الف- موضع علی رضی الله عنه نسبت به قاتلان عثمان
علی قتل عثمان را مورد نکوهش قرار داد و خود را از قتل وی مبرا دانست و در خطبههای خود و موارد دیگر قسم یاد میکرد که او عثمان را به قتل نرسانده و دستور قتل وی را نداده و برای این کار با کسی همدستی نکرده و قاتلان او را یاری نداده و به آن راضی نبوده است. این موضوع به طریقی قطعی از او روایت شده است که مفید یقین میباشد. این موضوع خلاف آنچه است که رافضیها اظهار میدارند که علی به قتل عثمان راضی بوده است[٢٢٤]. حاکم نیشابوری بعد از ذکر برخی از اخبار وارده در مورد کشته شدن عثمان میگوید: اینکه اهل بدعت میگویند: امیرالمؤمنین علی در ماجرای قتل او دست داشته است دروغ و جعل است، زیرا اخبار به صورت متواتر خلاف این را بیان کردهاند[٢٢٥].
ابن تیمیه: میگوید: اینها همه دروغ و تهمت به علی است. علی در قتل عثمان دست نداشته و فرمان آن را نداده و به آن هم راضی نبوده است و تبرای وی از قتل عثمان از او روایت شده است و او فردی صادق و نیکوکار بود[٢٢٦]. علی گفته است: پروردگارا من از خون عثمان از درگاه تو تبرا میجویم[٢٢٧]. حاکم به صورت مستند از قیس بن عباده روایت کرده که گفت: شنیدم که علی در جنگ جمل میگوید: پروردگارا من از خون عثمان از درگاه تو تبرا میجویم. روزی که عثمان به قتل رسید عقل از سرم پرید و به خودم شک کردم و آنان برای بیعت نزد من آمدند و من گفتم: به خدا قسم من از خداوند شرم دارم که با مردمیبیعت کنم که مردی را کشتهاند که رسول خدا در مورد وی فرمود: «آیا از کسی که ملائک از او شرم میکنند شرم نداشته باشم». من از خدا شرم میکنم که در حالی با من بیعت شود که جنازه عثمان هنوز دفن نشده است. پس آن مردم برگشتند و چون جنازه عثمان دفن شد مردم نزد من برگشتند و درخواست بیعت با من را دادند و من گفتم: پروردگار از اقدام به این کار ترس دارم و سپس عزم من جزم شد و بیعت کردم و چون آنان گفتند: «ای امیرالمؤمنین» انگار که قلبم شکافته شد و گفتم: خداوندا از حسنات من بگیر و به عثمان بده تا اینکه راضی و خشنود گردد[٢٢٨].
امام احمد از محمد بن حنفیه روایت کرده که گفت: به علی خبر رسید که عائشه در مربد- محلی در فاصله سه مایلی از بصره- قاتلان عثمان را لعنت میکند. پس علی دستش را تا نزدیک صورتش بلند کرد و دو یا سه بار گفت: پروردگارا قاتلان عثمان را لعنت کن، خداوندا آنان را در پستی و بلندی- یعنی در همه جا- لعنت کن[٢٢٩].
ابن سعد از ابنعباس روایت کرده که علی سه بار گفت: به خدا قسم من عثمان را به قتل نرساندم و دستور قتل او را هم ندادم، بلکه مردم را از آن نهی کردم به خدا قسم من عثمان را نکشتم و دستور آن را هم ندادم، بلکه مغلوب واقع شدم[٢٣٠]. همچنین از ایشان روایت است که گفت: هر کس از دین عثمان تبری بجوید از ایمان تبری جسته است. به خدا قسم من در قتل او همدستی نکردهام و دستور آن را ندادهام و به آن راضی نبودهام[٢٣١]. وی عثمان را مورد ستایش قرار میداد و میگفت: او بیشتر از همه ما صله رحم را بجا میآورد و بیشتر از ما تقوای خدا را رعایت میکرد[٢٣٢].
از عمیرۀ بن سعد روایت است که گفت: ما در ساحل رود فرات همراه علی بودیم در هنگامییک کشتی که بادبانهایش را برافراشته بود و عبور کرد. پس علی گفت: خداوند متعال میفرماید:
﴿وَلَهُ ٱلۡجَوَارِ ٱلۡمُنشََٔاتُ فِي ٱلۡبَحۡرِ كَٱلۡأَعۡلَٰمِ٢٤﴾ [الرحمن: ٢٤].
«خدا کشتیهائی ساخته و پرداخته (آفریدگان خود به نام انسانها) در دریاها دارد که همسان کوهها هستند».
سوگند به کسی که آن را در دریایی از دریاهای خود قرار داده است من عثمان را نکشتهام و در ماجرای قتل او همدستی نکردهام[٢٣٣].
علی میگوید: در روزی که عثمان به قتل رسید کاری از دست من بر نمیآمد[٢٣٤]. حافظ ابن عساکر طرقی را که از طریق آنها روایاتی از علی وارد شده و در آنها علی از خون عثمان تبری جسته است و در خطبهها و دیگر موارد خود بر عدم دست داشتن در این ماجرا و عدم رضایت به قتل او قسم خورده است جمع آورده است. این موضوع به طرقی که نزد بسیاری از ائمه حدیث مفید یقین میباشند از علی روایت شده است[٢٣٥].
[٢٢٤]- العقیدة فی أهل البیت بین الإفراط و التفریط، ص٢٢٩.
[٢٢٥]- المستدرک٣/١٠٣.
[٢٢٦]- منهاج السنة٤/٤٠٦.
[٢٢٧]- البدایة و النهایة٧/٢٠٢. سند آن حسن است.
[٢٢٨]- المستدرک٣/٩٥. حدیث صحیح بر شرط شیخین است، اما مسلم و بخاری آن را تخریج نکردهاند.
[٢٢٩]- فضائل الصحابة١/٥٥٥شماره٧٣٣. سند آن صحیح است.
[٢٣٠]- الطبقات الکبری٣/٨٢؛ البدایة و النهایة٧/٢٠٢.
[٢٣١]- الریاض النضرة، ص٥٤٣.
[٢٣٢]- صفة الصفوة١/٣٠٦.
[٢٣٣]- فضائل الصحابة ١/٥٥٩-٦٦٠. سند آن صحیح لغیره است، شماره٣٧٩.
[٢٣٤]- المنتظم فی تاریخ الملوک و الأمم ٥/٦١.
[٢٣٥]- البدایة و النهایة ٧/١٩٣.