برگزیده ای از آداب شرعی

فهرست کتاب

(۷۲) پايان

(۷۲) پايان

از خداوند متعال خواهان رزق و روزی هستم و می‌خواهم كه قول و عمل مرا خالص برای خود گرداند. و ما را جز كسانی قرار دهد كه بر راه و روش پیامبر صبوده‌اند.

برادر و خواهر مسلمانم، بدان كه مطالبی را كه در این كتاب خواندی یک اجتهاد بشری است، و در معرض اشتباه می‌باشد، و انسان هرگاه كه اجتهاد بكند، نقص نیز از لوازم آن است، پس: إن تجد عيباً فسد الخللا
جل من لا عيب فيه وعلا
«اگر عیبی را یافتی كمبودها را برطرف نما چون فقط خداوند بلندمرتبه هیچ عیب و نقصی ندارد».

و این سخن ابن قیم /را برای تو ذكر می‌كنم:

«ای خواننده و بیننده: این كتاب، تحفه ناقابلی است كه برای تو فرستاده شده است، و این فهم و عقل نویسنده است كه به تو نشان داده شده است. فواید آن برای توست، و ضررهای آن برای مولف است. و بهره و فایده‌اش برای توست، و نتیجه آن برای من است. اگر تشكر و سپاس از تو ساقط بشود، انتقاد از تو ساقط نمی‌شود. و اگر از آداب این كتاب سرپیچی كنی چیزی جز سرزنش برایت باقی نمی‌ماند كه باب آن هم باز است. حمد و ثنا مخصوص خداوند است و نصیب من هم سرزنش و درماندگی است [۷۹۰].

و این كتاب را با آنچه كه امام ابن حجر /در شرح صحیح بخاری به اتمام رسانده، به پایان می‌رسانم.

از عروه از عایشه روایت شده كه گفت: «پیامبر صهرگاه در مجلسی می‌نشست یا نماز می‌خواند، چند جمله را بر زبان جاری می‌كرد. پرسیدم كه آن جملات چیست؟ گفت: اگر سخن نیكی در این مجلس گفته شود این جملات تا روز قیامت پایان خوبی بر آن مجلس خواهند بود. و اگر غیر از جملات رد و بدل شود كفاره آنها خواهد بود. و این جملات اینها بودند: «سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَبِحَمْدِكَ أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ أَسْتَغْفِرُكَ وَأَتُوبُ إِلَيْكَ» [۷۹۱].

وصلى الله وسلم على نبينا محمد وعلى آله وصحبه أجمعين.

[۷۹۰] طریق الهجرتین وباب السعادتین، ابن قیم جوزیه (ص۳۱). [۷۹۱] فتح الباری، ابن حجر (۱۳/۵۴۶). امام احمد/در مسند خود از عقبه بن عامر جهنیساز پیامبر صروایت می‌كند كه فرمود: «هرگاه دیدی كه خداوند به بنده‌ای رزق و روزى و نعمت می‌دهد، این همان استدراج است، و آیه زیر را تلاوت كرد: ﴿فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُكِّرُواْ بِهِۦ فَتَحۡنَا عَلَيۡهِمۡ أَبۡوَٰبَ كُلِّ شَيۡءٍ حَتَّىٰٓ إِذَا فَرِحُواْ بِمَآ أُوتُوٓاْ أَخَذۡنَٰهُم بَغۡتَةٗ فَإِذَا هُم مُّبۡلِسُونَ ٤٤[الأنعام: ۴۴]. «(آرى،) هنگامى كه (اندرزها سودى نبخشید، و) آنچه را به آنها یادآورى شده بود فراموش كردند، درهاى همه چیز (از نعمتها) را به روى آنها گشودیم؛ تا (كاملا) خوشحال شدند (و دل به آن بستند)؛ ناگهان آنها را گرفتیم (و سخت مجازات كردیم)؛ در این هنگام، همگى مایوس شدند؛ (و درهاى امید به روى آنها بسته شد)».