شبهه: امیر مؤمنان در شب ضربت خوردن، مهمان چه کسی بود؟
روایات متعددى وجود دارد که امیر مؤمنان ÷در ماه رمضان، هر شب در خانه یکى از فرزندانش افطار مىکردند. شبى در خانه امام حسن و شبى در خانه امام حسین و شبى در خانه عبد الله بن جعفر (شوهر حضرت زینب). و در شب شهادت نیز طبق تمام نقلها در خانه امّکلثوم بوده است، امّکلثوم همسر کدامیک از افراد نام برده شده است؟
شیخ مفید در کتاب شریف الإرشاد مىنویسد:
و چون ماه مبارک رمضان فرارسید، امیر مؤمنان ÷شبى را نزد حسن و شبى را نزد حسین و شبى هم خانه عبد الله بن جعفر (شوهر حضرت زینب سلام الله علیها) مىگذراند و بیش از سه لقمه غذا نمىخورد، در یکى از شبهاى رمضان سؤال شد که چرا غذا کم مىخورید؟ فرمود: فرمان خدا (کنایه از مرگ و شهادت) مرادرخواهد یافت و دوست دارم با شکم گرسنه به ملاقات بروم، یک شب یا دو شب بیش باقى نمانده بود که در آخر شب فرقش را با شمشیر شکافتند.
عالمان اهل سنت (ابن اثیر و زمخشری! و نویری) نیز همین روایت را به این صورت نقل کردهاند:
ماه رمضان که فرا مىرسید، علی یک شب را نزد حسن و شبى را نزد حسین و شبى هم نزد عبد الله بن جعفر، (همسر زینب) افطار مىکرد، و بیش از سه لقمه غذا نمىخورد و مىگفت: دوست دارم با شکم گرسنه به دیدار معبودم بشتام.
و از طرف دیگر، طبق عدهاى از روایات، امیر مؤمنان ÷در آخرین شب، مهمان امّکلثوم سلام الله علیها بوده است:
ملا باقر مجلسی: ام کلثوم (ع):چون شب نوزدهم رمضان فرا رسید، هنگام افطار سفرهاى پهن کردم که دو قرص نان جو و ظرفى شیر و مقدار نمک در آن بود.
حال چگونه مىتوان بین این روایات جمع کرد؟ یا باید بگوییم برنامه امیرمؤمنان علی ÷این بوده است که یک شب در خانه حسن و یک شب در خانه حسین و یک شب در خانه زینب و یک شب در خانه امّکلثوم سلام الله علیهم باشد، که منافات با نص روایت مذکور دارد، و یا باید خانه امّکلثوم را یکى از این سه خانه به حساب آوریم، که تنها مىتواند خانه عبد الله بن جعفر باشد. یعنى همسر عبد الله بن جعفر، زینب سلام الله علیها همان امّکلثوم است.
و نکته دیگر این که اگر امّکلثومى وجود داشته است، چرا امیر مؤمنان شبى را به ایشان اختصاص ندادهاند؟
جواب:
در این مورد چند نکته حائض اهمیت است.
۱- این روایت به دو شکل و متن نقل شده که در اکثر آنها به جای عبدالله بن جعفر از عبدالله بن عباس یاد شده ..
تعداد کثیری از علما اینچنین مینویسند:
«عثمان بن الـمغيرة قال:لما دخل شهر رمضان كان امير الـمؤمنين ÷يتعشى ليلة عند الحسن، وليلة عند الحسين، وليلة عند عبد الله بن العباس، وكان لا يزيد على ثلاث لقم...» [۹۰]. «چون ماه رمضان فرارسید، امیر مؤمنان ÷شبى را نزد حسن و شبى را نزد حسین و شبى را نزد عبد الله بن عباس (پسر عمویش) مىگذراند و بیش از سه لقمه نمىخورد»!.
حال من از ایشان میپرسم: اگر ام کلثوم را خط بزنیم! شما بین این روایت و روایتی که خود نقل کردهاید چگونه جمع میکنید؟؟ من میگویم: در این روایت فقط از حسن و حسین اسم به میان آمده در حالی که زینب نیز در آن شهر بود، چرا از او نامی نیست؟؟ پس نتیجه میگیریم که حضرت علی ÷اصلاً فرزندی به جز حسن و حسین از فاطمه نداشته! اگر چنین بگویم به من نمیخندید؟
۲- حضرت علی (÷) در آن وقت، ۴ همسر در نکاح داشتهاند [۹۱]، آیا حضرت علی (÷) بعد از خوردن افطاری شب را هم پیش دختر یا پسرش میماند و همانجا میخوابید؟؟ (انه کان ظلوما جهولا!!) یعنی در ۳۰ روز رمضان با همسر و منزل خود قطع رابطه میکرد؟
۳- طبق نص تاریخ حضرت علی ÷در نماز صبح ضربت خورد و بعد از ضربت خوردن او را بهسوی خانه خودش حمل کردند... وحمل علی الی منزله [۹۲].
او را به سوی خانه خودش حمل کردند نه خانه فرزندانش!.
و اینکه در روایت آن خانه را خانهای گفتهاند که ام کلثوم در آن حضور داشتهاند چیزی خلاف حقیقت نیست،چونکه:در سال ۴۰ هجری که حضرت علی (÷) در آن سال شهید شد محمد بن جعفر همسر دوم ام کلثوم شهید شده بود (در صفین [۹۳]. و به علت اینکه سال ازدواج عون بن جعفر با ام کلثوم(علیها السٌلام) مشخص نیست، میتوان گفت در آن سال ام کلثوم بشوهری نداشته و در خانه پدرشان ساکن بودهاند.
(همانطور که بعد از شهادت حضرت فاروق س، حضرت علی سدخترش را به خانه خودش آورد، میتوان گفت: بعد از شهادت محمد بن جعفر نیز همین کار را کردهاند).
۴- در روایتی آمده که حضرت ام کلثوم (ع) شبی که پدر ایشان به شهادت رسیدند در خانه حضرت علی ÷بودند. (و همانطور که گفتیم جالب نیست، فردی در هر ۳۰ روز رمضان تا صبح در خانه فرزندانش به سر ببرد، آن هم در صورتی که خود دارای منزل هستند!).
۵- در ادعایی که مدعی ذکر کردهاند نوشته شده: حضرت علی سروزی در خانه حسن ÷و روزی نزد حسین ÷و روزی نزد عبدالله بن جعفر سو زینب (ع) افطاری میکردهاند.
به جرات میتوان گفت:ام کلثوم در خانه خود حضرت علی ÷زندگی میکرده که ذکری از خانه مستقلی برای او نیست تا حضرت علی سمهمان خانه او شده باشند!!.
و در روایات اینگونه آمده:
(بعد از ضربت خوردن حضرت علی ÷و بعد از انتقال ایشان به خانه خودشان) ام کلثوم دختر حضرت علی با گریه و شیون خطاب به ابن ملجم گفت: ای دشمن خدا، هیچ زیانی به پدرم نمیرسد و خداوند متعال تو را خوار و ذلیل خواهد ساخت. (إذ نادته أم كلثوم بنت على وهى تبكى أي عدو الله لا بأس على أبى والله مخزيك).
ابن ملجم گفت: پس چرا گریه میکنی؟ به خدا آن (شمشیر) را با هزار دینار خریدم و با هزار دینار آن را زهرآگین ساختم. و اگر این ضربه بر همه اهل مصر وارد میآمد، کسی از آنها زنده نمیماند [۹۴].
همانطور که قبلاً نیز گفتیم حضرت علی سرا بعد از ضربت خوردن به خانه خودشان حمل کردند. و نیز نقل شد که حضرت ام کلثوم در آن خانه حضور داشتهاند که اولین شخصی که با ابن ملجم سخن میگوید ایشان بودهاند.
سوال: اگر ام کلثوم در خانه مستقلی زندگی میکردهاند و حضرت علی ÷نیز بعد از ضربت به خانه خودشان (نه خانه فرزندان) منتقل شدهاند . ام کلثوم در آنجا چه میکردهاند و یا چگونه به آن سرعت به آنجا خود را رسانیدهاند و چطور زینب قبل از وی آنجا نبوده و چطور...
پس شکی نیست که خانهای که حضرت علی ÷به آنجا انتقال داده شد خانهای بود که دخترش نیز در آن همراه پدرش زندگی میکرد و گرنه مورخان نمیگفتند: «حمل علي الی الـمنزله» مینوشتند: «به سوی خانه دخترش ام کلثوم حمل شد».
۵- به فرض که ام کلثوم خانهای برای خود داشته باشند، آن وقت نیز نمیتوان گفت که او با همسر زندگی میکرده!.
شیخ مفید و طوسی در کتب خود و مجلسی در بحارالانوار [۹۵]و محدث قمی در منتهی الآمال ص ۱۷۰ إلی ص ۱۸۵ از حضرت اُم کلثوم (علیها السلام) روایتی را نقل میکنند که ایشان میفرمایند: «چون شب نوزدهم ماه رمضان شد حضرت علی (÷) به خانه آمدند و به نماز ایستادند، یک طبق غذا (افطاری) شامل دو قرص نان جو و یک کاسه شیر و مقداری نمک جهت افطار ایشان آماده کردم چون ایشان از نماز فارغ شدند چشمشان بر طبق افتاد، گریستـند و گفتـند آیا نمیدانی من از پسر عمم متابعـت میکنم و فرمودند: «یا بنیة! ما من رجل ٍ طاب مطعمه ومشربه وملبسه إلا طال وقوفه بین یدی الله ﻷیوم القیام، یا بنیة إن الدنیا في حلالها حساب وفي حرامها عقاب». «ای دختر ! هرکس خوراک و پوشاکش در این دنیا نیکوتر، توقفش در روز قیامت بیشتر است، بر مال حلال حساب و بر مال حرام عذاب است............» و فرمودند: «ای فرزندم به خدا قسم چیزی نمیخورم تا یکی از دو خورشت را برداری». (یا بنیة والله لا آکل شیئاً حتی ترفعین احد الادامین).
همانطور که ملاحظه کردید، دو قرص نان و دو خورشت سر سفره بوده، ولی چرا فقط دو خورشت و دوقرص نان؟؟ اگر حضرت ام کلثوم در خانه همسر بودند بدون شک همسرشان نیز بر سر سفره میبود، و به جای دو خورشت سه خورشت و به جای دو قرص نان سه قرص لازم بود، پس این موضوع نیز دلیلی دیگر است که ثابت میکند، ام کلثوم در آن وقت همسری نداشتهاند تا با آنان سر یک سفره بنشیند.
و مجلسی در چند صفحه بعد نیز چنین روایتی را نقل میکند که: حضرت علی (÷) بعد از ضربت خوردن امام حسن (÷) را به جای خود گذاشت تا با مردم نماز گذارد. «امام حسن (÷) وقتی از نماز فارغ شدند بالای سر حضرت آمدند و گریستند ... و آن حضرت را در حجره نزدیک مصلای خود خوابانیدند حضرت زینب (علیها السلام) و حضرت اُم کلثوم (علیها السلام) آمدند و در پیش آن حضرت نشستند و نوحه و زاری برای آن حضرت میکردند حضرت علی فرمود: ای دخترانم.....«ثم ادخل ÷إلى حجرته وجلس في محرابه. قال الراوی: واقبلت زینب وام كلثوم حتى جلستا معه على فراشه، وأقبلتا تند بانه وتقولان: یا أبتاه» [۹۶].
آقای قزوینی! خوب خواندی؟؟ حضرت زینب و ام کلثوم، یعنی دو دختر حضرت فاطمه(ع) که به وقت ضربت خوردن نزد پدرشان آمدند . شاید شما این روایت را ندیدهاید و یا دیده و توان خواندن آن را نداشتهاید؟
و مجلسی در چند صفحه بعد مینویسد: «فعند ذلك صرخت زینب بنت علی ÷وام كلثوم وجمیع نسائه [۹۷]!!!».
و در صفحه بعدش ضمن روایتی مینویسد: «ثم نادى الحسن ÷باخته زینب وام كلثوم وقال: یا اختاه...» [۹۸]. «سپس سیدنا حسن ÷خواهرش زینب و ام کلثوم را صدا زد و گفت:ای خواهرانم...!!».
وما علینا الا البلاغ، وما علی الکاذب الا خجل
و برای اینکه دیگر نگویند ام کلثوم در آن وقت در آنجا حضور نداشته این دو قول را نیز نقل میکنیم:
«طلق الأعمى عن جدته قالت: كنت أنوح أنا وأم كلثوم بنت علي على علي، ÷» [۹۹]. «طلق اعمى، از قول مادر بزرگش نقل مىکند که مىگفته است: من هم همراه ام کلثوم دختر على ÷براى آن حضرت نوحه سرایى مىکردم».
ابن عبدالبر نیز شعری را از ام هیثم دختر عریان نغعی نقل میکند که به این ترتیب است:
ألا يا عين ويحك أسعدينا
ألا تبكى أمير الـمؤمنيا
تبكي أم كلثومٍ عليه
بعبرتها وقد رأت اليقينا
ألا قل للخوارج حيث كانوا
فلا قرت عيون الشامتينا
أفي شهر الصيام فجعتمونا
بخير الناس طراً أجمعينا
[۱۰۰]
«ای چشم، وای بر تو، ما را خوشبخت کن، آیا بر امیرالمؤمنین گریه نمیکنی؟
ام کلثوم اشکریزان بر او گریه میکند که او یقیناً (مرگ او) را دیده است.
به خوارج بگو، هر جا که هستند، خوشحالی به خود نبینند.
آیا در ماه رمضان ما را جمع کردهاید؟! شما، بهترین کسی را که بر چهارپایان سوار میشد و آنها را رام میکرد و سوار بر کشتی میشد و کفش میپوشید و سورههای مثانی و مئین را خوانده است، کشتید!».
نتیجه:ام کلثوم در آن تاریخ بیوه و ساکن خانه پدرشان بودهاند،و بعد از شهادت پدر و سرپرستشان، پسر عموی ایشان با وی ازدواج میکند. (والله اعلم)
[۹۰] مناقب الإمام أمیر المؤمنین: ج ۲ ص ۷۱، شرح الأخبار قاضی نعمان مغربی: ج۲ ص ۲۹۱ و ص۴۳۰، و روضة الواعظین فتال نیشابوری: ص ۱۳۵،تاریخ دمشق ابن عساکر: ج ۴۲ ص ۵۵۵، کشف الغمة: ج۲، ص ۶۲، الأنوار البهیة، عباس قمی: ص ۷۵ (موسسه نشر اسلامی)، الدرجات الرفیعة في طبقات الشیعة، سید علی خان مدنی: ص ۱۱۸،شرح احقاق الحق مرعشی: ج ۱۸ ص ۲۴۹، نهج السعادة شیخ محمودی: ج ۷ ص ۱۰۰، کنز العمال متقی هندی: ج ۱۳ ص۱۹۵ ح۳۶۵۸۳،نظم درر السمطین الزرندی الحنفی: ص ۱۳۷ و... [۹۱] امامه بنت ابی العاص و لیلی بنت مسعود و اسما بنت عمیس و ام البنین .. نگا: الفصول المهمة في معرفة الأئمة ابن صباغ: ج۱، ص ۶۴۸ _ دار الحدیث للطباعة والنشر. [۹۲] البدایة والنهایة: ج۷، ص ۳۲۷ و ۳۲۸ و الوجیز المفید: ص ۷۰ و تراجم الشهدا: ص ۲۶ و جزء حدیثی: ص ۱۲۵. [۹۳] انساب الاشراف: ج۲، ص۲۹۹-۳۰۰ و ج۳، ص۹۸، الإصابة: ج۶، ص ۷ رقم ۷۷۸۰، اعلام الزرکلی: ج۶، ص ۶۹.. در مورد شهادت محمد بن جعفر و عون بن جعفر، همسر دوم و سوم ام کلثوم در بحث "ام کلثوم پس از عمر با چه کسی ازدواج کرد"مفصلاً صحبت خواهد شد. [۹۴] تاریخ طبری: ج ۴، ص ۱۱۲. [۹۵] بحار الانوار مجلسی: ج ۴۲، ص ۲۷۶ به اختصار. [۹۶] بحارالانوار مجلسی: ج۴۲، ص۲۸۹. [۹۷] بحارالانوار: ج۴۲، ص۲۹۳. [۹۸] بحارالانوار: ج۴۲، ص ۲۹۴. [۹۹] طبقات الکبری ابن سعد: ج۳، ص ۳۸ و انساب الاشراف، مقتل امیرالمومنین علی ابن ابیطالب. [۱۰۰] الاستیعاب ابن عبدالبر: ج۳، ص ۱۱۳۲، بحار الانوار مجلسی: ج ۴۴، ص ۲۹۹، جوهرة في نسب الإمام علی وآله، البری: ص ۱۲۳،اعیان الشیعة: ج۳ ص ۴۸۸، و شرح احقاق الحق مرعشی، اسد الغابة ابن اثیر: ج ۴، ص ۳۹، تهذب الکمال المزی: ج۲۰ ص۴۸۹،الوافي بالوفیات صفدی: ج۲۱ ص ۱۸۲ و سبل الهدی صالحی شامی: ج۱۱ ص ۳۰۷ و تاریخ الخلفا سیوطی،و نهایة الأرب في فنون الأدب نویری و...