شبهه: اعتراف مهمترین شارح صحیح مسلم: عمر داماد ابو بکر
برخى از عالمان اهل سنت اعتراف کردهاند که امّکلثومى که با عمر ازدواج کرده، دختر ابوبکر بوده نه دختر امیر مؤمنان ÷.
محى الدین نووى، مهمترین شارح صحیح مسلم در کتاب تهذیب الاسماء مىگوید عمر با امّکلثوم دختر ابوبکر ازدواج کرده است!!!.
«أختا عائشة: ...، وأم كلثوم هذه تزوجها عمر بن الخطاب س».
دو خواهر عائشه، همان دو نفرى که مقصود ابوبکر صدیق! از سخنانش به عائشه بودند، که به او گفت: «دو برادرت و دو خواهرت (از من ارث مىبرند) عائشه گفت: این دو نفر برادران من هستند، اما دو خواهر من چه کسانى هستند (من که یک خواهر بیشتر ندارم)، در پاسخ گفت: آن کسى که در شکم دختر خارجه است، من گمان دارم که او نیز دختر است، این ماجرا را در باب هبه کتاب مهذب آورده است.
و سخن در باره آن دو در اسماء الرجال در باب چهارم در خواهران گذشت، این دو خواهر، اسماء دختر ابوبکر و امّکلثوم دختر ابوبکر هستند، و او است که در شکم مادرش بود، و در آنجا توضیح ماجرا گذشت، و همین امّکلثوم است که عمر با او ازدواج کرده است.
با توجه به این اعتراف، بسیارى از حقایق روشن و ثابت مىشود که ازدواج دختر امیر مؤمنان ÷با عمر، افسانهاى بیش نیست.
این ازدواج با واقعیتهاى تاریخى نیز سازگارتر است، چرا که خلیفه اول دوم هم پیمان و دوست قدیم یکدیگر بودند، با مرگ ابوبکر، طبیعى است که خلیفه دوم احساس مسؤولیت کرده و بخواهد خانواده او را تحت تکفل خود دربیاورد و ازدواج با دختر ابوبکر بهترین راه بوده است.
جواب:
در مورد کلام امام نووی /چیزی نیست جز یک اشتباه ساده که به هیچوجه صحت ندارد ایشان متوفی سال ۶۷۶ ﻫ هستند، پس باید دید که ایشان این حرف را از چه جایی گرفتهاند.. که میبینیم هیچ کجای تاریخ به ازدواج بنت ابی بکر با عمر سحتی اشارهای هم نکردهاند.
و دلایل در این باره بسیار زیادند:
۱- ام کلثوم دختر حضرت صدیق ÷طبق نص تاریخ و گفته امام نووی، بعد از وفات صدیق سبه دنیا آمد.
یعنی اواخر سال ۱۳ هجری!! و مورخین متفقند که ازدواج عمر سبا دخت علی سسال ۱۷ هجری [۱۳۹]صورت گرفته! یعنی زمانی که ام کلثوم دختر ابی بکر فقط و فقط ۳ یا ۴ سال داشته است!!!.
۲- فکر کنید!، چطور یک دختر ۴ ساله میفهمد که اخلاق خلیفه چگونه است؟ و یا اینکه دختر ۴ ساله فهم و درک آن را دارد که در مورد ازدواجش با او مشورت شود؟؟!!!.
۳- حضرت عمر سزمانی که به خواستگاری دختر علی ÷میرود، علت این قصد را خویشاوند شدن با خاندان پیامبر جاعلام کرد و به حدیث: «كُلُّ سَبَبٍ وَنَسَبٍ مُنْقَطِعٌ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِلا سَبَبِي ونَسَبي» [۱۴۰]استناد کرد.. سوال اینجاست که آیا،ازدواج حضرت فاروق سبا دختر ابوبکر، حضرت عمر را به خواسته اش میرساند؟ یعنی خویشاوندیش با خاندان نبودت محکمتر میشد؟؟!!.
۴- بر اساس بسیاری از متون تاریخی ثابت میشود که سیدنا فاروق اعظم ÷از همان آغاز و بدون بردن نامی از عمرو بن عاص به خواستگاری دختر حیدر کرار ÷رفته است [۱۴۱]. و این به آن معنی است که حتی ماجرای خواستگاری از دختر ابوبکر هم صحت ندارد.
۵- ام کلثوم بنت صدیق لبا طلحه بن عبیدالله به عنوان یک دختر باکره ازدواج میکنند و قبل از طلحه نیز با کسی ازدواج نکرده بود.
۶- اسناد روایات مربوطه متصل نیستند، چنانچه ابن قدامه [۱۴۲]میفرماید: «ولم أقف على من رواه بإسناد متصل».
۷- آقای قزوینی از کتب اهل سنت (وحتی شیعه) فقط و فقط یک شاهد دارد که آن هم طبق اقوال فوق بیارزش است ولی بنده از کتب شیعه از قدیم تا به امروز ۱۰۰ها شاهد میتوانم بیاورم ولی مگر آقای قزوینی از رو میروند؟ مگر این آقا آن همه اعتراف را در کتب خودشان نمیبینند که هو هو کنان جلو میآید و میگوید: اعتراف بزرگترین شارح....؟؟
۸- اگر باز هم شیعه بچه شود و بگوید: به ما چه عالم خودتان گفته است، میگویم:من صد نفر از علمای شما را نام میبرم که این ازدواج را صحیح دانستهاند به جز عدهای که به قول سید مرتضی اصحاب جاهل ایشان هستند! گذشته از آن نیز میگویم: مشهور است که خمینی، در تحریر الوسیله ج۲ مساله ۱۲ حتی فتوای جائز بودن ازدواج با دختر شیرخواره! را هم دادهاند، حالا بعد از این ما بگوییم: این هم یکی از بزرگترین عالم و مراجع تقلید خودتان و سخنش، چرا شما به فتوای وی عمل نمیکنید؟ چرا همه به شکلی میخواهید آن را توجیه و رد کنید؟؟ مسلٌم است که میگویید: او که معصوم و عاری از خطا نبوده و مسلماً ما هم همین جواب را میدهیم.
بیش از ۳۰ عالم شیعی [۱۴۳]، معتقد بودهاند که قرآن تحریف شده ولی چرا شما آن همه اعتراف را رد میکنید و به خود نمیگیرید؟؟ پس کمی به خود بیایید و دست از این بازیهای کودکانه بر دارید.
خلاصه اینکه ازدواج که جای خود دارد حتی خواستگاری حضرت عمر ساز دختر ابوبکر ماجرای جعلی بیش نیست، و الباقی ماجرا هم خود به خود باطل میشود.
در پایان: به فرض محال که ازدواج با دختر حضرت صدیق ثابت شود(که غیر ممکن است) هیچ خللی در ازدواج حضرت عمر سبا دختر علی وارد نمیکند چونکه روایت و احادیث صحیح خبر از این ازدواج دادهاند و در صورتی که قبول کنیم حضرت عمر سبا ام کلثوم بنت صدیق (ع) ازدواج کرده آن وقت شما آن همه روایات را چگونه توجیه میکنید؟ دختر ابوبکر در خانه حضرت علی ÷چه کار میکرده؟ چه وقتی با سیدنا طلحه ÷ازدواج کرده؟ و میپرسم مگر اشکالی دارد که حضرت عمر هم با دختر ابوبکر و هم با دختر علی ازدواج کرده باشد؟؟ خود امام نووی در همین کتاب «تهذیب الاسماء» از ازدواج عمر با ام کلثوم بنت علی و فاطمه و فرزند آنها سخن میگوید و در تذکره ام کلثوم بنت علی از سیده فاطمه مینویسند:
«أم كلثوم بنت على بن أبى طالب، ب: مذكورة في صلاة الـميت من الـمهذب، هى بضم الكاف، وهى بنت فاطمة، ل، بنت رسول الله ج، ولدت في حياة رسول الله ج، تزوجها عمر بن الخطاب سفولدت له زيدًا، ورقية، وتوفيت أم كلثوم هى وابنها زيد بن عمر في يوم واحد» [۱۴۴].
به وقت شمارش اولاد حضرت عمر مینویسند: «وفاطمة [۱۴۵]وزید أمهما أم كلثوم بنت على بن أبى طالب من فاطمةش» [۱۴۶].
و در تذکره حضرت فاطمه (س): «وأما أم كلثوم فتزوجها عمر بن الخطاب س، فولدت له زیدًا» [۱۴۷]و همینطور در تذکره زید بن عمر بن خطاب [۱۴۸].
پس این هم سخن امام نووی که ازدواج با دختر حضرت علی از فاطمه را عنوان میکند، آیا این سخن را میپذیرید؟! آیا از رو میروید؟
من در عجبم، که مگر سنگ پای قزوین چه دارد که ضرب المثل شده است! آیا بهتر نیست از این به بعد خود «آیت الله قزوینی» را مثل کنیم؟!.
[۱۳۹] الیعقوبی: ج۲، ص۱۴۹، طبری: ج۳، ص۱۶۸، الکامل ابن اثیر: ج۲، ص۵۳۷. [۱۴۰] حدیث ابن عباس: أخرجه الطبرانى (۱۱/۲۴۳، رقم ۱۱۶۲۱). حدیث عمر: أخرجه الطبرانى في الأوسط (۵/۳۷۶، رقم ۵۶۰۶)، والبیهقى: (۷/۶۴، رقم ۱۳۱۷۲)، والضیاء: (۱/۱۹۷، رقم ۱۰۱)، وقال: إسناده حسن. وأخرجه أیضًا: الطبرانى (۳/۴۵، رقم ۲۶۳۴)، وأبو نعیم (۷/۳۱۴)، وقال: غریب. والدیلمى (۳/۲۵۵، رقم ۴۷۵۵) .حدیث المسور: أخرجه الطبرانى (۲۰/۲۷، رقم ۳۳).به نقل از جامع الاحادیث سیوطی/ش ۱۵۶۳۳ و مورد اتفاق شیعه و سنی است. [۱۴۱] ابن اسحاق: ج۵، ص۲۳۱ـ۲۳۳، البدایة والنهایة: ج۷، ص۱۵۷ و دیگر منابع یاد شده در متن. [۱۴۲] المغنى ابن قدامة: ج ۶ ص ۴۹۱، مکتبة الجمهوریة، القاهرة .. [۱۴۳] بلکه تمام قدمای شیعه الا ۴ نفر همه بر این عقیده بوده اند.۱- شریف مرتضی ۲- شیخ صدوق ۳- ابوجعفر طوسی ۴- ابوعلی مصنف تفسیر مجمع البیان.. نوری طبرسی در کتاب فصل الخطاب مطبوعه ایران ص ۳۲ مینویسد: «ولم یعرف من القدماء خامس لهم» در قدمای ما شخص پنجمی نیست که معتقد بر محرف بودن قران نباشد. و در همین کتاب ص ۳۴ مینویسد: «وإلی طبقته لم یعرف الخلاف صریحاً إلا من هذه الـمشائخ الأربعة». «تا زمانۀ شریف مرتضی بجز این چهارکس مخالف دیگری را نمیشناسم». [۱۴۴] تهذیب الاسما نووی: ج ۳، ص ۲۶۳. [۱۴۵] فاطمه همان رقیه دختر حضرت عمر و سیده ام کلثوم است به گواهی ابن قتیبه. [۱۴۶] تهذیب الأسما: ج۲، ص ۵. [۱۴۷]تهذیب الاسماء امام نووی: ج ۳، ص ۲۵۰. [۱۴۸] تهذیب الاسماء امام نووی: ج۱، ص ۲۷۶.