به روشنی آفتاب - ازدواج امیرالمومنین عمر با ام کلثوم رضی الله عنهما

فهرست کتاب

شبهه: در شام چه کسی دفن شده است:

شبهه: در شام چه کسی دفن شده است:

در رحله ابن بطوطة (متوفای۷۷۹۳۲ﻫ) در هنگام سفر به شام به جاى زیارت قبر زینب بنت علی مى‌گوید قبر امّ‌کلثوم دختر علی در نزدیکى دمشق و...

ابن بطوطه:در نزدیکى شهر و یک فرسخ مانده به آن، بارگاه امّ‌کلثوم دختر علی بن أبى طالب از فاطمه قرار دارد، برخى گفته‌اند که اسم او زینب بوده و چون شباهت به خاله آن حضرت داشته، رسول خدا جکنیه او را امّ‌کلثوم نهاده است.

از سخن ابن بطوطه به این نتیجه مى‌رسیم که این مدفن متعلق به امّ‌کلثوم است و امّ‌کلثوم همان حضرت زینب سلام الله علیها است که رسول خدا این کنیه را به خاطر شباهت به دخترش به او داده‌است. و نمى‌تواند امّ‌کلثوم دختر حضرت زهرا باشد، چرا که طبق نظر افرادى که امّ‌کلثوم را غیر از حضرت زینب مى‌دانند، امّ‌کلثوم در مدینه دفن شده نه در شام.

حموى در معجم البلدان نیز این بارگاه را متعلق به امّ‌کلثوم مى‌داند:قبر امّ‌کلثوم در راویه دمشق است.

ابن جبیر اندلسى نیز در سفرنامه خود، آن را مدفن امّ‌کلثوم مى‌داند:

از زیارتگاه‌هاى اهل بیتمحل دفن امّ‌کلثوم دختر علی ÷است که بر او زینب صغرى مى‌گویند و امّ‌کلثوم کنیه‌اى است که رسول خدا به او داده است، چون به دخترش امّ‌کلثوم شباهت داشته است. این زیارتگاه در روستاى یک فرسخى دمشق است که مسجدى بزرگ و موقوفاتى دارد،‌ من آن جا را زیارت کرده و شبى آنجا ماندم.

و عبد الرزاق بیطار، از عالمان قرن چهاردهم، تصریح مى‌کند که امّ‌کلثوم همان حضرت زینب و این مدفن مربوط به آن حضرت است:

راویه، در سمت قبله و شرق شام روستاى است که سه مایل با شام فاصله دارد. در این روستا زینب دختر علی بن ابوطالب و فاطمه زهرا که کنیه‌اش امّ‌کلثوم است، دفن شده است.

در تاریخ مدینه دمشق نیز وى را امّ‌کلثوم مى‌خواند، اما مى‌گوید نمى‌دانم این دختر کدام امّ‌کلثوم است، زیرا امّ‌کلثوم دختر علی همسر عمر در مدینه مرده است:

ابن عساکر: مسجد راویه، مسجدى است تازه تأسیس و تجدید بنا شده بر قبر امّ‌کلثوم،‌ و این امّ‌کلثوم دختر رسول خدا جکه همسر عثمان بوده نیست، چون او در زمانى زندگى پیامبر از دنیا رفت و در مدینه دفن شد،‌ و نیز دختر علی از فاطمه که همسر عمر بود نیز نیست، زیرا او با فرزندش زید در یک روز از دنیا رفتند که در بقیع دفن شده‌اند.

بهترین راه حل این است که امّ‌کلثوم همان حضرت زینب باشد.

جواب:

همه اقوالی که آقای قزوینی نقل کردند به جز قول ابن عساکر و عبدالرزاق بیطار (متوفی ۱۳۳۵) صریحاً از ام کلثوم کبری صحبت می‌کنند نه زینب کبری ولی چگونه آقای قزوینی نتیجه گرفته‌اند که این قبر زینب است، نمی‌دانم!!.

اولاً: ابن بطوطه و ابن جبیر می‌گویند:این قبر، قبر زینب صغری است که کنیه‌اش ام کلثوم بود.

و میرزا علی خان امیر الدوله نیز متنی که بر سنگ نوشته‏اى که از آن مقبره استخراج شده است را اینگونه می‌نویسد: «هذا قبر زینب الصغرى الـمكناة بام كلثوم ابنت على بن ابوطالب امها فاطمة البتول سیدة نساء العالـمین ابنت‏سید الـمرسلین محمد خاتم النبیین ج» [۱۰۶]. «این قبر زینب صغری! است که کنیه او ام کلثوم و دختر علی باز فاطمهل،سرور زنان دو جهان و دختر سرور پیامبران و آخرین پیامبر، محمد جاست».

و امروزه نیز، قبل از ورود به مرقد، این تابلو نصب است که روی آن نوشته:

«هذا ضریح السیدة زینب الصغری الـملقبة بام کلثوم بنت الامام علی ابن ابیطالب».

همانطور که ملاحظه کردید نام صاحب مرقد را زینب صغری نوشته‌اند و نه زینب کبری! و تا به حال کسی زینب کبری را زینب صغری نخوانده!(الا قزوینی‌ها!) و همانطور که قبلاً طبق گفته علمای اهل تشیع گذشت، اسم سیده ام کلثوم، زینب صغری بوده است.که از جمله آنها شیخ مفید و طبرسی هستند، که ایشان زینب صغری (همسر حضرت عمر س) را مکنی به ام کلثوم می‌دانند نه زینب کبری را! [۱۰۷].

ابن البطریق به وقت نام بردن از فرزندان حضرت علی ÷می‌نویسد: «وأولاده أمیر الـمؤمنین÷سبعة وعشرون ذكرا وأنثى: ( ۱ و ۲ ) الحسن والحسین إ. ( ۳ ) زینب الكبرى. ( ۴ ) زینب الصغرى الـمكناة أم كلثوم . أمهم فاطمة البتول سیدة نساء العالـمین ابنة سید الـمرسلین محمد خاتم النبیین...» [۱۰۸].

شیخ مفید نیز نام فرزندان امیرالمؤمنین ÷را این گونه برمى‏شمرد: «الحسن والحسین وزینب الكبرى وزینب الصغرى الـمكنّاة ام‏كلثوم أمّهم فاطمة البتول سیدة نساء العالـمین» [۱۰۹].

طبرسى نیز مى‏نویسد: «کان لفاطمة (ع) خمسة اولاد ذكر وانثى: الحسن والحسین (ع) وزینب الكبرى وزینب الصغرى الـمكناة بأم‏كلثوم (ع) وولد ذكر قد أسقطتْه فاطمة (س) بعد النبي ج..» [۱۱۰].

پس به هیچ‌وجه نمی‌توان آن قبر را قبر زینب کبری همسر عبدالله بن جعفر دانست مگر اینکه نام او را از زینب کبری به زینب صغری تغییر دهیم! (که از امثال قزوینی بعید نیست!).

در ضمن ام کلثوم همسر حضرت عمر سشبیه به ام کلثوم بنت نبی جبوده‌اند چنانکه محدث قمی در نفس المهموم: ص ۴۳۱ نقل از ابن بطوطه در کتاب تحفة الـنـّظــّـار في غرائب الأمصار می‌‌نویسد: پیغمبر برای شباهت حضرت اُم کلثوم (علیها السلام) به خاله‌اش اُم کلثوم دختر پیامبر ج، او را هم اُم کلثوم کنیه نهاد .

و همانطور که ثابت شد ام کلثوم لقب همسر حضرت عمر س بوده است و چنانچه در عرب متداول است، کنیه جای اسم را گـرفـتـه، بـه جـای ایـنکه زینب صغـری علیها السلام نامـیده شـوند به اُم کلثوم علیها السلام معروف گردیده‌اند.

دوماً:در هیچ روایتی ذکر نشده که حضرت زینب کبری از مدینه خارج و به شام رفته باشند.

«چنانکه سید محسن امین، صاحب «اعیان الشیعة» می‌گوید: اما قبرى که در دهستان راویه در نزدیک دمشق وجود دارد،منسوب به زینب صغری مکنى به ام کلثوم است.چنان که من خود نیز آن را بر سنگى که بر قبر این زن بود مشاهده کردم و نیز ابن جبیر بدان اشارت کرده است. اگر چنین باشد این زینب خواهر امام حسین ÷است (منظور محسن امین زینب کبری است). اما چگونه او به شام رفته و در آنجا وفات یافته و دفن شده، خداوند بر صحت این قول داناتر است! در تاریخ و آثار باقى مانده در نزد ما، هیچ‌گونه اشاره‏اى بر این واقعه دیده نمى‏شود» [۱۱۱].

و در جایی دیگر می‌گوید: «بازگشت‏حضرت زینب علیها السلام پس از فاجعه کربلا به مدینه، قطعی و مسلم است اما خروج مجدد او از این شهر ثابت نشده است، بنابراین باید گفت: در مدینه وفات یافته و در همانجا دفن شده است، گرچه تاریخ وفات و محل دفنش دقیقاً روشن نباشد» [۱۱۲].

و باز هم می‌گوید: «وقد جرت عادة كثیر من الناس إذا رأوا ما لا یعلمون وجهه أن یخترعوا له وجها فتارة یكون له صورة ظاهریة وتارة یكون خرافیا وتارة یزید على الخرافة كهذا فبعض الناس لـما زعموا أن القبر الـمنسوب إلى السیدة زینب بقریة راویة بقرب دمشق هو منسوب إلى زینب العقیلة اخترعوا لذلك وجوها من التأویل الباطل» [۱۱۳]. یعنی: «و عادت عده زیادی از مردم این است، در صورتی که علم ندارند چیزی را اختراع می‌کنند که این اختراعات چندین صورت است: بعضی آن را به صورت ظاهری و بعضی به صورت خرافه و بعضی بیشتر از خرافات، چنانکه بعضی از مردم می‌‌پندارند، قبری که منسوب به سیده زینب در روستای راویه نزدیک دمشق است، آن زینب را زینب عقیله (دختر حضرت علی) می‌دانند و این را اختراع کرده و چندین شکل از تاویلات باطل در این مورد کرده‌اند!!».

خلاصه اینکه آقای قزوینی برای بررسی این مورد به کتاب اعیان الشیعة سید محسن امین مراجعه کنند تا با سر و کله زدن با ادله‌های هم مذهبشان، یک راهی برای خودشان باز کنند! تا مشخص شود که جناب قزوینی مخترع هستند و جزء همان عده کثیری از مردم بی‌علم به حساب می‌‌آیند و یا اینکه این صفات به محسن امین (صاحب اعیان الشیعة) برمی‌گردد!!.

سوماً: همانطور که قبلاً نیز اشاره شد در اینکه قبر زینب کبری در چه شهری است بین علمای اهل تشیع درگیری! هایی وجود دارد که عده‌ای آن را در مدینه و بعضی در مصر و بعضی در شام می‌دانند!.

در مورد مقبره شام شکی نیست که آن قبر، قبر زینب کبری نیست. ولی قبر ام کلثوم هم نیست، همانطور که ابن عساکر می‌گوید:

«مسجد راویة مستجد علی [قبر] أم‏کلثوم. وأم‏کلثوم هذه لیست بنت رسول الله جالتي کانت عند عثمان، لأن تلك ماتت في حیاة النبي جودفنت بالـمدینة ولا هی أم‏کلثوم بنت علی من فاطمة التي تزوجها عمر بن الخطاب سلأنها ماتت هی وابنها زید بن عمر بالـمدینة في یوم واحد ودفنا بالبقیع. وإنما هي امرأة من أهل البیت سمیت بهذا الاسم ولایحفظ نسبها» [۱۱۴]. یعنی:«مسجد راویه بر قبر ام‏کلثوم است. این ام‏کلثوم دختر رسول خدا جنیست که همسر عثمان بود، زیرا او در زمان حیات پیامبر جاز دنیا رفت و در مدینه دفن گردید. همچنین دختر علی ÷از فاطمه (س) نیست که عمر بن خطاب سبا او ازدواج کرد، زیرا او و پسرش زید بن عمر در مدینه و در یک روز درگذشتند و در بقیع مدفون گردیدند.این شخص زنی از اهل بیت به نام ام‏کلثوم است که نسبش حفظ نشده است».

و همچنین در تذکره زینب کبری از محل دفن ایشان صحبتی نمی‌کند [۱۱۵].

چهارماً: قدیمی‌ترین منبعی که در مورد این قبر سخن گفته ابن عساکر است و ما قبل او کسی به آن قبر اشاره‌ای نداشته است که به احتمال قوی قبل از آن تاریخ کسی ادعایی نکرده که آن قبر از آن اهل بیت است. و همینطور تا قبل از قرن نه(۹) هیچ شخصی ادعا نکرده که این مقبره بر قبر حضرت زینب کبری همسر عبدالله بن جعفر بنا شده است. و ادعاهایی که در این مورد شده همه مربوط به قرن ۹ به بعد است که طبق دلایل موجود ادعای ایشان پوچ است.

نتیجه: همانطور که در محل قبر زینب کبری اختلاف هست در مورد قبر ام کلثوم نیز اختلافی مشاهده می‌‌شود و این چیز بسیار عادی است چونکه می‌‌بینیم در مورد محل دفن سر سیدنا حسین ÷شش قول!! وجود دارد.

۱- علی بن حسین ÷همراه زنان (از شام) خارج شد و سر حسین علیه‌السلام را به کربلا باز گرداند [۱۱۶].

۲- کنار قبر حضرت علی ÷دفن شد [۱۱۷].

۳- مسجد رقه در کنار فرات.

۴- بقیع نزد قبر مادرش فاطمه علیها‌السلام.

۵- دمشق.

۶- قاهره [۱۱۸].

برای ما ثابت است که قبر ام کلثوم (ع) در بقیع است همانطور که ابن عساکر فرمودند: «أم‏کلثوم بنت علی من فاطمة التی تزوجها عمر بن الخطاب سلأنها ماتت هی وابنها زید بن عمر بالـمدینة في یوم واحد و دفنا بالبقیع» [۱۱۹].

«ام کلثوم دختر علی ÷از فاطمه (س) که عمر بن خطاب سبا او ازدواج کرد، او و پسرش زید بن عمر در مدینه و در یک روز درگذشتند و در بقیع مدفون گردیدند».

خلاصه اینکه آن قبر یا ساختگیست و نیت سازنده هم (احتمالاً )خالی کردن جیب زائرین از همه‌جا بی‌خبر بوده است [۱۲۰]. و یا همانطور که ابن عساکر فرمودند: قبر یکی از اهل بیت است که نسبش ثبت نشده، ولی به احتمال قوی این قبر از آن ام کلثوم صغری دختر حضرت علی ÷می‌‌باشد که در کربلا نیز حضور داشته و به همین دلیل نیز کنار قبر سیده سکینه دختر سیدنا حسین ÷که از حاضرین در واقعه ی کربلا بوده دفن شده‌اند.

[۱۰۶] سفرنامه حج، میرزا على‏خان امین الدوله صدراعظم، مقدمه کتاب، ص ۳. [۱۰۷] الامالی شیخ المفید: ج۱، ص۳۵۴، اعلام الوری طبرسی: ص۲۰۳. [۱۰۸] العمدة ابن البطریق: ص ۳۰-۳۱. [۱۰۹] کشف الغمة: ج۲، ص۶۷، الامالی شیخ مفید،حاشیه ص ۳۲۲. [۱۱۰] تاج‏الموالید طبرسی: ص۱۸ و ۳۲، بحارالانوارمجلسی: ج۴۲، ص۷۴ و۸۹، العمدة ابن البطریق: ص ۲۹، عمدة الطالب: ص۲۹، المستجاد من الإرشاد: حلی ص ۱۳۹، قم. [۱۱۱] اعیان الشیعة: ج۱، ص ۳۲۷. [۱۱۲] أعیان الشیعة: ج ۷، ص ۱۳۶ و ۱۳۷. [۱۱۳] أعیان الشیعة: ج ۵ ، ص ۱۷. [۱۱۴] تاریخ مدینة دمشق: ج۲، ص۳۰۹-۳۱۰. [۱۱۵] تاریخ مدینة دمشق: ج۶۹، ص۱۷۴ به بعد. [۱۱۶] الأمالی صدوق،مجلس سی‌ و یکم: ص ۲۳۲، روضة الواعظین: ص‌۱۹۲، و بحارالانوار: ج ۴۵، ص ۱۴۰. [۱۱۷] کامل الزیارات ابن قولویه قمی: ص ۸۴ مؤسسة نشر الفقاهة، الکافی کلینی: ج ۴، ص ۵۷۱- ۵۷۲، تهذیب الاحکام طوسی: ج ۶، ص ۳۵- ۳۶ و ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۸۵. [۱۱۸] تذکرة الخواص، سبط ابن جوزی: ص ۲۶۵، ۲۶۶، اعیان الشیعة: ج ۱، ص ۶۲۶،۶۲۷ و همو، لواعج الاشجان: ص ۲۴۷- ۲۵۰، محمدامین امینی: ج ۶، ص۳۲۱، ۳۳۷... در مورد محل دفن حضرت علی سنیز اختلاف هست، بعضی می‌گوید در کوفه دفن است و بعضی در دمشق و حتی بعضی گویند قبر وی در افغانستان است!!!!. [۱۱۹] تاریخ مدینة دمشق: ج۲، ص۳۰۹-۳۱۰. [۱۲۰] ابن بطوطه می‌گوید: و علیه مسجد کبیر و حوله مساکن و ... رحلة ابن بطوطه: بیروت، ص۱۱۷. و بر آن قبر مسجد بزرگی ساخته‌اند.... این از گمراهی اهل تشیع است زیرا با این کار لعنت پیامبر جرا برای خود می‌خرند، محمد جفرمودند: «لَعْنَة اللَّه عَلَى الْيَهُود وَالنَّصَارَى , اِتَّخَذُوا قُبُور أَنْبِيَائِهِمْ مَسَاجِد». (صحیحین و وسائل الشیعة: ج۳، ص۲۳۵ و من لایحضره، بحار الانوار و..).