ازدواج و خوشبختی زناشویی در سایه اسلام

فهرست کتاب

۳- میانه‌‌‌روی در حالت غیرت

۳- میانه‌‌‌روی در حالت غیرت

منظور از غیرت، عدم غفلت نسبت به اموری است که نتایج ترسناک در بر داشته باشد و عدم مبالغه در ظن و گمان و سختگیری در محاسبه را می‌‌‌رساند.

پیامبر ج می‌‌‌فرماید: «ان من الغيرة غيرَة يبغضها الله عز وجل وَهِي من غيرَة الرجل على أَهله من غير رِيبَة». [۱۷۰]

«همانا که برخی از غیرت‌‌‌ها خشم خدای را برمی‌‌‌انگیزد و آن غیرت مردی است نسبت به خانواده‌‌‌اش، در حالی که هیچ گونه شک و شبهه‌‌‌ای نسبت به خانواده‌‌‌اش وجود ندارد».

حضرت علیس می‌‌‌فرماید: بر خانواده‌‌‌ات غیرت را زیاد مکن که به خاطر این بدگمانی زنت متهم به فحشاء شود.

اما در مجموع غیرت، مطلوب و مایه‌‌‌ی‌‌‌ کرامت و بزرگواری است و اگر در جایگاه و مکان خویش به کار رود، زیبا و پسندیده است. رسول الله ج می‌‌‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ يَغَارُ، وَالمُؤْمِنُ يَغَارُ، وَغَيْرَةُ اللهِ أَنْ يَأْتِيَ الرجل مَا حَرَّمَ عَلَيْهِ».

ترجمه: «خداوند غیرت به خرج می‌‌‌دهد و مؤمن نیز غیرت به خرج می‌‌‌دهد و غیرت خداوند متعال آن است که مرد مرتکب انجام حرام می‌‌‌شود (و باعث غیرت خدا می‌‌‌شود)». [۱۷۱]

اما برخی از مردان که خود را متمدّن و پیشرفته می‌‌‌دانند، با همسرش با زینت و آرایش کامل همراه دوستانش شب زنده‌‌‌داری می‌‌‌کند و در مکان‌‌‌های مخصوصی جمع می‌‌‌شوند و گاهی برخی از آن‌‌‌ها از آن طلب رقص و سماء می‌‌‌نمایند. حال این سؤال مطرح است که آیا می‌‌‌توان چنین مردانی را با غیرت شمرد؟

راه حل درست، در اختلاط نشدن زن با مردان است. از حضرت علی س روایت شده است که ایشان نزد پیامبر ج بودند و فرمودند: «اي شيىء خير للمرأة؟». «بهترین چیز برای زن چیست؟». پس همه ساکت شدند هنگامی که من برگشتم به فاطمه ل گفتم: بهترین چیز برای زنان چیست؟

فرمود: مردان آن‌‌‌ها را نبینند. پس من آن را نزد پیامبر ج ذکر کردم، ایشان فرمود: «إِنَّهَا فَاطِمَةُ بِضْعَةٌ مِنِّي». «همانا که فاطمه پاره‌‌‌ی تن من است». [۱۷۲]

ابن قیّم فرموده است: اساس دین غیرت است و هرکس غیرت نداشته باشد، دین ندارد. غیرت قلب را حمایت می‌‌‌کند و در نتیجه اعضاء و جوارح حمایت و حفاظت می‌‌‌شوند، زشتی‌‌‌ها و فواحش را دور می‌‌‌کند، و نداشتن غیرت، قلب را می‌‌‌میراند؛ در نتیجه جوارح نیز می‌‌‌میرند و به طور قطع دفاعی نزد آن باقی نمی‌‌‌ماند. و غیرت بسان نیرو و قوتی است که بیماری را دفع و در برابر آن ایستادگی می‌‌‌کند و زمانی که این نیرو از بین رفت، بیماری، بدن را آماده حمله می‌‌‌بیند و مدافعی نیست که مقابله کند؛ در نتیجه آن درد نفوذ پیدا می‌‌‌کند و گسترش می‌‌‌یابد؛ تا اینکه منجر به هلاکت شود.

[۱۷۰] به روایت نسائی (۵/۷۸) در الزکاة – و ابن ماجه (۱۹۹۶) و دارمی (۲/۱۴۹) در النکاح و امام احمد (۴۴۶ – ۵/۴۴۵). [مؤلف] با این لفظ «إنَّ من الغَيرةِ ما يحبُّها اللهُ ومنها ما يُبغضُهُ اللهُ فالَّتي يُبغضُها اللهُ الغَيرةُ في غيرِ رِيبةٍ»، آلبانی در صحیح ابوداود (۲۶۵۹) می‌‌‌گوید: حسن است. [مصحح] [۱۷۱] امام بخاری (۹/۳۱۹) در النکاح و امام مسلم (۲۷۶۱) در التوبة. [مؤلف] [۱۷۲] هیثمی در مجمع الزوائد (۴/۲۵۵) می‌‌‌گوید: بزار آن را روایت کرده است. [مؤلف] ابن حجر عسقلانی در مختصر البزار (۲/۳۴۴) می‌‌‌گوید: ضعیف است. [مصحح]