به روشنی آفتاب - ازدواج امیرالمومنین عمر با ام کلثوم رضی الله عنهما

فهرست کتاب

جوان بود:

جوان بود:

ذهبى و ابن حجر، او را «شاب، جوان» نامیده‌اند.

عطاء خراسانى گفته است که او در جوانى از دنیا رفته و فرزندى نداشت.

و ابن حجر مى‌گوید:

زید بن عمر بن خطاب قرشى عدوى، مادر او امّ‌کلثوم دختر علی بن ابى طالب است که به همراه مادرش در یک روز از دنیا رفت.

ولادت او در آخر عمر پدرش در سال ۲۳ بود و در جوانى در زمان خلافت معاویه و حکومت سعید بن العاص بر مدینه از دنیا رفت.

بزرگسال بود:

خطیب بغداد مى‌نویسد:

امّ‌کلثوم، براى عمر، زید را به دنیا آورد و زید زنده ماند تا اینکه مردى شده و سپس از دنیا رفت.

ابن عساکر دمشقى داستان کتک کارى زید با بسر بن أبى أرطاة را در حضور معاویه نقل مى‌کند. از این داستان استفاده مى‌شود که زید بزرگسال باشد:

یکى از انصار از پدرش روایت کرد که او به همراه زید بن عمر بن خطاب که مادرش امّ‌کلثوم دختر علی بن ابى طالب و دختر فاطمه زهرا است، به نزد معاویه بن ابى سفیان رفتند.

معاویه او را به همراه خویش بر تخت نشاند. زید در آن زمان از زیباترین مردمان بود.

در این هنگام که زید بر تخت بود، بسر به او گفت: اى پسر ابوتراب!

زید گفت: آیا مقصود تو من هستم؟ اى بى مادر؟ قسم به خدا من از تو بهتر و پاکیزه تر و برتر هستم.

و آن قدر سخن بین آن دو رد و بدل شد، تا اینکه زید از تخت پایین آمده و بسر را به زمین زد و بر روى سینه او نشست!.

معاویه از تخت خویش پایین آمده و بین آن دو واسطه شد و عمامه زید افتاد.

زید گفت: اى معاویه، نیکى‌هاى ما را سزاى خوبى ندادى، و الطافى را که از جانب ما به تو شده بود، به خوبى حفظ نکردى، و بنده‌اى از بنى عامر را بر من مسلط ساخته‌اى!.

معاویه گفت: اما اینکه به من گفتى نیکى‌هاى ما را سزاى خوبى ندادى،‌ بدان که پدرت من را به کار نگرفت مگر به خاطر اینکه او به من محتاج بود!.

اما اینکه گفتى الطافى که از جانب شما به ما رسیده بود را به خوبى حفظ نکردیم، قسم به خدا که ما با بستگان شما وصلت ایجاد کرده و حقوق شما را ادا کرده‌ایم و شما اکنون در همان جایگاه سابق هستید.

زید گفت: من پسر دو خلیفه هستم! قسم به خدا دیگر مرا نخواهى دید که به نزد تو آیم! و مى‌دانم که این سخن و برخورد بُسر، جز طبق نقشه تو نبوده است!.

سپس زید در حالى که موهایش آشفته و عمامه اش افتاده بود، به نزد ما آمد.

همین داستان را بلاذرى در انساب الأشراف، زمخشرى در ربیع الأبرار، ابن حمدون در التذکرة الحمدونیه، ابن أثیر در الکامل في التاریخ و ذهبى در سیر اعلام النبلاء، با اختصار و تفاوت‌هاى در متن نقل کرده‌اند.

آیا زید مى‌تواند در کودکى و نوجوانى چنین سخنورى کرده و بسر را که فرمانده لشکر معاویه بود، اینچنین به زمین بزند؟

نیز گذشت که اهل سنت ادعا کرده بودند زید در واپسین سال وفات عمر به دنیا آمده است، حال اگر مرگ او را در زمان سعید بن العاص بدانیم، بیش از ۲۸ سال و اگر توسط عبد الملک بن مروان مسموم شده باشد، بیش از ۵۰ سال سن داشته است!.

جواب:

این اختلافات در بین علمای انساب بسیار جزئی تلقی می‌شود، چونکه چنین اختلافاتی در مورد سید زنان اهل بهشت، حضرت فاطمه و همچنین در مورد سعد بن ابی وقاص که از عشره مبشره هستند و همینطور خیلی از بزرگان دیگر که مجال شرحشان اینجا نیست، موجود است.

در مورد سعد بن ابی وقاص شیخ المزی در تهذیب الکمال اینگونه می‌نویسند:

«واختلف في تاريخ وفاته ومبلغ سنه، فقيل: مات سنة خمس وخمسين وهو الـمهشور. وقيل: سنة إحدى وخمسين . وقيل: سنة ست وخمسين . وقيل: سنة سبع وخمسين . وقيل: سنة ثمان وخمسين، هو ابن بضع وسبعين، وقيل: ابن ثلاث وسبعين، وقيل: أربع وسبعين، وقيل: ابن اثنتين وثمانين، وقيل: ابن ثلاث و ثمانين.

و هو آخر العشرة وفاة».

و ابن حجر عسقلانی نیز این را اضافه می‌کند: «و قال الفلاس وغيره: مات سنة أربع وخمسين».

همانطور که مشاهده کردید، بعضی گفته‌اند سال ۵۱ بعضی ۵۴ یا ۵۵، ۵۶، ۵۸ .... و سنش هم همینطور متغیر است..۷۴، ۸۳،۸۸.

در مورد سن وفات حضرت فاطمه الزهرا لنیز اختلافات بسیار شدیدتر است البته در مورد تاریخ وفات ایشان اخلافات بالا نیست (حد اکثر ۸ ماه و حد اقل ۴۵ روز)، بلکه اختلاف ‏آرا در سال تولد آن حضرت (س) است و فاصله حداقل و اکثر آن به حدود ۱۷ سال می‌‏رسد. یعنی حداقل سنّی که برای حضرت (س) هنگام رحلت ذکر شده ۱۸ سال!! و حداکثر ۳۵ سال!! می‌‏باشد. که ما قبل از این آن اختلافات را که تقریباً ۱۰ قول مختلف بودند را نقل کردیم.

اما در مورد زید بن عمر سبه هیچ وجه صحیح نیست که او در کودکی از دنیا رفته باشد به چند دلیل:

۱- کودک را برای آشتی دادن دو قوم دعوت نمیکنند، و از اقوال ثابت است که زید بن عمر سبرای حل اختلاف بین دو قوم دعوت شده بود. و احترام خاصی نیز بین آنها داشت.

۲- همین ماجرای بسربن ارطاه که آقای قزوینی نقل کردند و توضیحاتی که دادند.

۳- تاریخ وفات زید بن عمر سنیز می‌گوید که زید به وقت وفات کودک نبوده است.

و اما اینکه او به وقت بزرگسالی وفات یافته این نیز صحیح نیست و ماجرای سم خوردن او از داستان‌های جعلی است که هیچ سندی نیز ندارد و مخالف با قول جمهور علما نیز می‌‌باشد.

پس اصح آن است که او در سنین جوانی همراه مادرشان وفات یافتند.