۱- ملتها و تعدّد زوجات
نظام اسلام تعدّد زوجات را ایجاد نکرده است؛ بلکه از زمانهای دور، قبل از اسلام نیز در یهود و مصریها و چینیها و آشوریها و ملتهای فارس هم این رسم وجود داشته است؛ به گونهای که این ملتها، تفّکر تعدّد زوجات و در اختیار گرفتن چند زن را بدون توجه به تعداد آنها یا شرایط این کار به جز طعام و مسکن، داشتند «اما گمان برخی علمای دینی قرون وسطایی بر این بود که تعدّد زوجات، نظامی است از ابتکارات پیامبر و قبل از او کسی به آن دست نیافته است». [۲۳۵]
نیو فلند صاحب کتاب قوانین الزواج عند العبرانیین الأقدمین میگوید:
تلمود و تورات «دو کتاب دینی یهود» تعدّد زوجات را جایز شمردهاند، هر چند که برخی از علمای یهود مردم را به تعادل و میانهروی در تعداد همسران راهنمایی میکنند، قوانین بابلیها و ملتهای همسایه آنها که قوانین بنیاسراییل با آنها آمیخته شده است، نیز همگی در ارتباط با ازدواج با زن و کنیز بر این عقیدهاند». [۲۳۶]
علاوه بر این مشهور است که مسیحیان بیشتر از یک زن به همسری میگرفتند. وستر مارک در کتاب تاریخ ازدواج میگوید:
«تعدّد زوجات به اعتراف کلیسا تا قرن ۱۷ باقی بود و این حالت به طور وفور اگر مانعی از طرف کلیسا یا دولت نباشد، انجام میشود». [۲۳۷]
اسلام نیز تعدّد را در گزینش همسر جایز شمرده است و اما فضیلت و برتری را به گزینش فقط یک همسر داده است و از تجرّد و تنها زندگی کردن نهی نموده است و مجرّدان را جزو اشرار میشمارد.
اسلام شرط انتخاب تعدّد زوجات را عدالت بین زنان و توانایی ادارهی امور زندگی آنها میداند و تعداد همسران را نیز محدود به حداکثر ۴ زن نموده است و انسان به تأنی و تأمّل قبل از اقدام به ازدواج و افتادن در مشکلات و سختیهای تعدّد زوجه رهنمون شده است، خداوند تعالی میفرماید: ﴿وَلَن تَسْتَطِيعُوا أَن تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّسَاءِ وَلَوْ حَرَصْتُمْ﴾[النساء: ۱۲۹].
«و هر چند بکوشید هرگز نمیتوانید (از نظر محبت قلبی) در میان زنان عدالت بر قرار کنید»
علاوه بر این، بسیاری از محققان در میان ملتهای گذشته و بدوی و عقب افتاده به نظام چند همسر گزینی دست نیافتهاند، اما معتقدند در امتهای پیشرفته و ملل متمدن بیشتر یافت شده است. [۲۳۸]
گوستاولوبون بر این عقیده است که نظام تعدّد زوجات، نظامی زیبا و نیکوست که باعث بالا رفتن سطح اخلاقی در امتی است که پایبند آن میشود؛ چرا که موجب افزایش ارتباط بین خانوادهها میگردد و به زن یک نوع احترام و خوشبختی میدهد که در اروپا یافت نمیشود. [۲۳۹]
و آیا این ارزش و برتری برای زن نیست که مرد چند همسر داشته باشد و دیگر به مصاحبت و همنشینی زنان بیگانه و برقراری رابطهی دوستانه با آنان نپردازد؟!
فساد و انحلال اخلاقی و گمراهی و تباهی در میان غریبهایی که ازدواج را منحصر به یک زن کردهاند، بسیار یافت میشود، اما بسیاری از علما و دینداران مسیحی معتقد به «نظام تک همسری» نیستند و آن را امری مذموم میدانند. بر این اساس آنان بیشتر از یک همسر برمیگزینند برخلاف آنچه مقتضی قداست و احترام و ارزش آنان است». [۲۴۰]
علاوه بر این اسلام تعدّد زوجات را مباح شمرده است تا به زن ارزش و احترام و حفاظت وی را برگرداند و زن را سرپرست راهی قرار دهد که باعث حفظ نسل و ارزش انسانها است و خوشبختی را برایش آماده کرده است تا محبت و دوستی را در میان افراد خانواده انتشار دهد.
[۲۳۵] قصة الحضارة، ویل دورانت، (۱/۷۰). [۲۳۶] به نقل از کتاب المرأة في القرآن، عقاد، ص ۷۳. [۲۳۷] به نقل از کتاب حقائق الإسلام، عقاد، ص ۱۷۷. [۲۳۸] به نقل از کتاب الأسرة والمجتمع، علي وافي، ص ۸۲. [مؤلف] [۲۳۹] به نقل از کتاب حضارة العرب. گوستاو لوبون، ص ۴۸۳. [مؤلف] [۲۴۰] به نقل از کتاب مرکز المرأة في الإسلام. تألیف امیرعلی و ترجمه علی محمد، ص ۳۹. [مؤلف]