مذهب شیعه از دیدگاه علمای بزرگ ازهر

فهرست کتاب

کشف الأسرار به شیخین اتهام می‌بندد

کشف الأسرار به شیخین اتهام می‌بندد

همین حالا پیش روی خود کتابی را دارم که «روح الله خمینی» با مخالفین اهل سنت خود جدال دارد، و دلائلی را راجع به رکن ششم که همان عقیدهء امامت می‌باشد و از ضروریات ایمان هر مسلمان می‌داند می‌آورد، اینک عنوان گزاری های خمینی را در ذیل چنین می‌یابیم:

مخالفتهای ابوبکر با نص قرآن: در آغاز از وراثت ملک و پادشاهی صحبت می‌کند آیه‌های ﴿وَوَرِثَ سُلَيۡمَٰنُ دَاوُۥدَ[النمل: ۱۶]. ترجمه: سلیمان پادشاهی را از داود به وراثت گرفت، و ﴿وَإِنِّي خِفۡتُ ٱلۡمَوَٰلِيَ مِن وَرَآءِي وَكَانَتِ ٱمۡرَأَتِي عَاقِرٗا فَهَبۡ لِي مِن لَّدُنكَ وَلِيّٗا٥ يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنۡ ءَالِ يَعۡقُوبَۖ[مریم: ۵- ۶].

ترجمه: «من می‌ترسم از خویشاوندان خود و زن من نازای است پس ببخش بر من از نزد خود پسر تا وارث من و وارث آل یعقوب شود».

خمینی ازین آیات حاکمیت علیس را به اثبات می‌رساند، گویا خلافت را از پیامبر به وراثت گرفته است.

متعاقبا دلائلی را جمع می‌کند که گویا ابوبکر از نصوص قرآن مخالفت نموده و اهل بیت را از حاکمیت زدوده است، با اختراع [۲۱۲]حدیث «نحن معاشر الأنبياء لا نورث ما ترکناه صدقة» [۲۱۳].

ترجمه: ما گروه پیامبران به میراث نمی‌گذاریم آن چه از ما می‌ماند صدقه است.

ابوبکر اهل بیت را به محاصرهء اقتصادی کشاند و با ضبط دارای آن‌ها را در تنگنای فقر قرار داد.

در (ص ۱۱۴) [۲۱۴]از مخالفت‌های امیر المؤمنین عمرس با قرآن یاد آور می‌شود، رویدادی را ذکر می‌کند و طبق میل و فکر خود نتیجه گیری می‌نماید، از حدیث قرطاس سخن می‌گوید: و سخن عمرس را ذکر نموده در پی یاد آوری مصادر چنین ابراز می‌دارد: «یقینا این دروغ از ابن خطاب مفتری صادر شده است» متعاقبا در سطور بعدی می‌گوید: «این سخنان دروغ از اصل کفر و زندقه سرچشمه گرفته» در (ص ۱۱۶) [۲۱۵]تحت عنوان «نتیجهء سخن ما در این باره» می‌گوید: «از مجموع این مادَّه‌ها معلوم شد که مخافت کردن شیخین از قرآن در حضور مسلمانان یک امر خیلی مهمی نبوده (دلیل این تحلیل خود را این طور بیان می‌کند) شیخین سخن کس را نمی‌شنیدند، آمادهء ترک ریاست هم نبودند، و از عمر هم استبعادی نداشت که آخر امر بگوید خدا یا جبرئیل یا پیغمبر در فرستادن یا آوردن این آیه اشتباه کردند آنگاه سنیان نیز از جای بر می‌خاستند و متابعت او را می‌کردند چنانچه دراین همه تغییراتی که در دین اسلام داد متابعت از او کردند و قول او را به آیات قرآنی و گفته‌های پیغمبر اسلام تقدم داشتند».

خمینی تا به این حد شخصیت شیخین را مورد تاخت می‌دهد، خمینی با این نوشتارش می‌خواهد در دل و دماغ پیروان خود نهال دشمنی را راجع به ابوبکر و عمر غرس نماید بدیهی است که ما چنین اعتقاد را نمی‌پذیریم و با قیمت جان خود علیه آن مبارزه می‌کنیم، بار الها ! به تو پناه از کسیکه به اینگونه اعتقادات باورمند است، با نظرداشت چنین هرزه سرای‌های وی دیگر چه جای تعجب است که خمینی شیخین را «جبت و طاغوت» بنامد و یا آن دو بزرگوار را «دو بت قریش» عنوان کند؟ و مانند نیاکانش لعنت شیخین را از وجایب ایمانی خود دانسته، و لعنت ابوبکر و عمر و دختران آن‌ها عائشه و حفصهبرا ثواب تلقی نماید؟ و در عوض لعنت براین ها و عثمان از بارگاه خدا طالب مزد و اجر باشد؟ [۲۱۶].

[۲۱۲] از اینکه حدیث مذکور را اختراع ابوبکر می‌نامند اتهام را به ابوبکر بسته‌اند حقیقت این است که حدیث مذکور صحیح و ثابت است ابوبکر، عمر، عثمان و خود علی، سعدبن أبی وقاص، زبیر بن عوامشآن را روایت نموده‌اند ولی خمینی با اینکه روایت پیامبر را نمی‌پذیرد خود را تباه ساخته است. [۲۱۳] متفق علیه: بخاری: کتاب فرض الخمس - باب فرض الخمس (۳۰۹۳) مسلم: کتاب الجهاد والسیر - باب «قول النبی جلا نورث (۱۷۵۹). مسند أحمد: (۲/ ۴۶۳). [۲۱۴] جناب دوکتورعبد المنعم نمر نسخهء را که باخود دارد حتماً سخن عمر در (ص ۱۱۴) آن باشد ولی کشف الأسراری که نزد من است سخن عمر در (ص ۱۱۷) آن می‌باشد، همیشه روی صفحات حساب نشود بهتر خواهد بود، زیرا در چاپ‌های مختلف صفحات از هم تفاوت می‌داشته باشد، مهم این که این سخن آنجا است. مترجم [۲۱۵] نسخهء که با من است در (ص ۱۱۹). مترجم [۲۱۶] کشف الأسرار (ص ۲۴) کتاب شهادات فی اصحاب رسول الله از محمد ابراهیم شقره سابق خطیب مسجد اقصی، طبع دارعمان، اردن.