بشارتهای اتفاق نظر در میان دو گروه
وقتی که قعقاع برگشت و خبر را به علی داد علی دو نفر[٣٨٨] را نزد عائشه و زبیر و همراهانشان فرستاد تا در مورد خبر قعقاع کسب اطمینان نماید. آن دو نزد علی برگشتند و گفتند که طلحه و زبیر گفتهاند که قراردادی که با قعقاع بستیم پابرجاست، پس اینجا بیا. پس علی رفت و در میان آنان فرود آمد و افراد هر قبیلهای پهلوی قبیله خویش فرود آمدند، مضریان، نزد مضریان، افراد قبیله ربیعه نزد ربیعه و اهل یمن نزد اهالی یمن، و تردید نداشتند که صلح میشود. آنان پهلوی هم بودند و پیش هم میرفتند و جز صلح سخن و نیتی نداشتند[٣٨٩]. امیرالمؤمنین علی وقتی که قصد رفتن کرد تصمیم مهم خود را اعلام کرد و گفت: بدانید که من فردا حرکت میکنم- یعنی بهسوی بصره- شما نیز حرکت کنید، ولی هیچ یک از آنان که به نحوی بر ضد عثمان کمک کردهاند نیایند[٣٩٠].
[٣٨٨]- تاریخ طبری٥/٥٢١.
[٣٨٩]- همان٥٣٩.
[٣٩٠]- همان٥٢٥.