨٧-٤٨٨.
[١٨١]- تاریخ طبری٥/٥١٣.
[١٨٢]- همان٥/٥١٥.
[١٨٣]- أحداث و أحادیث فتنة الهرج، ص١٨١.
[١٨٤]- سنن الترمذی٣/٣٣٢. ترمذی میگوید: حسن غریب است.