به روشنی آفتاب - ازدواج امیرالمومنین عمر با ام کلثوم رضی الله عنهما

فهرست کتاب

شبهه: دخترى به نام ام کلثوم بنت فاطمه وجود نداشته است؟

شبهه: دخترى به نام ام کلثوم بنت فاطمه وجود نداشته است؟

...کسانى که فرزندان امیر مؤمنان از فاطمه زهرا را پنج نفر، یعنى امام حسن، امام حسین، محسن، زینب و امّ‌کلثوم معرفى کرده‌اند، تنها به مضامین روایات نظر داشته‌اند که در آن‌ها گاهى نام زینب آمده و گاهى امّ‌کلثوم. به همین سبب نام هر دو را آورده‌اند، غافل از این‌که امّ‌کلثوم کنیه زینب کبرى است، چنانچه این مطلب در بسیارى از کتب انساب شیعه ذکر شده است.

جواب:

اگر شیعیان به همین راحتی می‌توانند بگویند: ام کلثوم کنیه زینب کبری بوده و فاطمه دختر دیگری نداشته ما هم می‌‌توانیم بگوییم:

زینب کنیه ام کلثوم همسر عمر ببوده و حضرت فاطمه دختری به نام زینب کبری نداشته!!! و البته چندین قرائن نیز می‌توان ذکر کرد.. از جمله:

شیخ مفید و مجلسی و النمازی و محدث قمی و ... [۱۷]می‌گویند: «فاطمه دو دختر داشته یکی زینب و دیگری ام کلثوم که کنیه‌اش زینب صغری بوده و همسر حضرت عمر باست»!!.

محدث قمی (به نقل از دیگران) می‌‌نویسد: «پیغمبر برای شباهت حضرت اُم کلثوم (علیها السلام) به خاله‌اش اُم کلثوم دختر پیامبر ج، او را هم اُم کلثوم کنیه نهاد».

در اینجا من می‌گویم: نه برادر! تنها یک دختر بوده، یعنی فقط ام کلثوم همسر حضرت عمر واقعی است و زینب کبری وجود خارجی نداشته!! و دلیل دیگر نیز می‌توان گفت که: در روایتی از ابن بابویه قمی اینگونه می‌خوانیم:

«فاطمه حسن را در آغوش راستش و حسین را در آغوش چپش حمل کرد و دست چپ ام‏کلثوم را با دست راستش گرفت، سپس به حجره پدرش رفت»!!! [۱۸](خواستگاری از دختر ابوجهل).. و نامی از زینب به میان نمی‌آورد!! پس نتیجه می‌گیریم که زینبی در کار نبوده!! مگر اینکه بگویید:زینب از ام کلثوم کوچک‌تر بوده که البته آقای قزوینی این راه را بر خود بسته و در شبهاتش عکس این موضوع را گفته است!.

در تأیید روایت فوق،آقای قزوینی زحمت ما را کم کرده و خودشان کمی جلوتر قول آقای مرعشی را به این شکل نقل کرده‌اند:

«حضرت امیر المؤمنین على را هفده فرزند بوده وبه روایتى بیست فرزند، امام حسن، دیگر امام حسین، دیگر محسن - درطفلى وفات کرده - دیگر ام کلثوم واین هر چهار از فاطمه بوده‌اند» [۱۹].

دیدید که ایشان نیز از زینب نامی به میان نیاورده و فقط ام کلثوم را شمرده‌اند... پس نتیجه می‌گیریم که زینبی در کار نبوده!!!.

و باز هم آقای مرعشی در کتابش قولی را نقل کرده که در آن نام ام کلثوم و حسن و حسین آمده ولی از زینب خبری نیست!!! [۲۰]و یا این روایتی که آقای قزوینی در شبهاتش به این شکل از محمد فتال نیشابوری نقل کرده‌اند که:

«هنگامى که فاطمه از دنیا رفت، مردم مدینه یکپارچه صداى ناله سر دادند، ...مردم دسته دسته به نزد علی آمده در حالى که حسن و حسین در جلوى آنحضرت نشسته و گریه مى‌کردند و مردم نیز از گریه آن دو گریان مى‌شدند.

امّ‌کلثوم در حالى که روبند بر چهره داشت و چادر عربى برسرش افکنده بود، از خانه بیرون آمد و فریاد مى‌زد: اى جد بزرگوار! و اى رسول خدا! اکنون به حق تو را از دست دادم که هیچگاه دیگر تو را نخواهیم دید،‌ ....» [۲۱].

همینطور که ملاحظه کردید در این روایت نیز نامی از زینب نیست!!.

نتیجه اینکه زینبی در کار نبوده که در آن روز در سوگ مادر گریه کند و اگر خیلی خوشبین باشیم می‌گوییم او در آن روزها دختر کوچکی بوده که این چیزها را درک نمی‌کرده!!.

و اما اگر بگویید: «پس زینی که در حوادث کربلا از آن یاد شده که بود؟ ام کلثوم که قبل از آن ماجرا فوت شد».

می‌توان گفت، روایتی که می‌گوید: ام کلثوم (ع) در زمان خلافت معاویه همراه پسرش فوت شد صحیح نیست، بلکه صحیح آن است که او بعد از واقعه کربلا از دنیا رفت و سند نیز اینگونه است:

علی محمد علی شیعی ولادت ام کلثوم را سال ششم هجری و وفات او را چهار ماه پس از بازگشت کاروان اسرا از شام دانسته است و ماجرا را نیز نقل می‌کند.. [۲۲].

پس این موضوع نیز حل می‌شود و باز هم دست آقای قزوینی درد نکند که زحمت ما را کم کرده!!.

آقای قزوینی می‌‌گویند: در کربلا خطبه‌ای ایراد شده که بعضی آن را از زینب و بعضی آن را از ام کلثوم دانسته‌اند!.

بنده نیز می‌گویم: آقا دیدید؟ این هم یک دلیل دیگر که زینبی وجود نداشته! بلکه آن خطبه از ام کلثوم است که نام او زینب صغری است و مولفین و راویان را به اشتباه انداخته است!.

و در مورد ازدواج عبدالله بن جعفر نیز مانند شیعه‌ها می‌‌گوییم: عبدالله بن جعفر (استغفرالله) با جنیه‌ای ازدواج کرده است [۲۳]! و فرزندانی که برایش نوشته‌اند همۀ آنها خیالاتی هستند که راویان و مولفین تراشیده‌اند و برای اثبات این حرف، دلایلی مانند دلایل آقای قزوینی و طبق استدلها و اصول ایشان، اینچنین ارائه می‌‌کنیم.

دلایل: (به قول قزوینی:) تعارض در بعضی روایات و اختلافات در تعداد فرزندان آنها، اصل چنین ازدواجی را زیر سوال می‌برد!!.

آیا حضرت عبدالله بن جعفر از سیده زینب لفرزندی داشته‌اند؟؟

علما در این مورد بسیار سر گردان هستند تا به آنجا که قول‌ها بسیار متفاوت و جمع بین آنها ممکن نیست! بعضی یک پسر و بعضی دو پسر و بعضی یک پسر و یک دختر و... حداقل ۹ قول متفاوت را درج کرده‌اند [۲۴].

۱- تنها یک پسر:

شیخ نویری که آقای قزوینی در ادامه آن را گواه گرفته تنها یک فرزند برای زینب و عبدالله بن جعفر ذکر کرده‌اند!!! و نویری می‌‌نویسد:

«وتزوج زينب عبد الله بن جعفر فماتت عنده، وولدت له علي بن عبد الله بن جعفر....»!! [۲۵].

و صفدی می‌‌نویسد: «زينب تزوجها عبد الله بن جعفر بن أبي طالب فولدت له علياً....»! [۲۶].

ابن حزم آندلسی می‌‌نویسد: «زوج زينب بنت علي عبد الله بن جعفر بن أبي طالب، فولدت له علي بن عبد الله، له عقب» [۲۷].

۲- فقط دو پسر:

امام بیهقی در مورد اولاد زینب و عبدالله بن جعفر می‌‌نویسد: «فاما زينب فتزوجها عبد الله بن جعفر فماتت عنده وقد ولدت له على بن عبد الله بن جعفر واخا له آخر يقال له عون-...» [۲۸].

ابن کثیر در سیرة النبویة: «تزوج زينب هذه ابن عمها عبدالله بن جعفر فولدت له عليا وعونا وماتت عنده».

و احمد طبری به نقل از ابن شهاب: «تزوج زينب بنت علی عبدالله بن جعفر فماتت عنده وقد ولدت له عليا وعونا» [۲۹].

۳- یک پسر و یک دختر!:

ابن اسحاق (م. ۱۵۱ هجری قمری) در کتاب خود فرزندان آنان را دو نفر به نام‌هاى على و ام ابیها ذکر کرده است.

۴- یک پسر و دو دختر

وقال الدار قطني: «ولدت له عليا وأم كلثوم ورقية» [۳۰].

۵- سه پسر و یک دختر

ذهبی می‌‏نویسد: «زینب بنت علی بن أبیطالب ... ولدت من عبدالله بن جعفر علیاً وعوناً وعباساً وأم‏کلثوم …» [۳۱].

۶- سه پسر و دو دختر!

زبیرى (م. ۲۳۶ هجری قمری ) از سه پسر به نام‌هاى جعفراکبر، على، عون اکبر و دو دختر به نام‌هاى ام کلثوم و ام عبدالله نام برده است [۳۲].

۷- فقط چهار پسر

عمرى (م. ۴۹۰ هجری قمری ) اسامى فرزندان آنان را عباس، جعفر، ابراهیم و على اصغر، که به زینبیون معروف بودند ذکر کرده است [۳۳].

۸- چهار پسر و یک دختر

ابن سعد: «زينب بنت علي ابن أبي طالب بن هاشم، وأمها «فاطمة» بنت رسول الله جتزوجها «عبد الله بن جعفر بن أبي طالب بن عبد الـمطلب» فولدت له: عليا، وعونا، وعباسا، ومحمد، وأم كلثوم» [۳۴].

امام نووی به نقل از ابن قتیبه: «قال ابن قتيبة: ولد عبد الله بن جعفر سبعة عشر ابنًا وبنتين، وهم: جعفر الأكبر، وعلى، وعون الأكبر، وعباس، وأم كلثوم، أمهم زينب بنت على بن أبى طالب من فاطمة» [۳۵].

عصامی: «وتزوجت زينب بنت فاطمة ابن عمها عبد الله بن جعفر بن أبي طالب وماتت عنده، وقد ولدت له علياً وعوناً وجعفراً وعباساً وأم كلثوم» [۳۶].

۹- پنج پسر و یک دختر

بلاذری اسامى آنان را على، عون اکبر، جعفراصغر، عباس، محمد و ام کلثوم ثبت کرده است.

«ولد عبد الله بن جعفر: محمداً وبه كان يكنى، وأمه محشية من بني أسد. وعلياً، وعون الأكبر، وجعفر الأصغر، وعباساً، وأم كلثوم، أمهم زينب بنت علي بن أبي طالب، وأمها فاطمة» [۳۷].

*******

بعد از ملاحظه کردن این همه تعارض!! بد نیست برای قانع شدن خواننده تعارض‌ها و بلکه درگیری‌هایی که در مورد مکان قبر زینب وجود دارد را نقل کنیم که موضوع را بیش از پیش ثابت کند!.

[۱۷] الأمالی شیخ المفید:ج۱، ص۳۵۴،،والعمدة ابن البطریق ص ۳۰، مستدرک سفینة البحار: ج ۴، ص ۳۱۳ علی النمازی الشاهرودی، قاموس الرجال: ج۱۲، ص ۲۱۶ محمد تقی تستری، اعیان الشیعة محسن امین: ج ۱، ص ۳۲۶، الفصول المهمة في معرفة الائمة ابن صباغ، حاشیه ج ۱ ص ۶۴۷ ،- دار الحدیث للطباعة والنشر، محدث قمی در نفس المهموم ص ۴۳۱،بحار الانوار: ج۴۲، ص ۷۴. [۱۸] علل الشرایع، إبن‏بابویه، ج۱ ص‏۱۸۶-۱۸۵، چاپ نجف- همین روایت را شیخ مجلسى نیز در کتابش جلاءالعیون، ص ۴۲۵-۴۲۶ _(انتشارات سرور_قم) آورده است. [۱۹] شرح إحقاق الحق مرعشی، ج ۳۰ ص ۱۷۲. [۲۰] ر.ک: شرح إحقاق الحق: ج ۸، ص ۲۸۹. [۲۱] روضة الواعظین، فتال نیشابوری ص ۱۵۲، منشورات الرضی قم. [۲۲] اعلام النساء علی محمد علی، ص ۲۳۸-۲۴۷. [۲۳] ماجرای جنیه بس جالب و خنده دار است که شیعیان برای رد ازدواج حضرت عمر با ام کلثوم از آن استفاده می‌کنندو ما در اواخر کتاب به آن پرداخته‌ایم. [۲۴] علمایی که در این مورد از نظر آنها استفاده می‌شود، اکثراً آنهایی هستند که جناب قزوینی در شبهه‌ای به نام «آیا عمر از ام کلثوم فرزندی داشته است؟» از آنها استفاده کرده است!!. [۲۵] نهایة الأرب في فنون الأدب النویری: ج ۱۸، ص ۱۴۲. [۲۶] الوافي بالوفیات الصفدی: ج ۱، ص ۷۹. [۲۷] جوامع السیرة ابن حزم: ص۴۰-دار المعارف- مصر. [۲۸] سنن الکبرى البیهقی: ج ۷، ص ۷۰، دار الفکر. [۲۹] ذخائر العقبی محب الدین طبری ص ۱۶۷. [۳۰] ذخائر العقبی، در مورد رقیه گفته شده: «ورقیة ماتت قبل أن تبلغ الحلم، والله أعلم.. إمتاع الأسماع»، مقریزی ج۵ ص ۳۷۱ – بیروت. [۳۱] تجرید اسماء الصحابة: ج۲، ص۲۷۳، الکوکب الدری, الاسنوی شافعی ج ۲، ص ۲۱۳ و مصادر بحار الانوار، ابن علی فضل بن حسن طبرسی. [۳۲] مصعب بن عبدالله الزبیرى, نسب قریش ص ۸۲. (دارالمعارف للطباعة والنشر). [۳۳] المجدى في انساب الطالبیین: ص ۲۹۷.، ابن الحسن على بن محمد العمرى. [۳۴] طبقات الکبری ابن سعد: ج۸، ص ۴۶۵ و موسوعة الإمام علی بن أبی طالب: ج۱ ص ۱۲۲،محمد الریشهری شیعی. [۳۵] تهذیب الاسماء امام نووی: ج۱، ص ۳۶۲. [۳۶] سمط النجوم العوالی في أنباء الأوائل والتوالی ص ۲۲۴،العصامی. [۳۷] بلاذرى، انساب الاشراف ص۲۷۱ و ابن اثیر در اسد الغابة.