برگزیده ای از آداب شرعی

فهرست کتاب

(۳۳) آداب هدیه دادن

(۳۳) آداب هدیه دادن

هدیه، بخشش و صدقه تملیکی بلاعوض در حال حیات هستند.

می‌توان هدیه را پذیرفت اگر هیچ شبهه‌ای دال بر حرام بودن آن وجود نداشته باشد. و در حدیث صحیح آمده است که پیامبر صچنین فرموده: «أَجِيبُوا الدَّاعِىَ وَلاَ تَرُدُّوا الْهَدِيَّةَ وَلاَ تَضْرِبُوا الْمُسْلِمِينَ» [۳۳۷]. یعنی: «دعوت را بپذیرید و هدیه را رد نکنید و مسلمانان را کتک نزنید».

و در حدیثی دیگر می‌فرماید: «من آتاه الله شيئاً من هذا المال من غير أن يسأله فليقبل فإنَّما هو رزقٌ ساقه الله إليه» [۳۳۸]. یعنی: «هرکس از این دارایی دنیا چیزی برایش آمد بدون اینکه آنرا گدایی کرده باشد، باید آنرا قبول کند، چون آن رزق و روزیی است که خدا برایش فرستاده است».

از جمله اخلاق نیک و پسندیده پیامبر صاینکه، هرگاه برایش هدیه‌ای می‌آمد، افرادی را که با او بودند شریک می‌کرد، مثلا یک بار ظرفی پر از شیر برایش فرستاده بودند که او نیز اهل صفه را فراخواند [۳۳۹].

پیامبر صهرگاه نخستین ثمر میوه‌ها را برایش می‌آوردند، آنرا به افراد مسن صالح می‌داد، و قسمتی را هم به خردسالان اختصاص می‌داد. ابوهریرهسروایت کرده است که نخستین ثمر را برای پیامبر صمی‌آوردند، و او می‌گفت: «اللهم بارك لنافي مدينتنا، وفي مُدِّنا، وفي صاعنا وفي ثمارنا، بركةً مع بركةٍ». یعنی: «پروردگارا! در شهر ما، و در مُدّ و صاع ما، و در ثمرها و میوه‌های ما، برکت بیانداز. و سپس آنرا به کوچکترین بچه‌هایی می‌داد که آنجا حضور داشتند» [۳۴۰].

پیامبر صبا هدیه دادن میان مسلمانان اُلفت و محبت ایجاد می‌کرد، و برخی اوقات کسانی بودند که تازه مسلمان شده بودند و هنوز نسبت به مسلمانان چیزهایی در دل داشتند، که پیامبر صمدام و پی‌در‌پی به آنان هدایا می‌داد تا آنان را راضی می‌کرد.

پیامبر صمدام به نزدیکانش هدیه می‌فرستاد و همیشه یادی از خدیجه(ك) می‌کرد، و هرگاه گوسفندی ذبح می‌نمود می‌فرمود: «أَرْسِلُوا بِهَا إِلَى أَصْدِقَاءِ خَدِيجَةَ» [۳۴۱]. یعنی: «برای دوستان خدیجه هم بفرستید».

پیامبر صهمیشه که هدیه را می‌پذیرفت در مقابل آنرا جواب می‌داد و بدل آن چیزی را می‌فرستاد. در حدیث آمده است که: «كَانَ يَقْبَلُ الْهَدِيَّةَ وَيُثِيبُ عَلَيْهَا» [۳۴۲].

مبادله کردن هدیه از جمله شکر مخلوق بحساب می‌آید، همانگونه که در حدیث آمده: «لاَ يَشْكُرُ اللَّهَ مَنْ لاَ يَشْكُرُ النَّاسَ» [۳۴۳]. یعنی: «کسیکه مردم را ستایش نکند، خدا را هم ستایش و پرستش نمی‌کند».

و هرگاه کسی چیزی نداشت که به هدیه دهد، برای طرف دعای خیر کند، همانطور که پیامبر صفرموده است: هرکس برایش کار خوبی انجام داده شد، و به انجام‌دهنده بگوید: خدا تو را جزای خیر دهد، نهایت ستایش و ثناء را گفته است [۳۴۴].

باید ابتدا به نزدیکترین همسایه خود هدیه داد، بدلیل حدیثی که عایشه(ك) روایت کرده است که به پیامبر صگفتم: یا رسول الله ص، من دو همسایه دارم به کدامیک از آنها هدیه بدهم؟ گفت: به آن یکی که دَر خانه‌اش نزدیکتر است [۳۴۵].

هدیه دادن هنگامیکه مردم به آن نیازمند باشند خیلی تأکید شده، همانگونه که در قصه خندق آمده است.

از جمله هدایایی که تأکید شده نباید آن را رد نمود، هدایایی است که زیاد گرانبها نیستند، و زحمت زیادی را تحمل نمی‌کنند، چون پیامبر صهیچگاه بوی خوش را رد نمی‌کرد و می‌گفت: «مَنْ عُرِضَ عَلَيْهِ رَيْحَانٌ فَلاَ يَرُدُّهُ فَإِنَّهُ خَفِيفُ الْمَحْمِلِ طَيِّبُ الرِّيحِ» [۳۴۶]. یعنی: «هر کس برایش ریحانه آوردند، نباید آنرا رد کند، چون بار سبکی است و بوی خوش هم دارد».

اگر دانست هدیه حرام است، واجب است آنرا رد نماید، و اگر در آن شبهه وجود داشت، مستحب است آنرا رد کند.

و اگر هدیه از طرف انسان فاجر، فاسق و یا کافری بود و با این کار می‌خواست که بر او منت بگذارد نباید آنرا قبول کند.

باید هدیه را پذیرفت اگرچه مورد پسندش هم نباشد، همانطور که أمّ‌حفید، خاله ابن عباس ببرای پیامبر صإقط، (فرآورده شیر ؛ كشک)، کره و سوسمار آورده بود که پیامبر صدو تای اولی را خورد و سومی را کنار گذاشت [۳۴۷].

هرگاه انسان خواست هدیه بدهد، باید بهترین وقت را انتخاب کند، زیرا اصحاب نوقتی می‌خواستند برای پیامبر صهدیه بیاورند، سعی می‌کردند در نوبت عایشه آنرا بیاورند.

وقتی کسی خواست هدیه را رد نماید، باید دلیل آنرا نیز بگوید.

هرگاه کسیکه برایش هدیه فرستاده شده قبل از دریافت هدیه بمیرد، هدیه مال چه کسی خواهد شد؟

امام احمد گفته است: اگر حامل، فرستاده هدیه‌دهنده باشد، آنرا پیش او برمی‌گرداند. و اگر حامل، فرستاده گیرنده باشد، هدیه مال ورثه او خواهد بود.

بزرگترین هدیه، هدیه‌ای است که برای پدر و مادر فرستاده می‌شود.

پدر و مادر هم باید به فرزندانشان هدیه بدهند، منتها باید میان آنها عدالت را رعایت کنند.

از جمله بزرگترین هدایا، هدایای علمی و نصیحت است. ودلیل آن همان چیزی است که در روایتی صحیح آمده که عبدالله بن عیسی از عبدالرحمن بن ابی لیلی شنیده است که گفت: کعب بن عجره را دریافتم و گفت: نمی‌خواهی به تو هدیه بدهم که از رسول الله صشنیده‌ام؟ و من گفتم: بله بفرما! و او گفت: از پیامبر صپرسیدیم، یا رسول الله صلوات فرستادن بر شما اهل بیت چگونه است، زیرا خداوند شیوه سلام كردن به شما را به ما یاد داده است؟ فرمود: بگوئید: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ، وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ كَمَا صَلَّيْتَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَآلِ إِبْرَاهِيمَ ... تا ... إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ».

هدیه‌ای که شخص خواستگار بعد از فسخ عقد می‌آورد، می‌توان آنرا رد کرد، اگر جزو مهریه نباشد.

نباید هدیه را بدین خاطر بدهد که بدل آن را بگیرد.

اما هدیه دادن بخاطر انجام دادن کاری و یا برطرف کردن نیازی، علماء در این باره اختلاف‌نظر دارند، برخی از آنان می‌گویند حلال است، و برخی می‌گویند مکروه است، از جمله امام احمد /گفته مکروه است، مگر اینکه بدل آنرا بدهد.

هدیه دادن برای اینکه برایش شفاعت کند، جایز نیست، چون پیامبر صفرموده است: «من شفع لأخيه شفاعة فأهدى له هدية عليها فقبلها منه أتى بابا عظيما من أبواب الربا» [۳۴۸]. یعنی: «هرکس برای برادرش شفاعتی و التماسی کند و در مقابل آن هدیه‌ای بگیرد، در واقع وارد یکی از ابواب بزرگ ربا شده است».

ولی شیخ الاسلام ابن تیمیه /می‌گوید: این کار جایز است، چون حرام آن است که تو را بر مظلمه‌ای وارد نماید و در مقابل به تو هدیه دهد.

برای حاکم به هیچ وجه درست نیست که هدیه را بپذیرد؛ چون عمر بن عبدالعزیز(:) گفته است: هدیه به پیامبر صهدیه است، ولی برای ما رشوه بحساب می‌آید.

کارمندان دولت هم نباید هدیه را قبول کنند، چون هدیه دادن به کارمند و کارگر دولت خیانت است. «هدايا العمال غلول» [۳۴۹]. خصوصاً اگر هدیه بخاطر وظیفه‌اش باشد.

امام بخاری /در صحیح خود درباره هدایای مشرکین بابی را اختصاص داده و می‌نویسد: «باب قبول الهدية من المشركين» و سپس چند حدیثی را دال بر جواز آن آورده است.

حافظ ابن حجر /در شرح آن گفته است، و در همین موضوع حدیث عیاض بن حمار را ذکر کرده که ابوداود و ترمذی آنرا از عیاض نقل نموده‌اند که عیاض گفت: شتری را برای پیامبر صبعنوان هدیه آوردم، پیامبر صپرسید: مسلمان شدی؟ گفتم: نه، گفت: من نمی‌توانم هدایای مشرکین را بپذیرم [۳۵۰]. و سپس ابن حجر /از برخی از اهل علم نقل نموده که آنها درباره تمام نصوصی که دال بر امتناع و قبول هدیه مشرکان است گفته‌اند: مشرکینی که با این کار بخواهند مسلمان را زیردست خود قرار دهند و بر آنان منت بگذارند، جایز نیست هدیه‌ی آنان را پذیرفت، ولی اگر هدیه‌ی آنها باعث الفت و نزدیکی به اسلام و مسلمانان شود جایز است.

[۳۳۷] صحیح الادب (۱۱۷). [۳۳۸] بخاری و مسلم این روایت را آورده‌اند؛ السلسله الصحیحه (۱۱۸۷). [۳۳۹] صحیح الترغیب (۳۳۰۳). [۳۴۰] مسلم (۱۳۷۳) (۴۷۴) این حدیث را تخریج نموده است. الآداب الشرعیة (۱/۳۱۵). [۳۴۱] صحیح الجامع (۳۳۳۱). [۳۴۲] صحیح الجامع (۴۹۹۹). [۳۴۳] السلسلة الصحیحة (۴۱۶). [۳۴۴] صحیح الجامع (۶۳۶۸). [۳۴۵] صحیح الأدب (۷۹). [۳۴۶] صحیح الجامع (۶۳۹۲). [۳۴۷] صحیح نسائی (۴۰۲۹). [۳۴۸] السلسلة الصحیحة (۳۴۶۵). [۳۴۹] إرواء الغلیل (۲۶۲۲). [۳۵۰] صحیح ابی‌داود (۲۶۳۰).