ازدواج و خوشبختی زناشویی در سایه اسلام

فهرست کتاب

۴- آسان گیری مهریه

۴- آسان گیری مهریه

اسلام، مهریه را به عنوان حق زن قرار داده است؛ به گونه‌‌‌ای که هیچ کس نمی‌‌‌تواند چیزی را از آن بدون رضایت او بگیرد، خداوند تبارک و تعالی می‌‌‌فرماید:

﴿وَآتُوا النِّسَاءَ صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً ۚ فَإِن طِبْنَ لَكُمْ عَن شَيْءٍ مِّنْهُ نَفْسًا فَكُلُوهُ هَنِيئًا مَّرِيئًا ٤[النساء: ۴].

«و مهریه زنان را به عنوان هدیه (و فریضه ای الهی) با طیب خاطر به آنان بدهید، پس اگر آنان چیزی از آن را با رضایت خاطر به شما بخشیدند، آن را حلال و گوارا بخورید».

اصلی‌‌‌ترین عاملی که زن را وادار به پذیرش ریاست مرد می‌‌‌کند، مهریه است. خداوند تبارک و تعالی می‌‌‌فرماید:

﴿لرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ[النساء: ۳۴].

«مردان بر زنان سر پرست و نگهبانند، بخاطر آنکه خداوند برخی از ایشان را بر برخی برتری داده، و (نیز) بخاطر آنکه از اموالشان خرج می‌‌‌کنند».

آیین اسلام حدّ و مرزی را برای مهریه قرار نداده است؛ بلکه آن را بر اساس توانایی و قدرت مالی شخص قرار داده است، اما پیامبر ج خواستار مهریه‌‌‌ی کم شده‌‌‌اند و فرموده‌‌‌اند:

«إنَّ مِنْ يُمْنِ المرأةِ تَيْسِيرُ خِطْبَتِهَا وَتَيْسِيرُ صَدَاقِهَا وتيسيرُ رَحِمِهَا». [۷۰]

ترجمه: «همانا از برکات زن، آسان‌‌‌گیری در خواستگاری و آسان‌‌‌گیری در مهریه و سهولت باروری و حامله شدنش می‌‌‌باشد».

پیامبر ج می‌‌‌فرمایند: «خَيْرُهُنَّ أيسرُهُنَّ صداقًا». [۷۱]

ترجمه: «بهترین زنان آن است که کم‌‌‌ترین مهریه را دارد».

همچنین می‌‌‌فرماید: «أعظمُ النساءِ بركةً أَيْسَرُهُنَّ مَؤُونةً». [۷۲]

ترجمه: «پر برکت‌‌‌ترین زنان، آن است که کم‌‌‌ترین خرجی را دارد».

از مطالب ذکر شده، چنین استنباط می‌‌‌گردد که پیامبر ج از زیاده‌‌‌روی در مهریه بسیار نهی کردند؛ به گونه‌‌‌ای که ایشان برخی از زنان خویش را بر مبنای ده درهم و اثاث منزل به نکاح درآورده‌‌‌اند، مانند: آسیاب سنگی دستی؛ کوزه‌‌‌ی گلی؛ بالش چرمی که با لیف خرما پر شده باشد.

اگر غلو و زیاده‌‌‌روی در این کار جایز می‌‌‌بود، پیامبر ج خود نسبت به آن سبقت می‌‌‌جستند. مهریه‌‌‌ی أمّ سلیم دختر ملحان انصاری مادر انس بن مالک، مسلمان شدن شوهرش بود و مهریه‌‌‌ی دختر سعید بن مسیبس دو درهم بود.

حضرت علی س دختر رسول الله ج را بر زرهی از آهن مهر کرد که قیمت آن ۳۰۰ درهم بود. مردی پیش عمر بن عبدالعزیز/ آمد و از خواهرش خواستگاری کرد، ایشان فرمودند: حمد و ثناء برای خداوند صاحب کبریاء و درود و سلام خدا بر محمّد خاتم الانبیاء، اما بعد: همانا تمایل از طرف شما باعث تمایل متقابل از طرف ما گردید. و تمایل و رغبت در شما باعث قبولی از طرف ما گردید و ما «خواهر خویش را» در عقد شما در آوردیم بنا بر آنچه که در کتاب الله است: ﴿إِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ [بقره: ۲۲۹]. «پس (از آن یا باید همسر را) بطور شایسته نگاه داشتن، یا با نیکی رها کردن».

اما در عصر حاضر، با وجود اینکه زیاده‌‌‌روی در مهریه امری ناپسند است، به شکل رسمی درآمده است و حتی برخی از مردان بر این امر مباهات می‌‌‌کنند که مهریه‌‌‌ی همسران آنان زیاد است و برخی از آنان نیز با یک غرور شیطانی افتخار می‌‌‌کنند که مهریه‌‌‌ی زن وی، به گونه‌‌‌ای است که زن وی می‌‌‌تواند مهریه‌‌‌اش را اگر طلا باشد، حمل نماید.

کاش آن‌‌‌ها اهداف اساسی ازدواج را درک می‌‌‌کردند و سخن پیامبر ج را در این مورد می‌‌‌فهمیدند که فرمودند:

«ثَلَاثٌ مَنْ فَعَلَهُنَّ ثِقَةً بِاللَّهِ وَاحْتِسَابًا كَانَ حَقًّا عَلَى اللَّهِ أَنْ يُعِينَهُ، وَأَنْ يُبَارِكَ لَهُ: مَنْ سَعَى فِي فِكَاكِ رَقَبَةٍ ثِقَةً بِاللَّهِ وَاحْتِسَابًا كَانَ حَقًّا عَلَى اللَّهِ أَنْ يُعِينَهُ، وَأَنْ يُبَارِكَ لَهُ.

وَمَنْ تَزَوَّجَ ثِقَةً بِاللَّهِ وَاحْتِسَابًا كَانَ حَقًّا عَلَى اللَّهِ أَنْ يُعِينَهُ، وَأَنْ يُبَارِكَ لَهُ. وَمَنْ أَحْيَا أَرْضًا مَيْتَةً ثِقَةً بِاللَّهِ وَاحْتِسَابًا كَانَ حَقًّا عَلَى اللَّهِ أَنْ يُعِينَهُ، وَأَنْ يُبَارِكَ لَهُ». [۷۳]

ترجمه: «هر کسی سه عمل را با اطمینان و توکل به خدا و اخلاص برای او انجام دهد، بر خداوند حقی پیدا می‌‌‌کند که او را یاری نماید و کار را برایش مبارک گرداند.

۱- کسی که با اطمینان و توکل به خدا و اخلاص برای او در آزاد ساختن برده‌‌‌ای تلاش کند، بر خدا حق دارد که او را یاری نماید و برایش مبارک گرداند. ۲- کسی که با اطمینان و توکل به خدا و اخلاص برای او ازدواج کند، بر خداست که او را یاری نماید و برایش مبارک گرداند. ۳- کسی که با اطمینان و توکل به خدا و اخلاص برای او به احیاء زمین بایری بپردازد، بر خدا حقی دارد که او را یاری نماید و برایش مبارک گرداند».

با تدبر در مهریه‌‌‌های سنگین، درمی‌‌‌یابیم که مفاسد بسیاری به دنبال دارند، مانند:

۱- بسیاری از جوانان از ازدواج به خاطر رهایی از مهریه‌‌‌های زیاد و تکلیف‌‌‌های سنگین خودداری می‌‌‌نمایند.

۲- بسیاری از جوانان جهت ارضاء غریزه جنسی خود بدون هیچ شرم و حیایی به حریم دختران تعرض می‌‌‌نمایند.

۳- ازدیاد روابط غیر مشروع در جامعه به خاطر وجود مسئولیت‌‌‌های سنگین برای ازدواج مشروع.

۴- بسیاری از دختران جوان به کار کردن در مکان‌‌‌های عمومی «و بازارها» برای رسیدن به خواسته‌‌‌های زندگی و «برطرف کردن نیازهای روزانه و مالی خویش» روی می‌‌‌آورند.

روبرو شدن جوانان پاکدامن با عقده‌‌‌های روانی یا ناراحتی‌‌‌هایی که بر روند زندگی آنان به دلیل عدم توانایی آن‌‌‌ها در تامین خواسته‌‌‌های خانواده‌‌‌ی دختر، نتایجی از جمله: اشاعه‌‌‌ی فحشاء؛ بروز بیماری‌‌‌های روانی؛ متزلزل شدن بنیاد جامعه؛ ازدیاد حالت‌‌‌های هتک ناموس و دزدیدن دختران در خیابان‌‌‌ها خواهد داشت. دختران جوان نیز به وسیله‌‌‌ی پوشیدن لباس‌‌‌های زننده و هوس برانگیز، عامل ایجاد این گونه مواردند.

عوامل بالا رفتنِ مهریه‌‌‌ها را، می‌‌‌توان موارد زیر برشمرد:

• جهل و نادانی مردم نسبت به دین و مبادی اسلام و مقاصد اصلی آنان از ازدواج.

• تبعیت برخی از مردم از عرف ناروا و نکوهیده، نه به دلیل آشنا نبودن به مبادی و اهداف آن؛ بلکه آنان خود را به جهالت می‌‌‌زنند.

• عدم اطمینان به اخلاق و ایمان دختر به سبب رشد او در محیطی خالی از دین یا کمرنگ از لحاض ایمانی است و در این حال درخواست مهریه سنگین برای مجبور ساختن مرد به سکوت، در حالت نافرمانی و کج‌‌‌روی زن است و این تا حدی می‌‌‌رسد که بعضی از مردم دخترانشان را خرید و فروش می‌‌‌کنند.

• گرایش به خودنمایی در مقابل مردم و بالیدن به خود به خاطر مهریه سنگین.

• موارد ذکر شده و موارد دیگر باعث می‌‌‌شود روابط اجتماعی به پرتگاهی عمیق پرت شود و بیزاری و نفرت انتشار یابد و جوان به راه و روش‌‌‌هایی روی می‌‌‌آورد که زشت و نکوهیده است و به گمراهی منجر می‌‌‌گردد.

[۷۰] به روایت امام احمد (۶/۷۷). [مؤلف] آلبانی در إرواء الغليل (۶/۳۵۰) می‌‌‌گوید: حسن است. [مصحح] [۷۱] به روایت ابن حبان در صحیح خود (۶/۱۳۶). [مؤلف] آلبانی در السلسلة الضعيفة (۳۵۸۴) می‌‌‌گوید: ضعیف است. [مصحح] [۷۲] به روایت امام احمد (۶/۱۴۵). [مؤلف] آلبانی در السلسلة الضعيفة (۱۱۱۷) می‌‌‌گوید: ضعیف است. [مصحح] [۷۳] هیثمی در (مجمع الزوائد ۲۵۸- ۴/ ۲۵۷) می‌‌‌گوید: طبرانی در الکبیر و الأوسط روایت کرده است. [مؤلف] آلبانی در السلسلة الضعيفة (۱۲۵۶) می‌‌‌گوید: ضعیف است. [مصحح]