اول: مهار غریزه جنسی
از آنجا که غریزهی جنسی در صدد ارضای خود است و موجب میگردد تا انسان راه منطقی، مشروع و مورد قبول را ترک نماید، ازدواج راه نجات از غائلههای شهوت است و این مفهوم، از فرمودهی پیامبر ج استنباط میگردد که فرمود:
«إِلَّا تَفْعَلُوا تَكُنْ فِتْنَةٌ فِي الْأَرْضِ وَفَسَادٌ عَرِيضٌ». [۱۶]
ازدواج پایگاهی طبیعی و راهی برای تبدیل ارضای غریزهی جنسی به عبادت و راهی برای تسکین نفس از اضطراب و آشفتگی و قرار دادن عاطفهی بشری در سایهی آرامش در کنار همسر است. خداوند تعالی میفرماید:
﴿وَمِنۡ ءَايَٰتِهِۦٓ أَنۡ خَلَقَ لَكُم مِّنۡ أَنفُسِكُمۡ أَزۡوَٰجٗا لِّتَسۡكُنُوٓاْ إِلَيۡهَا وَجَعَلَ بَيۡنَكُم مَّوَدَّةٗ وَرَحۡمَةًۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَأٓيَٰتٖ لِّقَوۡمٖ يَتَفَكَّرُونَ٢١﴾[الروم: ۲۱].
«و یکی از نشانههای پروردگار این است که از «جنس» خودتان همسرانی بیافرید تا در کنار آنها بیارامید و در میان شما و ایشان مهر و محبت قرار داد، مسلّماً در این «امور»، نشانهها و دلایلی است برای افرادی که میاندیشند».
و در صحیح مسلم/ از پیامبر ج چنین روایت شده است:
«إِنَّ الْمَرْأَةَ تُقْبِلُ فِي صُورَةِ شَيْطَانٍ، وَتُدْبِرُ فِي صُورَةِ شَيْطَانٍ، فَإِذَا أَبْصَرَ أَحَدُكُمُ امْرَأَةً فَلْيَأْتِ أَهْلَهُ، فَإِنَّ ذَلِكَ يَرُدُّ مَا فِي نَفْسِهِ». [۱۷]
ترجمه: «زن برای فریب مرد، در شکل شیطان رو میکند و پشت میکند، [۱۸] پس اگر یکی از شما زنی را دید «و غریزهی او تحریک شد» با همسرش همبستر شود؛ زیرا این عمل، آنچه را که در نفسش «وسوسه» میکند، از بین میبرد».
رسول الله ج «بنا به فرمودهی خودشان» نیز تحمل دوری از زنان را ندارد؛ به گونهای که فرموده است: «حُبِّبَ إِلِيَّ مِنْ دُنْيَاكُمُ ثَلاَث: النِّسَاءُ وَالطِّيبُ وَقُرَّةُ عَيْنِي فِي الصَّلَاةِ». [۱۹]
ترجمه: «از آنچه در دنیای شماست، نزد من سه چیز محبوب و دوست داشتنی است: بوی خوش، زن و نور چشم من در نماز است».
ابن قیّم میگوید: این حدیث را احمد، در باب «الزّهد»، با این افزوده روایت میکند: «أَصْبِرُ عَنْ الطّعَامِ وَالشّرَابِ وَلَا أَصْبِرُ عَنْهُنّ» [۲۰].
ترجمه: «من تاب و توان دوری از غذا و نوشیدنی را دارم، ولی توانایی دوری از زنان را ندارم».
زن، به سبب اینکه منشاء شهوت و نیرنگهای شیطان و مدخلهای غریزه به حساب میآید، عقل را از مرد میرباید. پیامبر ج میفرمایند:
«مَا رَأَيْتُ مِنْ نَاقِصَاتِ عَقْلٍ وَدِينٍ، أَغْلَبَ لِذِي لُبٍّ مِنْكُنَّ».
ترجمه: «من کسی را مؤثرتر از شما زنان بر مردان از نظر نقصان عقل و دین ندیدهام». [۲۱]
انسان دارای اعضایی همچون: گوش، چشم، قلب، فرج و غیره است و ازدواج راهی برای نگهداری اعضای بدن از دچار شدن به عاقبت «نافرجام» منکرات و بالاها و وسوسهها است؛ به گونهای که پیامبر ج میفرماید:
«اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنْ شَرِّ سَمْعِي، وَمِنْ شَرِّ بَصَرِي، وَمِنْ شَرِّ لِسَانِي، وَمِنْ شَرِّ قَلْبِي، وَمِنْ شَرِّ مَنِيِّي». [۲۲]
ترجمه: «پروردگارا! من از شرّ گوش و چشم و قلب و شهوتم به تو پناه میبرم».
نیز پیامبر میفرماید:
«أَسأَلك أَن تطهر قلبِي وَتحفظ فَرجي». [۲۳]
ترجمه: «پروردگارا! من از تو پاکی دل و حفظ شرمگاهم را میطلبم».
از آنجا که شیطان همچنان که پیامبر ج میفرماید، در رگهای انسان جریان دارد، پیامبر، یکبار که زنی را دیده بودند، با همسرشان زینب همبستر شدند. [۲۴]
برای رفع نیاز جنسی چیزی بهتر از جماع حلال وجود ندارد؛ چنانکه در سنن ابن ماجه آمده است: «لَمْ یُرَ لِلْمتحابَّیْنِ مِثْلُ النِّکاحِ». [۲۵]
ترجمه: «برای مرد و زنی که یکدیگر را دوست دارند، چیزی بهتر از ازدواج نیست».
هیچ شکی در این امر که پیامبر ج زنان را دوست میداشتند، وجود ندارد تا جایی که دشمنان خدا، یهودیان، بر او حسد ورزیدند و گفتند: «تمام سعی و تلاش او فقط برای نکاح است». پس خداوند سبحان بر اساس آیهی ذیل به رد این تهمت روا داشته شده نسبت به پیامبر ج پرداخت:
﴿أَمۡ يَحۡسُدُونَ ٱلنَّاسَ عَلَىٰ مَآ ءَاتَىٰهُمُ ٱللَّهُ مِن فَضۡلِهِۦۖ فَقَدۡ ءَاتَيۡنَآ ءَالَ إِبۡرَٰهِيمَ ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡحِكۡمَةَ وَءَاتَيۡنَٰهُم مُّلۡكًا عَظِيمٗا٥٤﴾[النساء: ۵۴].
«آیا به مردم (= پیامبر و یارانش) بر آنچه خداوند از فضل خویش به آنان عطا کرده حسد میورزند؟ در حقیقت ما به خاندان ابراهیم کتاب و حکمت دادیم، و به آنان فرمانروایی بزرگ بخشیدیم».
و حضرت ابراهیم – خلیل الله÷ همسرش «ساره» را زیباترین زن دنیا دانست و به «هاجر» عشق ورزید و او را به کنیزی گرفت.
پس دوست داشتن زنان از جملهی کمال انسان است، ابن عباسب میفرماید: «بهترینهای امّت آنانند که زنان بیشتری دارند».
جنید «یکی از عارفان» گفته است: من به نکاح نیاز دارم؛ همان گونه که به غذا نیاز دارم.
و در کتاب عیون الأخبار از ابن قتیبه (۹۵/۴ – ۱۰۲) فصلی تحت عنوان: فصل عن الدّخول بالنّساء و الجماع وجود دارد که به طور مفصل در ارتباط با این موضوع بحث شده است.
[۱۶] «در غیر این صورت، فتنه و فساد بزرگی زمین را فرا خواهد گرفت». [مؤلف] آلبانی در صحيح الترمذي (۱۰۸۴) میگوید: حسن صحیح است. [مصحح] [۱۷] به روایت مسلم در النکاح باب: «من رأی امرأة» و ابوداود و ترمذی در «النکاح و الرضاع». [۱۸] غرض این است که زنان برای فریب دادن و اغوای مردان از حیلههای شیطانی استفاده میکند. [مترجم] [۱۹] به روایت نسائی در سنن (۷/۶۱) در عشرة النساء باب «حب النساء» و به روایت امام احمد (۳/۲۸۵۰۱۹۹۰۱۲۸). [مؤلف] [۲۰] با اینکه ابن القیم / این روایت را به کتاب زهد امام احمد بن حنبل حواله داده، اما مطابق قول سیوطی و آلبانی و دیگر علما، این روایت در آن کتاب وجود ندارد. [مصحح] [۲۱] صحیح مسلم و مسند احمد. [مؤلف] در این حدیث به این امر که زنان از دو نظر نقص دارند: یکی در عقلشان و دیگری در دینشان و این مسأله باعث شده است که برخی کورکورانه و بدون هیچ اطلاعی آن را رد کنند. زیرا چنان میپندارند که این مسأله ظلم و بی عدالتی اسلام را نسبت به زنان نشان میدهد در حالی که چنین نیست و توجیه این حدیث را امام بخاری و غیره چنین آوردهاند: نقص در زبان عربی یعنی پارگی. در عقل و دین زنان دو پارگی موجود است که باعث هیچ گونه ملامتی بر آنها نیست ۱- زنان به خاطر اینکه عطوفت و مهربانی آنها بیشتر از مردان است احساساتیتر هستند و این مسأله کاملاً محرز است که هر اندازه احساسات در بشر بالا باشد به همان اندازه قوه عقل و منطق ضعیف میشود. مثلاً اگر زنی ببیند که شوهر یا برادرش کار قبیحی انجام دادهاند به خاطر عطوفت بالایش نسبت به آنها منکر آن میگردد و همین مسأله است که باعث میشود در شرع اسلام، در شهادت میان ذکور و اناث فرق باشد. ۲– هر انسانی اعم از مرد یا زن مکلف گردیده است که در شبانه روز پنچ بار نماز بگزارد. اما زنان به خاطر مسائل داخلی، احکم الحاکمین برایشان حیض قرار داده است و هر زنی که حایض باشد، نماز گزاردن بر وی حرام است و همین مسأله یعنی نقص و پارگی در دین وی که نه تنها مذموم نیست؛ بلکه پیش خداوند مأجور است. [مترجم] [۲۲] به روایت ابوداود (۱۵۵۱) و گفته: این حدیث حسن و غریب است. کامل روایت اینگونه است: «وعَن شكَلِ بنِ حُمَيْدٍ س قَال: قُلْتُ يا رَسولَ الله: عَلِّمْني دُعاءً. قَال: «قُلْ: اللهم إِني أعوذُ بِكَ ...»؛ «از شکل بن حمید س روایت شده که گفت: گفتم: یا رسول الله، به من دعائی بیاموز! فرمود: بگو: اللهم إِني أعوذُ بِكَ...». [مؤلف] [۲۳] به نقل از زین الدین العراقي: به روایت بیهقی از حدیث ام سلمة (الإحياء ۲/۷۰۱). [مؤلف] حافظ العراقي در تخریج الإحياء (۲/۳۷) میگوید: در اسناد آن لین و ضعف وجود دارد. [مصحح] [۲۴] به روایت مسلم (۱۴۰۳) و ترمذی (۱۱۵۸). [مؤلف] [۲۵] به روايت ابن ماجه (۱۸۴۷) در النكاح باب: «ما جاء فی فضل النکاح». [مؤلف] آلبانی میگوید صحیح است. [مصحح]