برگزیده ای از آداب شرعی

فهرست کتاب

(۹) آداب مسجد

(۹) آداب مسجد

فضیلت ساخت مساجد، و اینکه خداوند در بهشت برای سازنده مسجد خانه‌ای می‌سازد.

علما در تعیین حدودات مسجد گفته‌اند: آنچه در چهارچوب مسجد قرار می‌گیرد، مسجد بحساب می‌آید، دَر آن اگر از داخل ساختمان باشد جزو مسجد می‌باشد [۶۷].

گفته‌اند از معنی این آیه قرآن که می‌فرماید: ﴿وَأَنَّ ٱلۡمَسَٰجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدۡعُواْ مَعَ ٱللَّهِ أَحَدٗا ١٨[الجن: ۱۸]. «مساجد از آنِ خداست، پس هیچ كس را با خدا نخوانید».

چنین برداشت می‌شود که اضافه کردن مسجد به مخلوق بعنوان مالکیت جایز نیست؛ اما اینکه مسجد را به کسی نسبت دهیم برای اینکه شناخته شود مانند مسجدالنبی، مسجد قباء و امثال اینها اشکالی ندارد. زیرا پیامبر صمی‌فرمود: «مسجدي هذا»، و یا می‌گفت مسجد قباء و مسجد بیت‌المقدس را به ایلیاء نسبت می‌داد، و این اضافه کردنها برای شناخت مساجد از هم، داخل نهی نمی‌باشد [۶۸].

کسانیکه سیر و یا پیاز را خورده باشند باید از رفتن به مسجد خودداری نمایند، دلیل آن نیز حدیثی است که جابر سروایت کرده که پیامبر صفرمود: «مَنْ أَكَلَ ثُومًا أَوْ بَصَلاً فَلْيَعْتَزِلْنَا - أَوْ قَالَ - فَلْيَعْتَزِلْ مَسْجِدَنَا ، وَلْيَقْعُدْ فِى بَيْتِهِ» [۶۹]. یعنی: «کسیکه سیر و یا پیاز را خورده است، از ما کناره‌گیری کند، و یا گفت از آمدن به مسجد ما خودداری کند و در خانه‌اش بماند».

همچنین می‌توان موارد مشابه پیاز و سیر را بر آنان قیاس نمود، یعنی هر بوی بدی که نمازگزاران را آزار دهد، ولی اگر موادی را مصرف کند که بوی بد را از میان بردارد مانند خمیردندان و امثال آن می‌تواند در مسجد حاضر شود.

مستحب است که برای رفتن به مسجد مسابقه نمود و اول وقت در آنجا باشد، چون پیامبر صمی‌فرماید: «لَوْ تَعْلَمُونَ - أَوْ يَعْلَمُونَ - مَا فِى الصَّفِّ الْمُقَدَّمِ لَكَانَتْ قُرْعَةً» [۷۰]. یعنی: «اگر می‌دانستید و یا نمازگزاران می‌دانستند که صف نخست چه ثوابی دارد، می‌بایست قرعه انداخت»!!.

مستحب است که به آرامی و طمائینه خاصی به سوی نماز رهسپار گشت، پیامبر صامت خویش را نهی فرموده از اینکه با شتاب زیاد بسوی نماز بروند حتی اگرچه نماز اقامه شده باشد، چون ابی‌قتاده سگفته است: هنگامیکه ما با پیامبر صنماز می‌خواندیم، ناگهان صدای حرکت سریع مردانی شنیده شد، وقتیکه پیامبر صنماز را تمام کرد گفت: چه خبر شده؟ گفتند: برای نماز عجله می‌کردیم، پیامبر صفرمود: این کار را نکنید، بلکه با آرامش و طمأنینه بیائید، هرچه را رسیدی بخوانید و هرچه را نرسیدید بعد از جماعت تکمیل نمائید [۷۱].

بهنگام رفتن بسوی نماز باید این دعا را گفت: «اللَّهُمَّ اجْعَلْ فِى قَلْبِى نُورًا وَاجْعَلْ فِى لِسَانِى نُورًا وَاجْعَلْ فِى سَمْعِى نُورًا وَاجْعَلْ فِى بَصَرِى نُورًا وَاجْعَلْ خَلْفِى نُورًا وَأَمَامِى نُورًا وَاجْعَلْ مِنْ فَوْقِى نُورًا وَمِنْ تَحْتِى نُورًا اللَّهُمَّ وَأَعْظِمْ لِى نُورًا!» [۷۲]. یعنی: «پروردگارا در قلب من نوری قرار ده، و در زبان من نوری قرار ده، و در گوشهایم نوری قرر بده، و در چشمانم نوری قرار بده، و در پشت و جلوی من نوری قرار بده، و در بالای من و زیر من نوری قرار بده، پروردگارا برایم نوری بزرگ قرار بدهید».

هنگام داخل شدن به مسجد، پای راستش را جلو می‌اندازد و می‌گوید: «اللّهم صل وسلم على محمد وعلى آل محمد، اللَّهُمَّ افْتَحْ لِي أَبْوَابَ رَحْمَتِكَ». یعنی: «پروردگارا بر محمد وآل محمد درود فرست، پروردگارا درهای رحمت خویش را بر من باز نما».

و به هنگام خروج از مسجد پای چپ را جلو انداخته و می‌گوید: «اللهم صل وسلم على محمد وعلى آل محمد اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ فَضْلِكَََََ» [۷۳]. یعنی: «پروردگارا بر محمد وآل محمد صلوات و درود فرست، پروردگارا من فضیلت و بزرگواری شما را می‌طلبم».

هنگام دخول مسجد نماز تحیه المسجد را بخواند، بدلیل حدیثی که ابوقتاده السلمی روایت کرده که پیامبر صگفته است: «إِذَا دَخَلَ أَحَدُكُمُ الْمَسْجِدَ فَلْيَرْكَعْ رَكْعَتَيْنِ قَبْلَ أَنْ يَجْلِسَ» [۷۴]. «هرگاه یکی از شما وارد مسجد شد باید قبل از نشستن دو رکعت نماز را بخواند». و نباید در اوقات نهی شده تحیة المسجد را ترک کرد.

ماندن در مسجد و منتظر ماندن برای نماز فضیلت بزرگی را دارد، چون پیامبر صمی‌فرماید: «... فَإِذَا دَخَلَ الْمَسْجِدَ كَانَ فِى الصَّلاَةِ مَا كَانَتِ الصَّلاَةُ هِىَ تَحْبِسُهُ وَالْمَلاَئِكَةُ يُصَلُّونَ عَلَى أَحَدِكُمْ مَا دَامَ فِى مَجْلِسِهِ الَّذِى صَلَّى فِيهِ يَقُولُونَ اللَّهُمَّ ارْحَمْهُ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لَهُ اللَّهُمَّ تُبْ عَلَيْهِ مَا لَمْ يُؤْذِ فِيهِ مَا لَمْ يُحْدِثْ» [۷۵]. یعنی: «و هرگاه به مسجد داخل شد در نماز است بشرطیکه بخاطر نماز در مسجد مانده باشد، و فرشتگان بر کسی که در مسجد و جایی که نماز خوانده مانده باشد، درود و رحمت می‌فرستند و می‌گویند: پروردگارا به او رحم کن، و او را مورد مغفرت خویش قرار بده، پروردگارا توبه او را بپذیر، بشرطیکه در آنجا کسی را اذیت نکرده باشد و وضویش باطل نشده باشد».

در مورد کسانی كه در مساجد بامردم می‌نشینند وهم و غمشان تنها دنیا باشد زجر آمده است، پیامبر صفرموده است: «يأت على الناس زمان يحلقون في مساجدهم وليس هموم إلاَّ الدنيا وليس لله فيهم حاجة فلا تجالسوهم» [۷۶]. یعنی: «روزی بر مردم می‌آید که در مساجد جمع می‌شوند و بجز کارهای دنیوی هیچ کار دیگری را ندارند، و از خداوند هیچ درخواستی هم ندارند، پس با آنها ننشینید».

سنت است که مسجد از الفاظ و کلام لغو مصون نگاه داشته شود، و نباید در آن با اقوال مکروه صدا را بلند کرد [۷۷].

جایز است در مسجد بر روی پشت خوابید، عبدالله بن زید سمی‌گوید که پیامبر صرا در مسجد دیدم که بر پشت خوابیده بود و پا را روی پا گذاشته بود.

جایز است پا را رو به قبله دراز کرد [۷۸]ولی نباید پاها را رو به قرآن دراز کرد، بخاطر رعایت أدب و تعظیم قرآن کریم.

درست است در مسجد خوابید، همانگونه که اصحاب صفه در مسجد می‌خوابیدند [۷۹]و اگر احتلام شد باید سریعاً آنجا را ترک نموده و غسل نماید [۸۰]، عبدالله بن عمر می‌گوید: هنگامیکه جوان بود در مسجد رسول الله صمی‌خوابید [۸۱].

نباید در مسجد خرید و فروش نمود، چون پیامبر صمی‌فرماید: «إذَا رَأَيْتُمْ مَنْ يَبِيعُ ، أَوْ يَبْتَاعُ فِي الْمَسْجِدِ فَقُولُوا لَهُ : لَا أَرْبَحَ اللَّهُ تِجَارَتَك» [۸۲]. یعنی: «هرگاه دیدی کسی در مسجد خرید و فروش انجام می‌دهد، به او بگوئید: خداوند در تجارتت نفعی و خیری قرار ندهد».

و از جمله کارهای خلاف و نابجا این است که در مساجد برگه‌های تبلیغاتی نصب شود.

نباید در مسجد برای اشیای گم شده، ندا کرد، چون پیامبر صمی‌فرماید: هر کس شنید که کسی در مسجد برای گم شده ندا می‌کند باید به او بگوید: خدا آنرا برایت برنگرداند، زیرا مساجد برای این کارها ساخته نشده‌اند [۸۳].

می‌توان در مسجد برای کار خیر و تدریس علم صدا را بلند کرد، ولی برای حرف‌های بیهوده جایز نیست.

و به هنگام نیاز می‌توان در مسجد درخواست چیزی را کرد.

بهنگام رفتن به مسجد و قبل از خواندن نماز، نهی شده انگشتها را بهم بزنی زیرا کعب بن عجره سروایت کرده که پیامبر صگفته است: «إِذَا تَوَضَّأَ أَحَدُكُمْ فَأَحْسَنَ وُضُوءَهُ ثُمَّ خَرَجَ عَامِدًا إِلَى الْمَسْجِدِ فَلاَ يُشَبِّكَنَّ يَدَيْهِ فَإِنَّهُ فِى صَلاَةٍ » [۸۴]. یعنی: «هر یک از شما، هرگاه وضو بگیرد و آنرا بطور احسن انجام دهد. سپس عمداً برای ادای فریضه نماز به مسجد رود، نباید انگشت‌هایش را بهم بزند زیرا او در حال نماز است».

ولی بعد از ادای نماز این کار جایز است.

خوردن و آشامیدن در مسجد جایز است بدلیل حدیثی که عبدالله بن حارث بن جزء زبیدی روایت کرده که گفته است: ما در عهد رسول الله صدر مسجد نان و گوشت می‌خوردیم [۸۵].

جایز است در مسجد اشعار مباح را خواند، زیرا حسان بن ثابت سدر مسجد نزد رسول الله صشعر می‌خواند [۸۶].

می‌توان با شمشیر و امثال آن در مسجد بازی کرد، از عایشه لروایت شده که گفت: پیامبر صرا روزی روی دَر اتاقم دیدم که به حبشه‌ئیها که داشتند در مسجد با شمشیر بازی می‌کردند نگاه می‌کرد و پیامبر صمن را با لباس خویش می‌پوشاند تا به آنها نگاه کن [۸۷].

بعد از اذان جایز نیست که از مسجد خارج شد، مگر عذری موجه داشت به دلیل حدیثی که ابوالشعثاء روایت کرده که گفت: در مسجد با ابوهریره سنشسته بودیم که مؤذن، اذان گفت: مردی در مسجد بلند شد و ابوهریره با چشم او را دنبال کرد تا از مسجد بیرون رفت، ابوهریره گفت: این مرد با ابوالقاسم (ص) مخالفت ورزید [۸۸].

از جمله مخالفات متعلق به مساجد این است که جایز نیست، مساجد را مزین کرد و آن را آراست، بدلیل قول پیامبر صکه می‌فرماید: «إذا زوقتم مساجدكم وحليتم مصاحفكم فالدمار عليكم» [۸۹]. و باز می‌گوید: «لَا تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّى يَتَبَاهَى النَّاسُ فِي الْمَسَاجِدِ» [۹۰]و [۹۱]و [۹۲].

از جمله مخالفات شرع، خواندن نماز بر روی فرشهای بسیار زینتی می‌باشد.

و از مخالفات شرع این است که مساجد را راه قرار بدهید، پیامبر صمی‌فرماید: «لا تتخذوا الـمساجد طرقاً إلاَّ لذكرٍ أو صلاةٍ» [۹۳]. «مساجد را به راه تبدیل نکنید و آنرا فقط برای نماز و ذکر بکار ببرید».

و از جمله مخالفات اینکه نباید ساعاتهایی را در مسجد قرار داد که دارای زنگهای ناقوسی هستند که همچون ناقوس کلیساها زنگ می‌زنند.

و از جمله مخالفات اینکه نباید در مسجد قرآن را با صدای بلند خواند، بگونه‌ای که مزاحم نمازگزاران و کسانی شد که قرآن می‌خوانند.

پیامبر صمخالف کسانی بود که در مسجد گروه‌گروه می‌نشستند چون اینکارشان باعث تفرقه می‌شود، از جابر بن سمره روایت شده که پیامبر صوارد مسجد شد در حالیکه مردم، گروه‌گروه نشسته بودند و پیامبر صفرمود: «مَا لِى أَرَاكُمْ عِزِينَ؟» یعنی: «چرا شماها را تکه‌تکه شده و متفرق می‌بینم»؟ [۹۴].

و از جمله مخالفات با أدب مسجد، انداختن آب دهان است بدلیل فرمایش پیامبر صکه می‌فرماید: «الْبُزَاقُ فِى الْمَسْجِدِ خَطِيئَةٌ وَكَفَّارَتُهَا دَفْنُهَا» [۹۵]. یعنی: «انداختن آب دهان در مسجد خطا است، و کفاره آن دفن و پاک کردن آن است».

نماز خواندن با دمپایی (نعل) در مسجد سنت است، آنگونه که از انس بن مالک سؤال کردند: آیا پیامبر صبا دمپاییهایش در مسجد نماز می‌خواند؟ گفت: بله [۹۶]. و اگر کسی وارد مسجد شد و دمپائیهایش را بیرون آورد و با آنان نماز نخواند، باید آنها را در طرف چپ خود بگذارد؛ چون پیامبر صوقتیکه دمپائی‌هایش را درمی‌آورد و به تنهایی نماز می‌خواند آنها را در طرف چپ خود می‌گذاشت، ولی اگر با جماعت نماز می‌خواند آنها را میان پاهایش قرار می‌داد: و این هم بدلیل حدیث که می‌فرماید: «إِذَا صَلَّى أَحَدُكُمْ فَلاَ يَضَعْ نَعْلَيْهِ عَنْ يَمِينِهِ وَلاَ عَنْ يَسَارِهِ ، فَيَكُونَ عَنْ يَمِينِ غَيْرِهِ ، إِلاَّ أَنْ لاَ يَكُونَ عَنْ يَسَارِهِ أَحَدٌ، وَلْيَضَعْهُمَا بَيْنَ رِجْلَيْهِ» [۹۷]و [۹۸]. یعنی: «هرگاه یکی از شما نماز خواند، دمپائیهایش را در طرف راست قرار ندهد، و در سمت چپ قرار ندهید، چون طرف راست دیگران می‌شود، مگر در صورتیکه در طرف چپ کسی نباشد، و در غیر اینصورت آنها را میان پاها بگذارد».

جلوی نمازگزاران رفت و آمد نکند، بدلیل این حدیث که می‌فرماید: «لَوْ يَعْلَمُ الْمَارُّ بَيْنَ يَدَىِ الْمُصَلِّى مَاذَا عَلَيْهِ لَكَانَ أَنْ يَقِفَ أَرْبَعِينَ خَيْرًا لَهُ مِنْ أَنْ يَمُرَّ بَيْنَ يَدَيْهِ» [۹۹]. یعنی: «اگر آن کسی که از جلوی نمازگزار حرکت می‌کند، می‌دانست چه کار بدی مرتکب شده است، آرزو می‌کرد که چهل سال بایستد، که برایش بهتر از آن بود که از جلوی نمازگزار حرکت کند».

مستحب است که نمازگزار برای خود ستره بگذارد، بدلیل این حدیث که می‌فرماید: «إِذَا صَلَّى أَحَدُكُمْ فَلْيُصَلِّ إِلَى سُتْرَةٍ وَلْيَدْنُ مِنْهَا» [۱۰۰]. یعنی: «اگر یکی از شما نماز اقامه کرد، چیزی را بعنوان ستره جلوی خویش قرار دهد و به آن نزدیک شود».

فضیلت نظافت مساجد، پیامبر صانداختن بزاق دهان را اشتباه و خطا نامیده است و کفاره آن را دفن آن قرار داده است [۱۰۱]. ولی حدیث: «إنّ مهر الحور العين تنظيف الـمساجد» ضعیف است.

درست نیست برای کافر که داخل یکی از مساجد حرمین شریفین گردند، اگرچه با اجازه مسلمان باشد، ولی اهل ذمه می‌توانند داخل آنها شوند اگر آنها را برای تعمیر مسجد اجاره کرده باشند و در عین حال هیچ مسلمانی برای انجام این کار وجود نداشته باشد.

ابن مفلح /گفته است و مشایح ما هم گفته‌اند: در این دوره و زمانه اشکالی ندارد که درب مساجد را در غیر اوقات نماز، ببندیم، چون ترس سرقت(دزدى) وجود دارد [۱۰۲].

نمازخانه‌های خانگی نزد جمهور علما، احکام مساجد را ندارند، بنابراین افراد جنب، حائض و غیره می‌توانند در آن بمانند [۱۰۳].

[۶۷] الباب المفتوح – نوشته ابن عثیمین: (۳۱/۶۵). [۶۸] فتح الباری – ابن رجب: (۲/۳۶۱) و این دلالت می‌کند بر اینکه درست است مسجد را به کسی نسبت داد که آن را بنا نموده و یا تعمیر کرده است. [۶۹] بخاری (۸۵۵) این حدیث را روایت کرده است. [۷۰] بخاری (۶۱۵)، و مسلم (۴۳۷) این حدیث را روایت کرده‌اند. [۷۱] بخاری (۶۳۵) و مسلم (۶۰۳) این روایت را نقل کرده‌اند. [۷۲] مسلم (۷۶۳) این حدیث را روایت کرده است. [۷۳] مسلم (۷۱۳) این حدیث را روایت کرده است. [۷۴] بخاری (۴۴۴) و مسلم (۷۱۴) این حدیث را روایت کرده‌اند. [۷۵] بخاری (۱۷۶) و مسلم (۶۴۹). [۷۶] حاکم در مستدرک این حدیث را تخریج نموده: ۴/۳۵۹ و ذهبی در تلخیص گفته است صحیح است و آلبانی آنرا حسن دانسته. [۷۷] الآداب الشرعیة (۳/۳۷۶). [۷۸] فتاوی اللجنه الدائمة للبحوث العلمیة والافتاء رقم (۵۷۹۵). [۷۹] بخاری (۴۴۲) این حدیث را روایت کرده است. [۸۰] فتاوی اللجنة الدائمة (۵۷۹۵). [۸۱] بخاری آن را روایت کرده است. [۸۲] ترمذی (۱۳۲۱) این حدیث را روایت کرده و گفته است این حدیث حسن غریب است. [۸۳] مسلم (۵۶۸) این حدیث را روایت کرده است. [۸۴] ابوداود (۵۶۲) این حدیث را روایت کرده و آلبانی آنرا صحیح دانسته است. [۸۵] ابن ماجه (۳۳۰۰) این حدیث را روایت کرده و آلبانی آنرا صحیح دانسته است. [۸۶] بخاری (۳۲۱۲) این حدیث را روایت کرده است. [۸۷] بخاری (۴۵۵) و در شرح مسلم گفته: این جواز بازی است با سلاح و امثال آن در مسجد و می‌توان اسباب و آلاتی که برای جهاد بکار می‌رود به آن ملحق نمود. [۸۸] مسلم (۶۵۵). [۸۹] آلبانی در کتاب سلسله الصحیحه (۳/۱۳۵۱) آن را حسن دانسته است. [۹۰] صحیح ابوداود: (۴۷۵). [۹۱] چه بسا در این فقره و فقرات بعدی چیزی که مربوط به أدب مسجد باشد دیده نمی‌شود، ولی آنرا بعنوان فوائدی متعلق به مساجد آوردم. [۹۲] اولین کسی که در اسلام کعبه را زر اندود کرد و مساجد را آراست، ولید بن عبدالملک بود هنگامیکه به نزد خالد بن عبدالله القسری، والی مکه در آن وقت، فرستاده شد. (الآداب الشرعیة /۳/۳۷۴). [۹۳] آلبانی در سلسلة الصحیحة این حدیث را حسن دانسته است (۱۰۰۱). [۹۴] مسلم این حدیث را تخریج نموده: (۴۰۷). [۹۵] متفق علیه. [۹۶] بخاری (۳۸۶) و مسلم (۲۵۵) این حدیث را روایت کرده‌اند. [۹۷] ابوداود (۶۰۹) این حدیث را روایت کرده است. [۹۸] ولی در این دوره و زمانه خیلی سخت است که آدم با کفش و دمپایی وارد مسجد شود و نماز بخواند. [۹۹] ابوداود (۶۴۹) این حدیث را روایت کرده است. [۱۰۰] ابوداود (۶۴۶) این روایت را آورده است. [۱۰۱] بخاری (۴۱۵) و مسلم (۵۵۲) این حدیث را روایت کرده‌اند. [۱۰۲] الآداب الشرعیة (۳/۳۸۴). [۱۰۳] فتح الباری، ابن رجب (۱/۵۵۱).