۵- آنچه در امر ازدواج فقط مخصوص پیامبر ج است
پیامبر حمایت و مسئولیت عدهای از زنان را بر عهده داشتند که ایشان با هر یک از آنها به هدف خاصی ازدواج کرده بود و علاوه بر آن آنها نیز دارای جمال خیره کننده و جوانی و شادابی خرمی نبودند؛ بلکه فلسفهی این ازدواجها را فقط باید احترام و بزرگداشت آنان دانست. آنان لقب «امهات المؤمنین» یعنی مادران مؤمنان را به خود گرفتند و به مقام و منزلت بالای قرابت و نزدیکی با رسول الله ج نایل شدند و با نزول آیات تخییر، خدا و رسولش و زندگی اخروی را اختیار کردند و آنان را بر همه چیز ترجیح دادند و با پیش آمدن محدودیت مردان در تعداد زنان «به ۴ زن» برای آنان بسیار سخت و مشکل بود که رسول الله ج را ترک گویند و از او جدا شوند.
و از آنجا که خداوند تعالی و اشتیاق آنها به ماندن در نزد پیامبر ج را دید، پس پیامبر ج را از این قاعده مستثنی کرد و برای پیامبر ج جایز شد که تمام زنان خویش را نزدش نگه دارد و همه حلال او باشند؛ سپس قرآن کریم بر این تأیید کرد که نباید بیشتر از این تعداد زن بگیرد و به جای هیچ کدام از آنها کسی جایگزین نشود.
این امتیاز در واقع فقط به خاطر پیامبر ج بود؛ چرا که آنان از شرف و مقام والای نسبت با رسول الله ج محروم نشوند و علاوه بر آن این امر به این دلیل بود که زنان پیامبر، خدا و رسول و زندگی آخرت را ترجیح داده بودند و آیات زیر دربرگیرندهی همین مسائل است:
﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَيْكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَالَاتِكَ اللَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَكَ وَامْرَأَةً مُّؤْمِنَةً إِن وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَن يَسْتَنكِحَهَا خَالِصَةً لَّكَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ ۗ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ ۗ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا﴾[الأحزاب: ۵۰].
«ای پیامبر! ما همسرانت را که مهرشان را پرداختهای برای تو حلال کردیم، و (نیز) کنیزانی را که (از طریق غنایم جنگی) خدا به تو ارزانی داشته است، و دختران عمویت، و دختران عمههایت و دختران داییات، و دختران خالههایت که با تو هجرت کردهاند، (ازدواج با آنها برای تو حلال کردهایم) و (نیز) زن مؤمنی را که اگر خود را به پیامبر ببخشد، اگر پیامبر بخواهد او را به زنی گیرد، (این حکم) ویژهی توست؛ نه دیگر مؤمنان، به راستی که ما میدانیم آنچه را که بر آنها در (بارهی) همسرانشان و کنیزانشان واجب کردهایم، تا بر تو هیچ حرجی نباشد، و خداوند آمرزندهی مهربان است».
در این آیات خداوند تمام زنانی را که ذکر فرموده است، برای پیامبر ج حلال قرار داده است؛ هرچند که بالاتر از چهار زن باشد، در حالی که برخی از این ازدواجها برای دیگران حرام است.
برخی از ازدواجها که مخصوص پیامبر ج است، عبارتند از:
• زنانی که مهرشان را تعیین کرده است.
• تمامی کنیزانی که از طریق فیء به دست آمده است.
• دختر عموها، دختر عمهها، دختر داییها و دختر خالههایی که همراه ایشان هجرت کرده بودند، نه آنان که هجرت نکردهاند – آن هم به دلیل ارج نهادن به مقام و منزلت هجرت کنندگان.
• هر زنی که خواستار ازدواج با پیامبر باشد و هیچ مهریهای برای خود قرار ندهد و ولیّ آن زن هم حضور نداشته باشد، اگر پیامبر ج او را بخواهد، برایش جایز است.
خداوند این ویژگی را تنها مخصوص پیامبر قرار داده است؛ چرا که ایشان ولیّ و سرپرست تمام مردان و زنان مؤمن است، اما سایر مردم باید مطیع آنچه خدا در مورد زنان و کنیزانشان فرض و تعیین فرموده است، باشند تا حرج و سختی برای پیامبر در اینکه زنانش را نگه داشته است و به خاطر سازگاری با شرایط خاص محیط «در امر دعوت» ملزم به این کار است، نباشد.
سپس از پیامبر ج در مورد زنانی که خود را به پیامبر میبخشند تا زنی را به همسرانش اضافه کند یا نکاح او را تا مدتی معلوم «تا مرگ یکی از همسرانش» به تأخیر اندازد، سلب اختیار شد.
اما برای پیامبر ج جایز بود که اگر همبستری با یکی از همسرانش را به تأخیر میانداخت، هر لحظهای که آرزو داشت، با او همبستری نماید و همچنین جایز بود با هر کدام از همسرانش که آرزو داشت نزدیکی کند یا هرکدام از آنها را میتوانست به تأخیر اندازد. حضرت عایشه روایت میکند: این تحریم قبل از وفات پیامبر ج لغو شد، ولی پیامبر بعد از آن با وجود اجازهای که در زن گرفتن به وی داده شد، دیگر کسی را به همسری نگرفت و همان زنان قبلی، أمّهات المؤمنین، باقی ماندند.