(۵۱) آداب سفر
سفر قسمتی از عذاب است. از ابوهریرهسروایت شده است كه پیامبر صفرمود: «سفر گوشهای از عذاب است، شما را از غذا و آب و خواب منع میكند، پس هرگاه كه نیازت برآورده شد زود به میان خانوادهات باز گرد» [۶۰۲].
هنگام خداحافظیكردن بگوید: «أستودع الله دينك وأمانتك وخواتيم عملك». «من دین و امانت و سرانجام كارهایت را به خداوند میسپارم«. و كسانی كه مقیم هستند به او جواب بدهند: «أستودعكم الله الذي لا تضيع ودائعه» [۶۰۳]. «شما را به خدایی میسپارم كه امانتهایش ضایع نمیشوند».
قبل از سفر و هنگام رفتن استخاره كند.
وصیت خود را بنویسد: «رسول الله صفرمود: برای مسلمانی که مالی دارد و باید درباره آن وصیت کند جایز نیست که دو شب بر او بگذرد بدون اینکه وصیتش را نوشته باشد» [۶۰۴].
از تمام گناهان خود به درگاه خداوند توبه كند، و امانتها را به صاحبان آنها باز گرداند. و بدهیهای خود را بپردازد، یا وصیت كند كه آن را بپردازند.
از والدین خود اجازه بگیرد.
كسی را كه به او اطمینان دارد پیش خانوادهاش بگذارد.
مال و پول كافی برای خانواده به جای بگذارد.
مستحب است كه هنگام سفر از دیگران طلب وصیت و دعا بكند. مردی نزد رسول الله صآمد و گفت: یا رسول الله صمن میخواهم سفر بروم، مرا توشهای ده: فرمود: خداوند به تو تقوا بدهد. گفت، بیشتر، فرمود: خداوند تو را ببخشد. گفت: بیشتر، فرمود: هر جا كه هستی خداوند خیر را برای تو آسان گرداند». و مردی گفت: میخواهم سفر بروم. سپس پیامبر گفت: تو را به تقوای خداوند سفارش میكنم و بر روی هر جای بلندی الله اكبر بگو. و هنگامی كه به پیامبر صپشت كرد و رفت، پیامبر صفرمود: پروردگارا زمین را رام وی گردان و سفر را برای او آسان كن» [۶۰۵].
شخص مسلمان باید هنگام سفر دعا برای برادر دینی خود را فراموش نكند از عمرسروایت شده كه گفت: «از پیامبر اجازه گرفتم كه به عمره بروم، پیامبر اجازه داد و گفت: «ای برادر ما را از دعای خود بینصیب نكن» [۶۰۶].
هنگام رسیدن به هر مكان بلند، الله اكبر بگوید، و به مكان گود و پست سبحان الله بگوید [۶۰۷].
سفركردن به تنهایی مكروه است. چون پیامبر صفرموده است: «اگر مردم آنچه را كه من در مورد تنها سفركردن میدانم، بدانند. هرگز به تنهایی و در شب سفر نمیكردند» [۶۰۸]. و از عبدالله بن عمر بروایت شده كه پیامبر صفرمود: «یک سواره یک شیطان است، دو سواره دو شیطان است، سه سواره، سوارانی هستند» [۶۰۹]. و آلبانی /میگوید: «شاید منظور این حدیث سفر در صحراها و بیابانهایی باشد كه خیلی به ندرت در آنها مسافر دیده میشود. و مربوط به سفرهای امروزی در جادههای فراوان و مرتبط به هم نمیشود.
در سفرهای بیشتر از سه نفر مستحب است كه سرگروه تعیین كرد. چون پیامبر صفرموده است: «وقتی سه نفر برای سفری بیرون میروید، پس یكی از آنها را به عنوان امیر تعیین كنید» [۶۱۰].
پاكیزه خوشاخلاق و گشادهرو باش.
نهی شده از اینكه در سفر سگ یا زنگوله را به همراه برد. چون پیامبر صفرموده است: «ملائكه همراه كسی نیست كه سگ یا زنگ همراه خود داشته باشد» [۶۱۱].
نهی شده از اینكه زنان بدون محرم به سفر بروند.
سفر در روز پنجشنبه مستحب است، كمتر پیش میآمد كه پیامبر صدر روزهای غیر از پنجشنبه بخواهد سفر برود [۶۱۲].
و سفر كردن بعد از اذان روز جمعه جایز نیست.
و مستحب است كه مسافر هنگام سحر بگوید: «سَمَّعَ سَامِعٌ بِحَمْدِ اللَّهِ وَحُسْنِ بَلاَئِهِ عَلَيْنَا رَبَّنَا صَاحِبْنَا وَأَفْضِلْ عَلَيْنَا عَائِذًا بِاللَّهِ مِنَ النَّارِ» [۶۱۳]. «تا شاهد حمد و ستایش خدا را بشنود و برخی نعمتهای او برای ما شهادت بدهد، خداوندا تو همراه ما باش، و به ما نیكی كن، در حالیكه از آتش جهنم به تو پناه میبرم».
دعای سفر و از كاری كه در سفر باید گفت: از جمله دعاهای پیامبر صهنگام سوار شدن بر مركب این بود كه سه بار الله اكبر میگفت و سپس میگفت: «پاک و منزه است خدایی كه این مركب را برای ما رام كرد. در حالی كه ما نمیتوانستیم آن را مسخر گردانیم. و همگی به سوی او باز میگردیم، پروردگارا ما در این سفر خواهان نیكی و تقوا هستیم كه باعث رضای تو میشود. خداوندا این سفر را برای ما آسان بگردان و دوری راه را برای ما نزدیک كن. بارالها: تویی همراه ما در این سفر، و تو جانشین ما در خانواده هستی، بارالها از مشقتهای سفر و دیدن مناظر غمانگیز و تحول ناگوار در مال و خانواده به تو پناه میبرم. و هنگام بازگشت از سفر، علاوه بر دعای فوق اضافه كند: ما توبهكنان و عبادتكنان و حمدگویان برای پروردگارمان، در حال بازگشت هستیم» [۶۱۴].
مستحب است كه هنگام ورود به شهر و روستا بگوید: «بارالها، ای پروردگار هفت آسمان و آنچه زیر آنها قرار دارد. ای پروردگار زمینهای هفتگانه و آنچه بر روی آنها قرار دارد، و ای پروردگار شیطانها و آنچه آنها گمراه كردهاند. و ای پروردگار بادها و آنچه آنها به حركت درمیآورند. من از تو خیر این آبادی و خیر ساكنان و خیر آنچه در آن هست را مسألت مینمایم. از بدی آن و بدی ساكنان آن و بدی آنچه در آن قرار، به تو پناه میبرم» [۶۱۵].
دعاهای مسافر از جمله دعاهایی است كه استجاب میشود. چون در حدیث ابوهریره آمده است كه پیامبر صفرمود: «سه دعا بدون شک مستجاب میشوند و از جمله این دعاها، دعای مسافر را ذكر كرد» [۶۱۶].
سنت است كه شخص مسافر بر مركب خویش نماز مستحب بخواند. چون از ابن عمر بروایت شده است كه: پیامبر صدر سفر بر مركب خویش نماز میخواند. نمازهای شبانه نافله نه فرایض، و همچنین نمازهای وتر را با اشاره بر مركب میخواند [۶۱۷]». دعای فرودآمدن از مركب و نشستن از جایی، وقتی كسی از مركب پایین میآید مستحب است كه بگوید: «أَعُوذُ بِكَلِمَاتِ اللَّهِ التَّامَّاتِ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ». «به كلمات كامل الهی پناه میبرم از شر آنچه خلق كرده است». و بعد از این تا وقتیكه دوباره سفر میكند ضرری و آسیبی به او نمیرسد.
مستحب است كه هنگام پایین آمدن از مركب و هنگام خوردن به صورت دسته جمعی باشند، «مردم هنگامی كه از مركبهای خود پیاده میشدند هر كدام در درهها و بستر رودخانهها پراكنده میشدند». سپس پیامبر صفرمود كه: «این پراكنده شدن شما در درهها و بستر رودخانهها فقط از طرف شیطان است. پس بعد از این در هر جایی كه فرود میآمدند با همدیگر جمع میشدند تا اینكه اگر قطعه پارچهاى بر روى آنها پهن میكردى آنها را میپوشاند» [۶۱۸].
همكاسهشدن در سفر مستحب است، یعنی هر كس از همسفران چیزی را كه همراه خود دارد، به دیگران نیز تعارف كند، یعنى یكى را مأمور كنند تا او مسؤول هزینه باشد و با هم غذا بخورند [۶۱۹].
جای مناسبی را برای خوابیدن برگزیند، تا از گزند حشرات و خزندگان درامان بماند. پیامبر صفرمود: «وقتی در زمینهای سرسبز سفر كردید از این سرسبزی سهم شتر خود را بدهید. و هنگامی كه در جاهای خشک و بیآب و علف سفر میكنید زود از آنجا بگذرید. و هرگاه در سفر تصمیم اتراق و خوابیدن در شب كردید در كنار راه بخوابید چون راهها، شبانه پر از حشرات و خزندگان است» [۶۲۰].
مسافر باید تا جایی كه امكان دارد وسایلی را كه به بیدار كردن وی برای نماز صبح كمک میكند، با خود ببرد. چون پیامبر صفرمود: «چه كسی امشب بیدار میماند تا از نماز صبح نمانیم، بلال گفت، من بیدار میمانم [۶۲۱]». و پیامبر صوقتی سفر میكرد در شب در جایی اتراق میكرد و بر طرف راست خود میخوابید، و اگر نزدیک صبح بود، دستش را دراز میكرد و سرش را روی كف دستش میگذاشت» [۶۲۲].
مستحب است پس از انجام كارهایش به خانه باز گردد و سفر خود را به دازا نكشاند. از ابوهریرهسروایت شده است كه پیامبر صفرمود: «سفر گوشهای از عذاب است، شما را از غذا و آب و خواب منع میكند، پس هرگاه كه نیازت برآورده شد(كارهایش را انجام داد) زود به میان خانوادهات باز گردد» [۶۲۳].
مكروه است كه مسافر هنگام شب به خانه برسد. چون پیامبر صنهی كرده از اینكه شبانه در خانه خود را بزند [۶۲۴]و [۶۲۵].
از جمله ارشادات پیامبر صاین است كه وقتی از سفر برمیگشت، اولین كاری كه انجام میداد، خواندن دو ركعت نماز در مسجد بود [۶۲۶].
وقتی همراه كسی به سفر رفتی در كارهای خود با هم همكاری كنید و نسبت به همدیگر مهربان باشید. و كارها و وظایف را تقسیم كنید و تكبر و خود برتربینی را كنار بگذارید. رسول الله صدر مسیری میرفت و از قافله تأخیر میكرد (تا به واماندگان رسیدگى كند) و مستمندان را پشت سر خود سوار میكرد، و برای او دعا كرد [۶۲۷].
وسایل و ابزارهای سفر را به طور كامل با خود ببر. پیامبر صوقتی سفر میرفت، پنج چیز را با خود میبرد: «آینه، سرمهدان، ناخنگیر، سواک و شانه» [۶۲۸].
سفركردن در تاریكی شب بهتر است، چون شب تمام سرزمینها را دربرمیگیرد و مسافت را كوتاه مىگرداند. همچنانكه سفر كردن در آغاز روز مستحب است. چون رسول الله صفرمود: «خدایا در سپیدهدم و صبحگاهان بر امت من بركت بفرست [۶۲۹]». و سفركردن در شب مستحب است، چون پیامبر صفرموده است: «در تاریكى شب سفر كنید، چون شب همه جا را فرامیگیرد، و مسافت را كوتاه مىگرداند» [۶۳۰].
هدایایی را برای اعضای خانواده بیاورد، چون باعث شادی آنها میشود.
پیامبر صوقتی از سفر برمیگشت با بچههاى خانواده ملاقات میكرد [۶۳۱].
اصحاب پیامبر صوقتی همدیگر را میدیدند با هم دست میدادند و هنگامی كه از سفر برمیگشتند، همدیگر را بغل میكردند [۶۳۲].
ثابت شده است كه هنگام بازگشت از سفر همدیگر را بغل كرد، سلام داد، برخاست و به استقبال رفت و غذایی جهت ولیمه درست كرد.
وقتی زید س(از سفر یا جهاد) به خانه پیامبر صبازگشت و در را زد پیامبر صبرخاست در حالیكه لباسش كه از شانهاش افتاده بود میكشید و زید را (از خوشحالى) در آغوش گرفت و بوسید. و همین طور از جعفرسوقتی از حبشه بازگشت، استقبال كرد [۶۳۳].
[۶۰۲] بخاری (۱۸۰۴) و مسلم (۱۹۲۷). [۶۰۳] السلسلة الصحیحة (۱۴، ۱۵، ۱۶) الكلم الطیب (۹۳/۱۶۷). [۶۰۴] بخاری (۲۷۳۸). [۶۰۵] ترمذی و ابن ماجه و حاكم و سند آن حسن میباشد. [۶۰۶] ابو داود، ترمذی و ابن ماجه و سند آن ضعیف است. [۶۰۷] به خاطر حدیث ابن عمرسكه میگوید: «پیامبر صو سربازانش وقتی كه از درهها بالا میرفتند الله اكبر میگفتند، و هنگام پایین آمدن سبحان الله میگفتند. (ابوداود ۲۵۹۹). [۶۰۸] بخاری (۲۹۹۸). [۶۰۹] حدیث حسن میباشد، السلسله الصحیحه (۶۲). [۶۱۰] ابوداود (۲۶۰۸) و آلبانی آن را صحیح دانسته است. (۵۰۰). [۶۱۱] مسلم (۲۰۱۳). [۶۱۲] بخاری (۲۹۵۰). [۶۱۳] مسلم (۲۷۱۸). [۶۱۴] مسلم (۱۳۴۲). [۶۱۵] به روایت ابن سنی و ابن حبان (۲۳۷۷) و حاكم (۲/۱۰۰) با سند حسن. [۶۱۶] به روایت ابوداود (۱۵۳۶) و آلبانی آن را حسن دانسته است. [۶۱۷] بخاری (۱۰۰۰) و مسلم (۷۰۰). [۶۱۸] ابوداود با سند حسن (۲۶۲۸) و آلبانی آن را صحیح دانسته است. [۶۱۹] آداب الشرعیة (۳/۱۸۲). [۶۲۰] مسلم (۱۹۲۶). [۶۲۱] نسائی (۶۲۴). [۶۲۲] مسلم (۶۸۳). [۶۲۳] بخاری (۱۸۰۴) و مسلم (۱۹۲۷). [۶۲۴] متفق علیه. [۶۲۵] علت نهی آشفتگی و سراسیمگی خانواده است ولی اگر به آنها خبر داده باشد كه چه وقت برمیگردد، داخل در نهی نمیشود، چون نهی با توجه به نص حدیث است، و با زوال آن معلول نیز از بین میرود. [۶۲۶] بخاری (۳۰۸۸) و مسلم (۲۷۶۹). [۶۲۷] ابوداود با سند حسن روایت كرده است. [۶۲۸] ضعیف، السلسله الضعیفه (۴۲۴۹). [۶۲۹] امام احمد و ابوداود (۱۳۰۰). [۶۳۰] ابوداود و آلبانی آن را صحیح دانسته است. (۴۰۶۴). [۶۳۱] مسلم (۲۴۲۸). [۶۳۲] هیثمی، المجمع (۸/۳۶) طبرانی، الاوسط، آلبانی، الصحیحه (۲/۹۲). [۶۳۳] ترمذى، (۲۷۳۲).