۴. حدیث
عن أبي جعفر÷قال: «قال الله تبارک وتعالی: لأعذبنَّ کلَّ رعية في الإسلام دانت بولاية کل إمام جائر ليس من الله، وإن کانت الرَّعيَّة في أعمالها برَّة تقيَّة ولأعفونَّ عن کل رعيَّة في الإسلام دانت بولاية کل إمام عادل من الله، وإن کانت الرعيَّة في أنفسها ظالمة مسيئة» [۱۹۶].
ترجمه: ابوجغفر میگوید: «خداوند متعال میفرماید: رعایای که از امام غیر برگزیده از طرف الله و ستمگر پیروی میکنند گرچه متقی نکوکارهم باشند مورد عذاب من قرار خواهند گرفت و رعایای که از امامی اطاعت نمایند که خداوند او را برگزیده است با اینکه مسئ و بد کردارهم باشند مورد عفو من قرار خواهند گرفت.
اما نسبت به تحریف قرآن روایاتی را از مراجع با اعتبار شیعه در ذیل یاد آور میشویم:
عن أبي عبدالله÷«وإنَّ عندنا لمصحف فاطمة - ’- مصحف فيه مثل قرآنکم هذا ثلاث مرات والله مافيه من قرآنکم حرف واحد» [۱۹۷].
ترجمه: ابوعبدالله میگوید: «ما باخود مصحف فاطمه را داریم، مصحف فاطمه سه چند قرآن شماست، بخدا سوگند که حرفی از قرآن شما در اونیست».
عن أبي جعفر÷يقول: «ما ادعی أحد من الناس أنه جمع القرآن کله کما أنزل إلا کذاب، وما أجمعه وحفظ کما نزله الله تعالی إلا علي بن أبي طالب÷والأئمّة من بعده †» [۱۹۸].
ترجمه: ابوجعفر÷میگوید: «جز کذابین و دروغ گویان احدی ادعای جمع آوری تمامی قرآن را نکرده است، آری فقط علی و ائمَّهء‡تمامی قرآن را جمع و حفظ نمودهاند.
برخی آنها در «مجلة الأزهر» ادعای تحریف قرآن را تردید نمودهاند و روایات مذکور را از میزان اعتبار ساقط دانسته فقط جواز روایتش را مجاز دانسته و عمل بدان را نادرست میدانند.
در پاسخ عرض شود که، نباید جایگاه اصول کافی را در مجامع شیعه فراموش کنیم همین طور کلینی - مصنِّف أصول کافی- هم از أعلام شیعه میباشد.
صاحب روضات در ارتباط کلینی میگوید: محمد بن یعقوب بن اسحاق کلینی، رازی و صاحب «الکافی» بزرگتر و برتر ازین است که نزد هردو فریق (شیعه و سنی) مخفی بماند اگر از حقیقت نگذریم با اینکه کلینی فضل بخصوص دارد، أمین اسلام و دلیل أعلام در طریقت هم است.
طائفه (شیعه) اتفاق نظر دارند که کلینی به مراتب اوثق از سه تن (اصحاب کتب أربعه) میباشد آنهای که سرداران شریعت اسلام اند [۱۹۹].
«ثقة الإسلام في العلم والفقه والحديث والورع وجلالة الشان، أشهر من أن يحيط به قلم ويستوفيه رقم وصنف الکتاب الکبير المعروف ب: «الکافي» إلی أن قال: «الذي لم يُصَنَّف في الإسلام مثله» [۲۰۰].
ترجمه: اوثق ترین شخص در علم فقه، حدیث، تقوا و بزرگواری، شهرت این شخص بجای رسیده است که بیرون از شمار، و قلم از جمع آوری آن عاجز است و در مدت (۲۰) سال کتاب بزرگ «الکافی» را تصنیف نمود کتابی که در تاریخ اسلام بیمانند بوده و هیچ کتاب چون کتاب «کافی» تصنیف نشده است (یکی از ویژگیهای الکافی این است) که در حضور قائم (مهدی منتظر) پیش کرده شد قائم بعد از تحسین فرمود: برای شیعیان ما کفایست.
این است کتاب کافی و این است منزلت او کتابی که در سطح اسلام نذیر ندارد، کلینی مجدِّد مذهب شیعه و مصنِّف، جایگاهش در علم فقه، حدیث، تقوا و جلالت و بزرگی آنقدر بلند که قلم از ستایش او عاجز، و مهم اینکه وثیقهء اسلام اش میدانید اینک همین بزرگوارتان احادیثی که قرآن را ناقص و محرَّف میخواند روایت نموده است، کتابی که مهدی آن را تصدیق میکند و برای شیعه کافی میداند و در اسلام نذیر ندارد، اگر به چنین کتابتان با اینقدر ستایش اعتماد ندارید، پس آیا کدام مرجع مؤثق دیگری نزد تان است که برای وضاحت بیشتر و نمایش چهرهء واقعی مذهبتان از آن مراجع إستفاده نمائیم؟
آری کتاب دیگری هم بنام «فصل الخطاب فی إثبات تحریف کتاب رب الأرباب» را در دسترس خود داریم، که شخصا در موضوع تحریف قرآن نوشته شده است، این کتاب ثابت ساخته است که شیعهها به تحریف قرآن قائل اند.
برادر محترم «محمد نصیف» یکتن از علمای نامور جده کتاب مذکور (فصل الخطاب...) را در تابستان سال (۱۹۰۹) بغرض دریافت فتوا به دارالإفتای «جامعة الأزهر» فرستاد.
شیعه از بدو آغاز خود تا این دم فردی از أهل تسنن را عفو نکردند نه حُکَّام و نه رعیت، همگان را یکسره تکفیر نمودند حتى جنگ با کفار را دریک سنگر با أهل سنت تحمل ندارند، به روایات ذیل دقت نمائید؟!
عن عبدالله بن سنان قال قلت لأبي عبدالله «جعلت فداک! ما تقول في هولاء الذين يقتلون في هذه الثغور؟ قال: الويل يتعجَّلون قتلة في الدنيا وقتلة في الآخرة والله ما الشهداء إلاَّ شيعتنا ولو ماتوا علی فُرُشُهِم» [۲۰۱].
عبدالله بن سنان میگوید: «در پرسشی از ابو عبدالله به او گفتم: فدای تو شوم، در ارتباط با اینهای که دارند در این مرزها میجنگند چه نظرداری؟ ابو عبد الله گفت: «این های که درین مرزها میمیرند همگی تباه شدهاند، بخدا سوگند جز شیعیان ما که اگر در بسترخوابشان هم بمیرند شهید اند احدی شهید نیست.
[۱۹۶] چهار احادیثی را که با رعایت شماره در متن ذکر نمودیم در کتاب کلینی - أصول الکافی:- کتاب الحجت «باب من ادعی الإمامة ولیس لها بأهل ومن جحد الأئمة أو بعضهم «من أثبت الإمامة لمن لیس لها بأهل» (ج / ۱ / ص / ۳۷۴، حدیث ۱۲). [۱۹۷] اصول الکافی - باب ذکر فیه الصحیفة والجفر والجامعة ومصحف فاطمة علیها السلام (ص ۲۳۹). [۱۹۸] أصول الکافی – باب «أنه لم یجمع القرآن کله إلا الأئمة علیهم السلام» و «أنهم یعلمون علمه کله» (ج/ ۱/ ص / ۲۲۸). [۱۹۹] روضات الجنات (ص ۲۴). [۲۰۰] تنقیح المقال فی أحوال الرجال (ج ۱/ م ۳ / ص ۲۰۱). [۲۰۱] الوافی (ج ۹ ص - ۱۵) باب من یجب معه الجهاد ومن لا یجب.