مذهب شیعه از دیدگاه علمای بزرگ ازهر

فهرست کتاب

از دیدگاه شریعت نکاح درزی با زن مسلمان باطل است

از دیدگاه شریعت نکاح درزی با زن مسلمان باطل است

سوال: مرد درزی قصد نکاح با اشراف زادهء سنی را دارد آیا این عقد صحیح خواهد شد و مجامعت درزی با زن سنی جواز دارد؟ [۱۸۴]

شیخ عبد المجید سلیم [۱۸۵]چنین پاسخ ارایه می‌کند: ابن عابدین در باب مرتد جزء سوم از «رد المحتار» اینطور ابراز می‌دارد.

از همین جا حکم «دروز» و «نیامنه» را دانسته می‌شود آن‌ها در شهرهای شام (سوریه) اسکان پذیراند اظهار مسلمان بودن، روزه و نماز را دارند ولی به تناسخ ارواح باور دارند، شراب و زنا را حلال می‌دانند، ظهور الوهیت را در اشخاص یکی پی دیگری جواز می‌دهند، از روزه، نماز و حج منکر اند، می‌گویند: «در فهم مصادق تکالیف شرعی اشتباه صورت گرفته است، در ارتباط به پیامبرصسخنان رکیک و بی‌هوده و موضع‌گیری‌های خطیر دارند».

محقق عبدالرحمن عماری، فتاوای مفصَّلی را در ارتباط به آن‌ها بنشر رسانیده در آن فتاوا چنین آمده است: اعتقادات دروزها با اعتقادات نُصَیری‌ها و اسماعیلی‌ها باهمی دارد، اسماعیلی‌ها آنانی که قرامطه و باطنیه لقب گرفته‌اند، صاحب مواقف از علمای چهار مذهب نقل می‌کند که اسکان آن‌ها در قلمرو مسلمانان با پرداخت جزیه و بدون جزیه پردازی حلال نیست مذبوحه‌شان حرام است و نکاح با ایشان جواز ندارد [۱۸۶].

ابن عابدین در فصل محرَّمات تحت عبارت «وحرم نکاح الوثنیة بالإجماع» چنین می‌گوید: «این عبارت «دروز» و «نصیری» و «نیامنه» را شامل می‌شود، عقد نکاح به آن‌ها جواز ندارد و نه ذبیحه‌شان خورده می‌شود، زیرا که کتاب آسمانی ندارند» [۱۸۷].

مردی که در سوال ذکر شده اگر دروز باشد و باورهای داشته باشد که ابن عابدین یاد آورشده است، پس او کافر است و نکاح زن مسلمان با او جائز نیست، با این همه اگر عقد نکاح بسته شد و زن و مرد با هم آمیختند، به علت باطل بودن عقد، هیچ یک از آثارِ نکاحِ صحیح بر آن مرتب نخواهد شد، بفرض همبستری، با زن زنا صورت گرفته، نه نسـب ثابت می‌شود و نه عدت واجـب می‌گردد [۱۸۸].

پرسندهء محترم: از لابلای توضیح مذکور پاسخ خود را گرفته باشد والله تعالی اعلم.

[۱۸۴] «فتاوای دارالإفتاء» باب «من أحکام الزواج ما یتعلق به» شماره (۸۲) بتاریخ (۸/ رمضان/ ۱۳۵۳ هـ) یا (۱۵/ دسمبر/ ۱۹۳۴م). [۱۸۵] شیخ عبدالمجید سلیم درسال (۱۸۸۲ م) در مرکز (ایتای با رود) ولایت بحیره تولد یافت و در سال (۱۹۰۸م) با امتیاز درجه اول دیپلوم خود را از «جامعة الأزهر» اخذ نمود، وظایف مختلف از قبیل تدریس، قضا، افتاء، و مشیخهء أزهر را به عهده داشت، تقریبا (۲۰) سال مسؤلیت افتاء را بدوش داشت، بیش از پنچ هزار فتوا صادر نموده است، دوبار شیخ أزهر شد در بار اول بخاطر انتقادش از پادشاه برطرف گردید و مشیخهء «جامعة الأزهر» را برای بار دوم احراز نمود و در (۱۷/سبتمبر/۱۹۵۲) استعفاء داد و در سپیده دم (۵/ ماه صفر سال ۱۳۷۴هـ) مطابق (۱۷/ اکتوبر/ ۱۹۵۴م ) زندگی را پدرود گفت. [۱۸۶] «رد المحتار» علی الدر المختار - ابن عابدین (۴/ ۲۴۴). [۱۸۷] «رد المحتار علی الدر المختار» - ابن عابدین (۳/ ۴۶). [۱۸۸] «رد المحتار علی الدرالمختار» - (ج ۲ / آخر فصل ثبوت النسب).