فرهنگ شیعه در تضاد با تفکر شیخ قرار دارد
o شیعه امامان خود را رب میدانند.
o نصوص شرع را تأویلات بعیده میکنند.
o آن طوری که صحابه قرآن را فهمیده است نمیپذیرند.
o اسرار دین را جز اهلبیت احدی درک کرده نمیتواند.
o بگمان آنها بخش از دین را پیامبر برای امامان آموخته است و دیگران از او هیچ اطلاعی ندارند».
اگر شلتوت مطالعهء دقیق از مذهب شیعه میداشت هیچ وقت این مذهب را مذهب پنجم قبول نمیکرد، شما دید که شلتوت حتی تأویلات بعیده را نمیپذیرد نه تنها نمیپذیرد بلکه سبب افتراق امت میداند، تأویلات بعیده نزد تشیّع خیلی چیزی ساده است آنها درخریطهء خود چیزهای دارند که اگر دهانش باز شود بوی بد آن فضای جهان را متعفّن میسازد، «محمد قمّی» شیعه برای شلتوت پیغام تقریب را بین سنی و شیعه آورد و شیعیت را مانند مذهب پنجم تلقی نمود، خواهان صدور فتوا گردید برای شلتوت گفت: اگر درین راستا فتوای صادر شود؟ بنا بردرخواست چابلوسانهء قمّی شلتوت بدون اینکه مذهب شیعه را مطالعه کند فتوای مبنی بر جواز تعبُّد برشیوهء شیعیت را صادرنمود.
تعداد نظریات جمهور اهل سنت را نادیده میگیرند و به فتوای غیر تحقیقی شلتوت استناد میورزند تردیدی نیست که چنین روش از عادات اهل زیغ است، فتوای شلتوت بهانهء برای پول ستانی گردیده است، اگر مسئلهء پولی مطرح نمیبود چرا نظریهء شلتوت اینقدر نزد ایشان محترم گردید ولی نظریهء امام ابوحنیفه، امام احمد بن حنبل، شیخ الإسلام ابن تیمیه، امام غزالی، امام أوزاعی، امام أبوزرعه و نظریهء سائر شیوخ أزهر هیچ ارزشی نزد ایشان ندارد؟ انصاف نخواهد بود که قرآن، حدیث، نظریات سلف امت و اظهارات محققین را نادیده گرفته شود و به فتوای بیدلیل یک شخص عمل کرده شود، سؤال ما از جنابان این است که، شلتوت برای تعبّد بر مذهب شیعه چه دلیلی معقولی را آورده است؟ این سوال پاسخ ندارد، در باب استدلال شخص نزد ما چندان معتبر نیست حرف آن ارزش مند است، حرف بیدلیل از هرکس که باشد قابل پذیرش نیست.
در زمان شلتوت شیعیان از وی مطالبه نمودند که فقه جعفری مانند فقه مذاهب چهارگانه در جامعة الأزهر تدریس شود.
شیخ حسنین مخلوف میگوید: محمد قمّی از شلتوت خواست که فقه جعفری در جامعة الأزهر تدریس شود من وقتی که از ین جریان آگاه شدم علیه این مفکوره مسوَّدهء را ترتیب دادم و جواز نکاح متعه و بطلان آن را نزد اهل سنت نوشتم و اهل حل و عقد مصر را در جریان گذاشتم، همگی قرار صادر نمودند که این کار ناممکن است بحمد الله والمنّة این دسیسهء قمی در نطفه خنثی گردید.
جامعة الأزهر در سال (۳/۱۲/۲۰۰۶) شماری از جراید و کتبی که مفکورهء شیعیت را به نشر میرساند مصادره کرد برخی آنها را در ذیل نام میگیریم:
۱. کتاب (الملحمة الحسینیة) - مرتضی مطهری: درین کتاب خود: بر دو صحابی بزرگوار معاویۀ بن أبیسفیان و سمرۀ بن جندبش تاخت نموده است. أزهر قرار صادر نمود که نشر این کتاب حرام است.
۲. مجلّهء أهلبیت: این مجلّه نظریات شیعهء امامیه را نشر میکرد، مخالفتهای اصولی با اهل سنت داشت و هدف اصلی آن تاخت و تاز بر أصحاب پیامبر اسلامصبود.
۳. در دو جریدهء: «الفجر» «الغد» مضمونی را نشر کردند که در آن عمر بن الخطاب و مغیره بن شعبه و عائشهش از طرف شیعه مورد طعن قرار گرفته بودند عجالة جامعة الأزهر روز (۱۱/۱۰/ ۲۰۰۶) قرار صادر نمود که باید با این دو جریده رفتار قانونی صورت گیرد.
متعاقبا مجمع فقه اسلامی قطع نامهء را تحت عنوان - باید از همچو تعرضاتی که در تضاد با روح اسلام قرار دارد و علیه اصحاب پیامبر صورت میگیرد جلو گیری شود - قرآئت نمود.
دار الافتای مصر از تمامی مسلمانان جهان خواست با چنین نوشتارهای که افکار مسلمانان را مسموم میسازد و إلحاد و إنکار وحی را به نشر میرسانند و اصحاب پیامبر را دشنام میدهند قطع روابط نمایند.
طنطاوی - شیخ فعلی أزهر در مجلس عالی شؤن اسلامی در مسجد نور واقع عباسیه سخنرانی داشت بعد از تقبیح عملکرد دشمنان اصحاب پیامبر چنین اظهار نظر نمود: «من يقترف هذا الذنب العظيم كافرٌ وخارجٌ عن ملة الإسلام»مرتکبین چنین جرائم نابخشودنی کافر و از دین اسلام بیرون اند.
اینها همه شواهدی اند که نظریات علمای جامعة أزهر را منعکس میسازد و نشان میدهد که علمای ازهر به هیچ وجه با شیعه هم صدا نیستند و نه آنها را مذهب پنجم قبول دارند.