ازدواج و خوشبختی زناشویی در سایه اسلام

فهرست کتاب

۲- مرد و زن بهشتی از دیدگاه احادیث نبوی

۲- مرد و زن بهشتی از دیدگاه احادیث نبوی

رسول الله می‌‌‌فرماید: «إِنَّ أَوَّلَ زُمْرَةٍ يَدْخُلُونَ الجَنَّةَ عَلَى صُورَةِ القَمَرِ لَيْلَةَ البَدْرِ، ثُمَّ الَّذِينَ يَلُونَهُمْ عَلَى أَشَدِّ كَوْكَبٍ دُرِّيٍّ فِي السَّمَاءِ إِضَاءَةً، لاَ يَبُولُونَ وَلاَ يَتَغَوَّطُونَ، وَلاَ يَتْفِلُونَ وَلاَ يَمْتَخِطُونَ، أَمْشَاطُهُمُ الذَّهَبُ، وَرَشْحُهُمُ المِسْكُ، وَمَجَامِرُهُمْ الأَلُوَّةُ الأَنْجُوجُ، عُودُ الطِّيبِ وَأَزْوَاجُهُمُ الحُورُ العِينُ، عَلَى خَلْقِ رَجُلٍ وَاحِدٍ، عَلَى صُورَةِ أَبِيهِمْ آدَمَ، سِتُّونَ ذِرَاعًا فِي السَّمَاءِ». [۲۶۳]

ترجمه: «چهره‌‌‌ی اولین گروهی که وارد بهشت می‌‌‌شوند، همانند ماه شب چهارده است. دنبال کسانی‌‌‌اند که به مانند پرنورترین ستاره آسمانی درخشش دارند، (بر اثر نوشیدن) ادرار پیدا نمی‌‌‌کنند و مجبور به دفع مواد نمی‌‌‌شوند، تف نمی‌‌‌اندازند و آب بینی و مخاط ندارند، شانه‌‌‌های آن‌‌‌ها از طلا و عرق آن‌‌‌ها مشک است. و آتش دان‌‌‌هایشان از عود هندی است، همسرانشان حور عین‌‌‌اند؛ همه بر یک شیوه خلق شده‌‌‌اند؛ همه بر شیوه‌‌‌ی پدرشان آدم‌‌‌اند، ۶۰ ذرع در آسمان».

و نیز می‌‌‌فرماید: «إِنَّ أَوَّلَ زُمْرَةٍ تَدْخُلُ الْجَنَّةَ عَلَى صُورَةِ الْقَمَرِ لَيْلَةَ الْبَدْرِ، وَالَّتِي تَلِيهَا عَلَى أَضْوَإِ كَوْكَبٍ دُرِّيٍّ فِي السَّمَاءِ، لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ زَوْجَتَانِ اثْنَتَانِ، يُرَى مُخُّ سُوقِهِمَا مِنْ وَرَاءِ اللَّحْمِ، وَمَا فِي الْجَنَّةِ أَعْزَبُ». [۲۶۴]

ترجمه: «اولین گروهی که وارد بهشت می‌‌‌شوند، صورتی همانند ماه شب چهارده دارند و دسته دوم همانند درخشان‌‌‌ترین ستاره‌‌‌ی آسمان‌‌‌اند؛ هرکدام از آن‌‌‌ها دو همسر دارند که مغز ساق‌‌‌هایشان از پشت گوشت پدیدار است و در بهشت مجّرد وجود ندارد».

در جائی دیگر پیامبر ج می‌‌‌فرماید: «لَوْ أَنَّ امْرَأَةً مِنْ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ اطَّلَعَتْ مِنَ السَّمَاءِ لَسَدَّ ضَوْؤُهَا ضَوْءَ الشَّمْسِ وَلَوَجَدَ رِيحَهَا مَنْ بَيْنَ الْخَافِقَيْنِ وَلَنَصِيفُهَا خَيْرٌ مِنَ الدُّنْيَا وَمَا فِيهَا». [۲۶۵]

ترجمه: «اگر یکی از زنان بهشتی روی زمین آید، ما بین زمین و آسمان را روشن کرده و پر از بوی خوش می‌‌‌کند و تاجی که بر سر دارد، از دنیا و هر آنچه در دنیا است، بهتر است».

همچنین می‌‌‌فرماید: «إِنَّ للعبد لِلْمُؤْمِنِ فِي الْجَنَّةِ لَخَيْمَةً مِنْ لُؤْلُؤَةٍ مُجَوَّفَةٍ، طُولُهَا سِتُّونَ مِيلًا، للعبد الْمُؤْمِنِ فِيهَا أَهْلُونَ، يَطُوفُ عَلَيْهِمِ لَايَرَى بَعْضُهُمْ بَعْضًا». [۲۶۶]

ترجمه: «برای بنده‌‌‌ی مؤمن در بهشت خیمه‌‌‌ای از لؤلؤ میان تهی که طول آن ۶۰ میل است، وجود دارد و همچنین برای هر کدام خادمانی هست که بعضی از آن‌‌‌ها بعضی دیگر را نمی‌‌‌بیننند».

و نیز از پیامبر ج چنین روایت شده است: «إِنَّ الْمَرْأَةَ مِنْ نِسَاءِ أَهْلِ الجَنَّةِ لَيُرَى بَيَاضُ سَاقِهَا مِنْ وَرَاءِ سَبْعِينَ حُلَّةً حَتَّى يُرَى مُخُّهَا، وَذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ يَقُولُ: ﴿كَأَنَّهُنَّ ٱلۡيَاقُوتُ وَٱلۡمَرۡجَانُ٥٨ [الرحمن: ۵۸]. فَأَمَّا اليَاقُوتُ فَإِنَّهُ حَجَرٌ لَوْ أَدْخَلْتَ فِيهِ سِلْكًا ثُمَّ اسْتَصْفَيْتَهُ لَأُرِيتَهُ مِنْ وَرَائِهِ». [۲۶۷]

ترجمه: «به راستی که سفیدی ساق پا و حتی استخوان زن بهشتی از پشت هفتاد پرده دیده‌‌‌ می‌‌‌شود. به همین خاطر است که خداوند متعال می‌‌‌فرماید: مانند یاقوت و مرجان هستند. یاقوت سنگی است که اگر نخی در میان آن بگذاری از پشت دیده می‌‌‌شود».

در جایی دیگر می‌‌‌فرماید: «إِنَّ أَزْوَاجَ أَهْلِ الْجَنَّةِ لَيُغَنِّينَ أَزْوَاجَهُنَّ بِأَحْسَنِ أَصْوَاتٍ سَمِعَهَا أَحَدٌ قَطُّ، إِنَّ مِمَّا يُغَنِّينَ بِهِ: نَحْنُ الْخَيْرَاتُ الْحِسَانُ، أَزْوَاجُ قَوْمٍ كِرَامٍ، يَنْظُرْنَ بَقَرَةِ أَعْيَانٍ، وَإِنَّ مِمَّا يُغَنِّينَ: نَحْنُ الْخَالِدَاتُ فَلَا يَمُتْنَهْ، نَحْنُ الْآمِنَاتُ فَلَا يَخَفْنَهْ، نَحْنُ الْمُقِيمَاتُ فَلَا يَطْعَنَّهْ». [۲۶۸] ترجمه: «زنان بهشتی برای شوهرانشان با صدایی که هیچ کسی نشنیده است، آواز می‌‌‌خوانند و از آنچه می‌‌‌خوانند این است: زیبا رویان نیکو سرشت، همسر مردان صالحیم. ما زنان جاویدی هستیم که هرگز نخواهند مرد و امن شدگانی که هرگز نمی‌‌‌ترسیم و ماندگارانی پایدار هستیم».

روزی پیامبر ج نزد عایشهل تشریف بردند. نزد عایشه پیرزنی بود، پیامبر فرمود: «این پیرزن کیست؟ حضرت عایشه گفت: یکی از خاله‌‌‌های من است، پیامبر ج (به شوخی) فرمود: «پیرها وارد بهشت نمی‌‌‌شوند». پیر زن با شنیدن این گفته بسیار غمناک و اندوهگین شد. آنگاه پیامبر ج فرمود: «إِنَّ اللَّهَ يُنْشِئُهُنَّ خَلْقًا غَيْرَ خَلْقِهِنَّ». سپس فرمود: «يُحْشَرُونَ حُفَاةً عُرَاةً غُلْفًا». «فَأَوَّلُ مَنْ يُكْسَى إِبْرَاهِيمُ خَلِيلُ اللَّهِ». [۲۶۹]

«خداوند خلقت آنان را تغییر می‌‌‌دهد (و آنان را به جوانی برمی‌‌‌گرداند). روز قیامت لخت و پابرهنه و غیر مختون حشر می‌‌‌گرداند... و اولین کسی که پوشیده می‌‌‌گردد، ابراهیم خلیل الله است».

از انس پسر مالک روایت شده که پیامبر ج در مورد ﴿إِنَّآ أَنشَأۡنَٰهُنَّ إِنشَآءٗ٣٥ فرمود: «عَجَائِزُكُنَّ فِي الدُّنْيَا عُمْشًا رُمْصًا». [۲۷۰]

ترجمه: «پیر زنان شمایند که در دنیا چشم‌‌‌هایشان را از دست داده‌‌‌اند و آب از آن جاری می‌‌‌گشت».

سلمه بن یزید می‌‌‌گوید: از پیامبر ج درباره آیه‌‌‌ی: ﴿إِنَّآ أَنشَأۡنَٰهُنَّ إِنشَآءٗ٣٥[الواقعة: ۳۵]. شنیدم که می‌‌‌فرماید: «يَعْنِي الْبَنَاتَ الأَبْكَارَ اللاتِي كُنَّ فِي الدُّنْيَا». [۲۷۱] «یعنی دوشیزگان باکره‌‌‌ی دنیای شمایند».

انس پسر ملک از رسول الله ج روایت می‌‌‌کند که فرمود: «يُعْطَى الْمُؤْمِنُ فِي الجَنَّةِ قُوَّةَ كَذَا وَكَذَا مِنَ النساء». و گفته شد: «یا رسول الله أیُطیُق ذلك؟» «به هر مؤمنی در بهشت زنان بسیاری داده خواهد شد؟ گفتند: ای رسول خدا! آیا توانایی این کار را دارند؟ فرمود: «یعطي قوة مائة»، «قدرت و توانایی صد نفر به هرکدام داده خواهد شد». [۲۷۲]

از ابن عباس چنین روایت شده است که گفته شد: ای رسول خدا! آیا همانطور که با زنان خود در دنیا همبستر می‌‌‌شویم می‌‌‌توانیم با زنانمان در بهشت همبستری کنیم؟ فرمود: «وَالَّذِي نَفْسُ مُحَمَّدٍ بِيَدِهِ، إِنَّ الرَّجُلَ لَيُفْضِي فِي الْغَدَاةِ الْوَاحِدَةِ إِلَى مِائَةِ عَذْرَاءَ». [۲۷۳]

ترجمه: «سوگند به کسی که روح محمد در دست او است، هر مردی در هر بامداد با صد همسرش نزدیکی خواهد کرد».

از ابی امامه باهلی روایت شده است که پیامبر ج فرمود: «مَا مِنْ أَحَدٍ يُدْخِلُهُ اللَّهُ الْجَنَّةَ، إِلَّا زَوَّجَهُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ ثِنْتَيْنِ وَسَبْعِينَ زَوْجَةً، ثِنْتَيْنِ مِنَ الْحُورِ الْعِينِ، وَسَبْعِينَ مِنْ مِيرَاثِهِ مِنْ أَهْلِ النَّارِ، مَا مِنْهُنَّ وَاحِدَةٌ إِلَّا وَلَهَا قُبُلٌ شَهِيٌّ، وَلَهُ ذَكَرٌ لَا يَنْثَنِي». [۲۷۴]

ترجمه: «هر مردی که خداوند او را داخل بهشت می‌‌‌گرداند، به او هفتاد و دو همسر داده می‌‌‌شود، دو همسر از حور عین و هفتاد از سهم خودش. هرکدام از زنان شرمگاه بسیار لذت بخش و هرکدام از مردان قوه‌‌‌ی باه بسیار قوی دارند».

از ابی امامه روایت شده است که مردی از رسول الله پرسید: آیا اهل بهشت مجامعت می‌‌‌کنند؟ فرمود: «دِحَامًا دِحَامًا لَا مَنِيَّ وَلَا مَنِيَّةَ». [۲۷۵]

ترجمه: «بسیار و قوی، بسیار و قوی، نه انزال صورت می‌‌‌گیرد و نه مرگ وجود دارد».

[۲۶۳] به روایت بخاری (۶/۳۶۲) احادیث انبیاء باب: «خلق آدم وذریته»، و مسلم (۲۸۳۴) شماره (۱۵) در الجنة وصفة نعيمها وأهلها ، باب: «أول زمرة تدخل الجنة». [مؤلف] [۲۶۴] به روایت مسلم (۲۸۲۴) شماره (۱۴) و احمد (۳۲/۲۳، ۲۴۷، ۵۰۷) و بغدادی در تاریخش (۹/۸۷) و عبدالرزاق در المصنف (۲۰۸۷۹) و ابن مبارک در زوائد الزهد (۱۵۸۵). [مؤلف] [۲۶۵] به روایت احمد (۳/۲۶۴) و ابویعلی در مسندش (۳۷۷۵). [مؤلف] آلبانی در صحیح الترغیب (۳۷۶۷) می‌‌‌گوید: صحیح است. [مصحح] [۲۶۶] به روایت بخاری (۶/۳۱۸) در بدء الخلق و (۸/۶۲۴) در تفسیر و مسلم (۲۸۳۸) در الجنة وصفة نعيمها وأهلها ، باب: «في صفة خیام الجنة». [۲۶۷] به روایت ترمذی (۲۵۳۳) در صفت اهل بهشت. [مؤلف] آلبانی در ضعیف الجامع (۱۷۷۶) می‌‌‌گوید ضعیف است. [مصحح] [۲۶۸] به روایت ابونعیم در (صفه الجنه رقم ۴۳۰). [مؤلف] آلبانی در صحیح الجامع (۱۵۶۱) می‌‌‌گوید: صحیح است. [مصحح] [۲۶۹] به روایت ابن جریر طبری در تفسیرش (۱۶/۴۲۹). [مؤلف] [۲۷۰] به روایت ترمذی (۳۲۹۶) در تفسیر القرآن، باب: ومن سورة الواقعه، و ذکر کرده که این حدیث غریب است. [مؤلف] آلبانی در السلسلة الضعیفة (۳۲۰۴) می‌‌‌گوید: ضعیف است. [مصحح] [۲۷۱] به روایت ابن جریر در تفسیرش (۱۰۷ – ۲۷/۱۰۶). [مؤلف] البعث والنشور، بیهقی، ح (۳۳۶). در اسناد آن جابر جعفی است که اکثر علمای حدیث، وی را رافضی کذاب و متروک و ضعیف می‌‌‌دانند. [مصحح] [۲۷۲] به روایت ترمذی (۲۵۳۶) در صفات بهشت، باب: «ما جاء في صعة جماع اهل الجنه»، و گفته: این حدیث صحیح و غریب است و طیالسی در مسندش (ص ۲۶۹) هیتمی هم در موارد الظمأن (ص ۶۵۵) و در کشف الأستار (۴/۱۹۸) آن را ذکر کرده است. [مؤلف] آلبانی در صحیح ترمذی (۲۵۳۶) می‌‌‌گوید: حسن صحیح است. [مصحح] [۲۷۳] به روایت طبرانی به همان شیوه که در مجمع الزوائد (۱۰/۴۱۷) آمده است، ابن حجر نیز در المطالب العالیة (۴/۴۰۲) ذکر کرده و هیثمی هم در کشف الأستار (۲/۱۹۸) آورده است. [مؤلف] سیوطی در البدور السافرة (۴۵۱) می‌‌‌گوید: اسناد آن صحیح است. [مصحح] [۲۷۴] به روایت ابن ماجه (۴۳۳۷) در الزهد، باب: صفة الجنة. [مؤلف] آلبانی در السلسلة الضعیفة (۴۴۷۳) می‌‌‌گوید: بسیار ضعیف است. [مصحح] [۲۷۵] ابن حجر در المطالب العالیة (۴/۴۰۱) و ابویعلی همانطور که در کنز العمال (۱۴/۴۸۴) آمده است، روایت کرده‌‌‌اند. [مؤلف] ذهبی در میزان الإعتدال (۱/۶۴۵) می‌‌‌گوید: در سند آن خالد بن زید وجود دارد که بیش از یک نفر او را تضعیف کرده‌‌‌اند. [مصحح]