(أ) آداب معلم قرآن
باید هدفش از تعلیم قرآن رضایت خداوند باشد
نباید هدفش از تعلیم قرآن اهداف و مطامع دنیوی باشد؛ زیرا خداوند میفرماید: ﴿وَمَن كَانَ يُرِيدُ حَرۡثَ ٱلدُّنۡيَا نُؤۡتِهِۦ مِنۡهَا وَمَا لَهُۥ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ مِن نَّصِيبٍ﴾[الشورى: ۲۰]. «كسى كه زراعت آخرت را بخواهد، به كشت او بركت و افزایش مىدهیم و بر محصولش مىافزاییم؛ و كسى كه فقط كشت دنیا را بطلبد، كمى از آن به او مىدهیم اما در آخرت هیچ بهرهاى ندارد».
و باید معلمین قرآن پرهیز نمایند از اینکه تعلیم قرآن را مایه کسب و معیشت قرار دهند؛ ولی علما بر سر این مسأله اختلاف رأی دارند که آیا در مقابل تعلیم قرآن جایز است که أُجرت گرفت یا خیر؟ و شاید بهتر آن است که بگوئیم جایز است بدلیل حدیثی که ابیسعید روایت کرده که گلهای گوسفند را در برابر دعائی که در آن سوره فاتحه خوانده بود گرفته است، و پیامبر صنیز از گوشت گوسفندها خورده است.
باید بشدت حذر نماید از اینکه هدفش مراجعه و رفت و آمد زیاد مردم با او باشد.
معلم قرآن باید مواظب باشد که دوستان معلمش را بخاطر تعلیم دیگران که برایشان نفعی در بردارد، مورد کینه و بغض قرار ندهد؛ یعنی از کار آنها ناراحت نشود.
معلم قرآن باید مزیّن به آداب شرع باشد.
معلم قرآن باید دنیا ستیز و از زیادخواهان مال و مکنت دنیا نباشد.
معلم قرآن باید آرام، با وقار و متواضع باشد.
معلم قرآن باید از شوخی کردن و از خنده و قهقهه زیاد حذر نماید.
باید برای تسبیحات، دعا و فضایل اعمال از احادیث رسول الله صاستفاده کند.
باید از بیماریهای قلبی مانند: حسد، عُجب، ریاء و تحقیر مردم پرهیز کند.
نباید بیشتر از مردم، خیری و نفعی را برای خود طلب کند.
لازم است به آنانی که درس میدهد با مهربانی رفتار کند، و آنان را مورد لطف و مرحمت خویش قرار دهد، و آنانرا بر یادگیری و تعلیم تشویق نماید.
تا آنجا که در توان دارد، دانشآموزان را نصیحت کند.
بهنگام تدریس و تعلیم باید گذشت داشته باشد.
باید نسبت به دانشآموزانش دلسوز باشد و به مصالح آنان همچون مصالح خود و فرزندانش اعتناء نماید، و باید دانشآموزانش را همچون فرزندان خود مورد محبت و شفقت قرار دهد، و در جفاکاری و بیادبی آنان همچون فرزندانش بردبار باشد، و باید زشتی این اعمال را با دلسوزی و مهربانی به آنان یاد دهد تا دوباره تکرار ننمایند.
لازم است هر آنچه برای خود دوست دارد برای دانشآموزانش هم دوست داشته باشد، و هر آنچه برای خود نمیخواهد برای آنان هم تجویز نکند.
باید فضیلت علم و یادگیری آن را به دانشآموزان یاد بدهد، تا باعث نشاط بیشتر آنان شود، و همچنین لازم است دنیاستیزی را به آنان یاد دهد.
باید آنان را بر مصالح دنیوی خویش ترجیح دهد، مصالحی که ضروری نیستند.
باید به هر کدام از دانشآموزانش آن چیزی که شایستهاش میباشد بدهد، بنابراین به کسیکه زیادهخواه نیست ندهد، وتنها به آن کس که احتمال زیادهطلبی علمی دارد بدهد.
تشویق کردن آنان به محفوظات و مرور آنها.
هر کدام از آنان رفتار پسندیده و نجیبانه داشت او را ستایش نماید.
هرگاه متعلمین زیاد شدند و ازدحام نمودند بترتیب به آنان درس بدهد، و هیچکدام را بر دیگری تقدیم ندارد، مگر بخاطر مصلحت شرعی.
احوالشان را بپرسد، و از آنانیکه غایب هستند علت را جویا شود.
بهنگام تدریس دستهایش را به کارهای بیهوده مشغول نکند، و همچنین بیدلیل به اطراف و دیگران نگاه نکند.
باید روبه قبله بنشیند و وضو داشته باشد، و با وقار باشد و لباس پاک و تمیز و سفید بپوشد، و هرگاه به محل کلاس رسید قبل از نشستن دو رکعت نماز بخواند.
از ابن مسعود سروایت شده که وقتی به مردم قرآن یاد میداد بر روی زانوهایش مینشست.
لازم است محل کلاس درسش وسیع باشد تا همه شاگردانش بتوانند در آن بنشینند.
نباید معلم هیچ وقت علم را خوار و ذلیل جلوه دهد.