۳- شبهاتی که در زمینهی تعدّد زوجات پیامبر جظ وارد شده است
بسیاری از کسانی که در قلبشان آفت و مرض «کج فهمی و عناد» وجود دارد و حقایق از دید و بصیرت آنان محو شده است، در تلاشند که دایماً بر تعدّد زنان پیامبر انگشت اتهام قرار دهند و ایشان را «نعوذ بالله» انسانی شهوتران معرفی کنند و این شبهه از آنجا ناشی میشود که ایشان به چهار همسر که برای پیروانش توصیه میکند، اکتفا نکرده است؛ بلکه بیشتر از این تعداد زن اختیار کرده و در این امر مبالغه کرده است.
آنان در زمینهی شبهه پراکنی و انتشار اضطراب و نگرانی میگویند: رسالت محمد چگونه است که تابع هوی و هوس نفسانی خویش است؛ در حالی که حضرت مسیح برخلاف نفس مبارزه کرده است و هیچ وقت ازدواج نکرده است؟!
تعصب و تنگ نظری مستشرقانی همانند «رینان» به اوج رسیده است آن چنان که در کتابش «ابن رشد» اسلام را به عنوان دینی معرفی میکند که صاحبان آن غرق شدگان در شهوات هستند؛ همان گونه که پدر «بروغلی» بر این باور است که تعدّد زوجات، حاصل و نتیجهی اسلام است. [۲۴۲]
متفکر بزرگ اسلام، عباس محمود عقاد، به این دروغ پردازیها این گونه پاسخ میدهد: «در مسألهی تعدّد زوجات برای پیامبر خصوصیت خاصی نهفته است. این امر زمانی برای ایشان جایز بود که قانون مفید شدن ازدواج برای ۴ زن هنوز شامل حال مسلمانان نشده بود و این امر فقط مخصوص و منحصر به پیامبر بوده است و قابل تکرار هم نیست؛ چرا که این امر ارتباط با مصالح کار دعوت بوده است و علاوه بر آن، برای کار دعوت پیامبری به جز ایشان نبود و راهی دیگر برای رفع نیاز امر دعوت پیامبر ج در شهری که روابط فامیلی و خویشاوندی در بین خانوادههای آن حاکم بوده است، وجود نداشت. اما در اختصاص این مسأله به پیامبر حکمتهایی نهفته است که به شرح و توضیح آنها میپردازیم:
• پاک و مبرّا بودن، خاصه از آنچه مورد عیب واقع شود و نیز از شائبههای هوی و هوس نفسانی.
• این امتیاز به خاطر این نبوده است که صاحب آن امتیاز، از لذت و غرق شدن در نعمتهای زندگی جسمانی و لذتهای جنسی بهرهمند شود.
• این خصوصیت، علاوه بر اینکه نشانهای از حکیمانه بودن احکام قرآنی است و بیانگر توجه و اهتمام به زن و حفاظت از حریم زن به هنگام ظلم و ستم و ذلتی است که در آن زمان بر او روا داشته میشد. [۲۴۳] «یعنی در محیطی و در زمانی که کوچکترین اهمیتی به عنوان یک انسان به زن داده نمیشد، خداوند متعال تعدادی از آنان را به عقد بزرگترین و محبوبترین پیامبرش محمد درمیآورد و این عدد را خاص او میگرداند تا بدین وسیله قدر و احترام زن را اثبات نماید».
علاوه بر موارد ذکر شده مهمترین موارد دیگری که این شبهه را از پیامبر اکرم دفع کرده است و حکمت تعدّد زنان ایشان را روشن میسازد این است:
اول: رسول الله ج زمانی اقدام به تعدّد زنان خویش کردند که دیگر سن و سال ایشان بالا رفته و پیر شده بودند، یعنی بالاتر از سن ۵۰ سالگی این اقدام صورت گرفت.
دوّم: تمام زنان رسول الله بیوه بودند، به غیر از عایشهل که دوشیزه بود. بر این اساس چنین استنباط میگردد که این تهمت تا چه حد لغو و بی اساس است و بطلان این ادعای وارد شده از طرف مستشرقان کینه توز اثبات میگردد. [۲۴۴]
[۲۴۲] به نقل از کتاب الإسلام، تألیف کاستری و ترجمۀ زغلول، ص ۵۲. [مؤلف] [۲۴۳] به نقل از کتاب المرأة في القرآن، عقاد، ص ۸۱ و ۸۲. [مؤلف] [۲۴۴] به نقل از تفسیر روائع البیان، صابونی ج ۲، ص ۶۱۷ – ۶۱۶. [مؤلف]