دوّم: تولد فرزند
ازدواج بهترین راه برای بچّه دار شدن و بقاء نسل و افزایش آن است. کسی که ازدواج را در راستای محبت خداوند و به خاطر بقای نسل بشر در بدست آوردن فرزند انجام میدهد، مطابق خواست رسول الله ج نیز هست که ایشان از افزایش نسبت به امتهای دیگر در روز قیامت مباهات میکند.
پیامبر ج میفرماید:
«خَيْرُ نِسائِكُمُ الوَدُودُ الوَلودُ». [۲۶]
ترجمه: «بهترین زنان شما زن بسیار زاینده و بسیار با محبت است».
و نیز میفرماید:
«تَزَوَّجُوا الْوَدُودَ الْوَلُودَ، فَإِنِّي مُكَاثِرٌ بِكُمُ الْأُمُمَ». [۲۷]
ترجمه: «با زنی که بسیار زاینده و پر محبت است ازدواج کنید؛ زیرا من «به دلیل افزایش شما مسلمانان» بر امتهای دیگر فخر میکنم».
در تناسل، بقای انسان و افزایش آن وجود دارد، خداوند نیز «انسانها را» از کشتن و زنده به گور کردن فرزندان نهی میکند و میفرماید:
﴿وَإِذَا ٱلۡمَوۡءُۥدَةُ سُئِلَتۡ٨ بِأَيِّ ذَنۢبٖ قُتِلَتۡ٩﴾[التكوير: ۸-۹].
«هنگامی که از دختر زنده به گور شده پرسیده میشود، به سبب کدامین گناه کشته شده است».
علاوه بر آن، خداوند تبارک و تعالی میفرماید:
﴿وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلَاقٍ ۖ نَّحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِيَّاكُمْ ۚ﴾[الإسراء: ۳۱].
«و فرزندانتان از ترس تنگدستی نکشید، ما آنها و شما را روزی میدهیم».
اگرچه برخی از پدران در زمان جاهلیت، از فرزندانشان به خصوص دختران نفرت داشتند، اما برخلاف این عده، بسیاری از اعراب دختران را گرامی و منزلت آنها را رفیع میداشتند.
به طور مثال زبیر بن عبدالمطلب از ورود دخترش «أمّ الحکم» شاد میشد و با سرودن اشعار مدح در مورد دخترش نسبت به وی ابراز عطوفت مینمود. یا حبذا ام الحکم... . شاعر مهربان حطّان بن المعلّی عقیده داشت که زندگی و حیاتش، وابسته به وجود دخترانش است؛ به گونهای که با مریضی و ناراحتی آنها دردمند میشد و اگر آنها با نسیمی ناراحت شوند، «زندگی بر او» تنگ میگردد و میسرود: لَو لا بَیّناتٌ کَزُغب القَطا...
از همین رو گاهی در میان اعراب در موضوع محبّت نسبت به فرزند، میان زوجین جدال و نزاع واقعی اتفاق میافتاد. «امّ عوف» از شوهرش أبوالاسود الدؤلی دربارهی فرزندی که او داشت، نزد زیاد شکایت کرد که ابو الاسود فرزند را از آن خود میداند، ابو الاسود گفت: من از او «همسرش» بر فرزندان حق بیشتری دارم، آنها را حمل کردم قبل از اینکه او آنها را حمل کند و آنها را زاییدم قبل از اینکه او بزاید. أمّ عوف گفت: تو او را با حالت شهوت زاییدی ولی من با حالت سختی و ناراحتی، تو او را به سبکی و راحتی حمل کردی ولی من او را با سختی و سنگینی حمل کردم. زیاد گفت: تو راست میگویی، تو نسبت به او حق بیشتری داری و بچه را به زن داد.
رسول الله ج میفرماید:
«تَنَاکَحُوا تَنَاسَلُوا فَإِنِّي مُبَاهٍ بِکُم الأُمَمَ یومَ القَیامَةِ». [۲۸]
ترجمه: «ازدواج کنید «تا نسلتان» فراوان شود، چون من در روز قیامت به کثرت امتم بر دیگر امم افتخار و مباهات میکنم».
این حدیث بیانگر اهمیت ازدواج است، و آن، این است که یکی از اهداف ازدواج زیادی نسل است که در آن زیادی امّت «رسول الله» وجود دارد و این امر فقط با کثرت ازدواج تحقق میپذیرد.
به خالد بن صفوان گفته شد: کدام همسران برترند؟
گفت: زنی که از شوهرش فرمانبرداری کند و جز به ضرورت از خانه بیرون نرود، و زمانی که عصبانی شود، صبور و بردبار باشد و زمانی که بخندد با حالت تبسّم، بخندد، و هنگام تهیه چیزی آن را با ذوق و سلیقه تهیه نماید و هنگام سخن گفتن راست میگوید و در خانوادهاش عزیز و محترم و در نفسش ذلیل و خوار است، یعنی مغرور نیست، زنی که پر محبّت و زاینده است، هر عملی که انجام میدهد نیکو و دوست داشتنی است.
آیا بعد از قضای شهوت و ارضای جنسی، چیزی بهتر از فرزندی که خانه را پر از «شادابی» میکند و با کودکانه حرف زدن و خزیدن بر روی زمین و شادی و سرور خانواده را خوشبخت و سعادتمند میکند، وجود دارد؟!
احنف بن قیس نزد حضرت معاویهس حاضر شد، در حالی که یزید در آغوشش بود و با دیدهی تحسین به او نگاه میکرد و آن گاه به احنف گفت: ای أبابحر! در مورد فرزند چه میگویی؟ او منظور حضرت معاویهس را فهمید و گفت: ای امیرالمؤمنین! فرزندان پشتیبانان و ثمرهی دلهای ما و بینایی چشمان مان هستند. به کمک آنها به دشمنانمان حمله میکنیم و آنها یادگاران ما، برای کسانی هستند که بعد از ما خواهند آمد؛ پس تو نسبت به آنها، همچون زمینی بردبار و آسمانی سایه افکن باش و اگر از تو چیزی خواستند به آنها عطا نما و اگر رضایت تو را طلبیدند، به آنان ببخش.
پشتیبانی و کمک خود را از آنها دریغ مدار، تا چنان نشود که نزدیکی به تو را ملال آور و زندگیت را ناخوشایند بدانند و آرزوی مردن تو را بنمایند؛ پس معاویهس گفت: خداوند به تو اجر دهد ای أبابحر! فرزند همان چیزی است که تو آن را وصف کردی.
در برخی از کشورها دولت برای کسانی که فرزندانی با هوش و دانا پرورش میدهند، پاداش و مزایایی در نظر گرفته است و به آنها توجه خاص میکند و از آنها نگهداری ویژه به عمل میآورد و نیازهایشان را به نحوی رفع میسازد که برای بقاء و رشد آنها در آبادانی کشور، بسنده است. بنابراین، دلایل بیانگر آن است که طلب فرزند یکی از اهداف ازدواج در شریعت اسلام تلقی میگردد.
[۲۶] به روایت بیهقی (۷/۸۲). [مؤلف] آلبانی در السلسلة الصحيحة (۱۸۴۹) میگوید: صحیح است. [مصحح] [۲۷] به روایت ابوداود (۲۰۵۰) در النکاح. [مؤلف] آلبانی در آداب الزفاف (ص ۶۰) میگوید: صحیح است. [مصحح] [۲۸] سخاوی در المقاصد الحسنه شمارۀ (۳۵۰) و عجلوئی در کشف الخفا (۱/۳۸۰) آن را به روایت از عبدالرزاق و بیهقی آوردهاند. [مؤلف] حافظ العراقي در تخريج الإحياء (۲/۲۹) میگوید: اسناد آن ضعیف است. و آلبانی در ضعيف الجامع (۲۴۸۴) میگوید: ضعیف است. [مصحح]