۳- محدودسازی اسلام در عصر نبوت و عدم تعدی آن به نسلهای بعدی
هرگاه که به ارتداد و فسق ناقلین اسلام باور داشته باشیم، و لعنت آنها را تقرُّب دانسته به ایشان ناسزا بگوئیم، و آنها را متصف به زشتترین صفات پنداریم، با نظرداشت این باورها چگونه ممکن است که به قرآن و سنتی که آنها به ما انتقال دادهاند اعتماد کرد؟!
أئمّهء اسلام هدف طاعنین را خوب درک کردهاند آنها با این بدگوئیهای خود هدفشان تنها مطعون قرار دادن یاران پیامبر نیست بلکه میخواهند بگویند که، اسلام برای نسل های بعدی قابل تطبیق نیست.
أبوزرعهء رازی/میگوید: «شخصی را دیدی که یکتن از یاران پیامبر را انتقاد میکند بدان که آن شخص زندیق است، به علت اینکه: قرآن و پیامبر هردو حق اند، همین اصحاب پیامبر بودند که قرآن و سنت را به ما رسانیده اند، با این عملکرد خود میخواهند گواهان دین ما را جرح کنند و عمل به قرآن و حدیث را باطل اعلان نمایند در حقیقت خود آنها مجروح و زندیق اند» [۲۲۱].
چندان نیاز نیست که پیرامون عدالت یاران پیامبر به سخنان سلف استناد نمائیم زیرا تحلیل و تجزیه راجع به قومی که خدای خبیر و دانا خود آنها را برای صحبت پیامبرش برگزیده است جز اضافه گوئی نیست، ما بحیث یک مسلمان کسانی را که خدا و پیامبرش ستودهاند مورد ستایش قرار میدهیم و یاران رسول خدا و دوستان الله را بعد از انبیاء برترین مخلوق، و دوستی به آنها را ایمان و دشمنی به ایشان را کفر و منافقت میدانیم.
ب: شک در سلامت قرآن کریم و اعتقاد به زیادت و نقصان در آن از لازمهء کفر مُشَکِّک است؛ قرآن عظیم الشأن صراحت دارد که از زیادت و نقصان مصون است باور داشتن بدین که قرآن دستخوش قرار گرفته است، انکار نمودن از صراحت قرآن است.
امت مسلمان در کل اتفاق نظر دارند که قرآن دستخوش کس قرار نگرفته و نه این کار امکان پذیر است.
قرآن کریم با بلندترین مزایای تواتر نقل گردیده است، قرنها پیهم این کتاب مقدَّس را به نسل بعدی انتقال دادهاند، اصحاب پیامبر در مجموع قرآن را از پیغمبرص و تابعین از صحابه أخذ نمودند و این سلسلهء أخذ قرآن کریم تا که به ما رسید ادامه یافت الحمد لله والمنّه.
اشخاصی که در سالم بودن قرآن شک و تردید دارند باید نسبت به همه چیز نظر بد بینانه داشته باشند و نباید صحت هیچ چیز را بپذیرند حتى ثبوت نسب خود را از پدرانشان، و باید همه واقعات تأریخی را نادیده بگیرند.
ج: برداشت شیعه از قرآن، برداشتی که شیعه از قرآن دارد و به آن گونهء که به تأویل آیات قرآن میپردازند خواننده را متحیِّر میسازد، از سبک گفتار چنین برمیآید که گویا قرآن برای ستایش علیس و علی زادگان و برای نفرین آنانی که از دید گاه شیعه اشخاص مطلوب نیستند فرود آمده است و بس، چنین برداشتها خیلیها ابتدائی، غیرمنطقی و دور از حقیقت میباشد، قرآن با این عظمتی که دارد کارش معرِّفی نمودن یک خانواده نیست (معرِّفی نمودن خانواده نه چندان کار دشوار است طفلی که به سخن گفتن آغاز میکند استعداد معرفی کردن را دارد قرآن را با این سروسامان طفلانه چه کار؟ مترجم).
قرآن این منهج قویم خدای برای تنظیم سازی حیات انسانیت از آغاز تا نهایت هستی فرود آمده است، کتابی که عقاید، اخلاق، آداب و سرگذشت گذشتگان را احتوا نموده است و با آموزههای سرشار از حکمتش برای انسان اندرز میدهد و از روشهای ستمگرانِ اسلامستیز آگاهی میبخشد و انسانیت را از کردار آنها برحذر میدارد.
د: دیدگاه شیعه راجع به امامان شان، أئمَّهء خود را معصوم و از گناه پاک میدانند، صفاتی که تنها شایستهء خداوند است به أئمَّهء خود نسبت میدهند.
هـ: تعصب مذهبی شیعه بجای رسیده است که مخالفین خود را تکفیر میکنند.
اهل سنت از دیدگاه شیعه پلید، کافر، ناصبی و دوزخی اند، عقیدهء امامت در جامعهء تشیُّع باعث گردیده است که گرایشهای غیرتشیُّعی را تکفیر کنند، امامت به باور شیعه رکن هفتم از ارکان ایمان میباشد، نداشتن اعتقاد به امامت چنان نزد شیعه با ارزش است که مسلمان باداشتن تمامی ارزشهای اسلامی اعم از نماز، روزه و.... اگر امامت را نپذیرد کافر است.
و: دوازده امامیها آمادهء فروگذاری أصول خود نیستند، این اندیشهها عقاید موروثی میان آنها است، اگر أصول اعتقادی خود را ترک کنند دیگر مذهبی بنام شیعه باقی نمیماند.
ز: آرمان آنها شیعهسازی سنیها است نه ترک مذهب خود، دعوت تشیع بالفعل در کشورهای سنی برای شیعهسازی اهل سنت جریان دارد، این هدف را تحت شعار محبت به اهلبیت ادامـه میدهند، با قاطعیت کشور عزیزِ ما – مصر- را هدف قـرار دادهاند.
ح: کسانی که منافع مادِّی خود را در گرفتن خمس میبینند ازین موقف مادِّی خود به هیچ صورت تنازل نخواهند کرد، شک نیست که این روند ضربهء بزرگ بر اسلام و مسلمانان میباشد.
ط: شخصی که شیعه را در اندیشههای ذیل تصدیق میکند، کسی را میماند که آب را در قبضهء خود گرفته است، معلوم است که دستش خالی خواهد ماند:
• دست برداری از تکفیر صحابه.
• تبریه از تحریف قرآن.
• انکار از تقیه.
اما حقیقت این است که أصحاب پیامبر را لعنت میکنند و شاهد این گفتهها کُتُب و أدعیهء آنها است، قرآن را محرَّف میدانند، به مصحف فاطمه باورمند اند، تقیه را دین خود دانسته و آن را بارزترین انگیزههای تقرُّب به خداوند میپندارند.
از پشت اندیشهء تشیُّع دست کشور مقتدر چون ایران است، این کشور با اقتصاد سرشاری که دارد آیین شیعیت را رشد میدهد.
برای فراهم سازی قناعتِ آنانی که تلاش خسته ناپذیری را در راستای متحد ساختن شیعه و سنی انجام میدهند تصویری از اختلاف این دو مذهب را در ذیل تحت پرسشی متذکِّر میشویم:
آیا ممکن است که اهل سنت با اینکه در اصول اعتقادی خود که قرآن و سنت میباشد باهم متفق اند اختلافات فرعی را کنار بگذارند؟ [۲۲۲]
پاسخ این سوال را برای کسانی میگذاریم که در مجال دعوت تجربهء بیشتر و از واقعیتها آگاهی کاملتر دارند.
مسلمان نباید با اندیشههای بدعی هم نوای نشان دهند این فرهنگ اسلام ستیز را اعتقادی باشد و یا غیر اعتقادی از جامعهء اسلامی بزدایند و هر مسلمان فریضهء دعوتگری به سوی قرآن و حدیث را فراموش نکند.
آری آشوب و خون ریزی چیزی دیگریست، طوری که این نوع شورشها دامنگیر برخی کشورها مانند عراق است.
آنانی که آتش جنگ را میان شیعه و سنِّی شعلهور میسازند گناه بزرگی را ارتکاب نمودند، حتى جنگ افروزی میان مسلمانان و مسیحیانی که در یک سر زمین زندگی میکنند خالی از معصیت نیست.
ومن الله التوفيق
[۲۲۱] «الکفایة فی علم الروایة» - خطیب بغدادی (۱ / ۹۶). [۲۲۲] ما شاهد اختلافات شدید مذهبی در میان اهل سنت هستیم، مذاهب: حنفی، شافعی، مالکی و حنبلی با اینکه در أصول متحد اند اختلافات فرعی دارند همین تنازعات فرعی سبب فروپاشی امت گردیده، هیچ مذهب آماده نیست که حتى در یک مسئلهء فرعی هم از موقف مذهبی خود به نفع مذهب دیگر کنار برود، پس چگونه ممکن خواهد بود که شیعه با اینکه اختلافات شدید اعتقادی با اهل سنت دارد بر سریک خوان جمع شوند؟ نباید در دام آن عده اشخاصی گرفتار شویم که از مدارک پولی تطمیع شدهاند، همواره شعار میدهند که اختلاف میان شیعه و سنی مانند اختلاف میان مذاهب اهل سنت است نخیر اختلافات ما با شیعه در اصول و فروع است بر خلاف اختلاف میان مذاهب اهل سنت است که آنجا اختلاف تنها در فروع میباشد. (مترجم)