چهارم: آرامش روان و همنشین یابی
در این مسأله، آسایش دل و گسترش روحیّهی شیرین کامی و طراوت در فضای خانه و نیز واگذاشتن نسیم مهربانی در خانواده هست تا این نسیم هر احساس نیکویی را برانگیزد.
محبت و مهربانی، لبخند، اخلاق نیکو و پاک، حالت انس و شفقت لطیف و رقیقی را به خانواده القا میکند که باعث از بین رفتن کدورتها و شادی دل میگردد تا اینکه انسان جهت عبادت خداوند قوی گردد و هر لحظه «در این راه» تلاش نماید تا این فرمودهی خداوند تحقق یابد:
﴿لِّتَسۡكُنُوٓاْ إِلَيۡهَا﴾[الروم: ۲۱].
«تا به آنها آرام گیرید».
پیامبر ج میفرماید:
«لِكُلِّ عَمَلٍ شِرَّةٌ، وَلِكُلِّ شِرَّةٍ فَتْرَةٌ، فَمَنْ كَانَتْ فَتْرَتُهُ إِلَى سُنَّتِي، فَقَدْ أَفْلَحَ، وَمَنْ كَانَتْ إِلَى غَيْرِ ذَلِكَ فَقَدْ هَلَكَ». [۳۳]
ترجمه: «برای هر عملی، نشاطی است و برای هر نشاطی پایانی است؛ پس کسی که پایان نشاطش را مطابق سنت من قرار دهد، بیشک رستگار میشود و کسی که راهی دیگر برگزیند، به طور حتم هلاک میگردد».
رسول الله ج با زنان کریمه و پاک خود شوخی میکرد و میخندید و «حتی» با آنها بازی میکرد به طوری که با حضرت عایشهل مسابقه میداد که یک بار پیامبر پیش افتاد و یک بار حضرت عایشه، حضرت عایشهل فرمود: یک بار پیامبر از من پیش افتاد و یکبار من از او پیش افتادم. [۳۴]
مزاح و شوخی «نه تنها» جایز نیست؛ بلکه انجام آن مستحب است، ولی افراط و تفریط در آن جایز نیست و باید بدون هتک حرمت یا اذیت کسی و دور از فریب و دروغ باشد. هنگامی که پیامبر ج شنید که جابر بن عبدالله با زن بیوهای ازدواج کرده است به او فرمود:
«فهلَّا بِكْرًا تلُاعِبُهَا وتُلاعِبُكَ». [۳۵]
ترجمه: «چرا با باکرهای ازدواج ننمودی؟ که با او مزاح و شوخی میکردی و او با تو مزاح میکرد».
پس در ازدواج، مزاح با زن و مدارا با او و قوت قلب و بقای پیوند و ارائهی معاشرت با هم موجود است.
به حجاج گفته شد: آیا امیر با همسرش مزاح و شوخی میکند؟ گفت: شما فکر میکنید من شیطان هستم! قسم به خدا چه بسا بعضی مواقع کف پای یکی از همسرانم را بوسیدهام.
رسول الله ج میفرماید:
«كُلُّ مَا يَلْهُو بِهِ الرَّجُلُ المُسْلِمُ بَاطِلٌ، إِلَّا رَمْيَهُ بِقَوْسِهِ، وَتَأْدِيبَهُ فَرَسَهُ، وَمُلَاعَبَتَهُ أَهْلَهُ، فَإِنَّهُنَّ مِنَ الحَقِّ». [۳۶]
ترجمه: «هر آنچه مرد مسلمان با آن لهو و لعب کند، باطل است، مگر تیر اندازی به وسیلهی کمان، رام کردن اسبش و مزاح و شوخی با همسرش که اینها جایز و حقاند».
پیامبر ج شریفترین و بزرگوارترین شوهر در رابطه با همسر و لطیفترین و پر ظرفیتترین و با ذوقترین انسان در معاشرت با خانواده بودهاند و این فرمودهی ایشان، برای انسان کافی است که میفرماید:
«خَيْرُكُمْ خَيْرُكُمْ لِأَهْلِهِ، وَأَنَا خَيْرُكُمْ لِأَهْلِي». [۳۷]
ترجمه: «بهترین شما، بهترین نسبت به خانوادهاش است و من بهترین شما نسبت به خانوادهام هستم».
پیامبر اکرم ج روابط همسرداری را بر اساس تفاهم و عطوفت و حُسن معاشرت پایهریزی کرده بودند؛ حتی دختران انصار را پیش حضرت عایشه میفرستادند تا با او بازی کنند و زمانی که حضرت عایشه چیزی میبخشید که در آن هیچ نهی و تحریمی نبود پیامبر ج با او موافقت میکرد و زمانی که چیزی را مینوشید، پیامبر از جای دهان او مینوشد. و «حتی» در حالی که روزه دار نیز بود، او را میبوسید و حبشیها را در حالی که در مسجد مشغول بازیهای مخصوص به خود بودند و عایشه بر شانهی پیامبر تکیه زده بود، به امالمؤمنین نشان داد و پس از آن، هنگام خروج از درب منزل یکدیگر را به مزاح هُل دادند. [۳۸]
در حدیثی آمده است که زنان پیامبر «زمانی» با ایشان مجادله میکردند و یکی از آنها تمام روز از ایشان قهر میکرد [۳۹].
و یک بار، یکی از زنان ایشان، پیامبر را در حالی که بر سینهاش فشار وارد مینمود هل داد. وقتی که مادرش او را سرزنش و نکوهش کرد پیامبر فرمود: او را به خود واگذار، چرا که آنان بیشتر از این را نسبت به من انجام دادهاند. [۴۰]
و از اخلاق زیبای پیامبر ج مزاح و شوخی با همسران و شاد کردن آنها بود و میفرمود: «خَيْرُكُمْ خَيْرُكُمْ لِلنِّسَاءِ». [۴۱]
ترجمه: «بهترین شما، بهترین شما برای زنان است».
زمانی که حضرت عایشه استخوانی که بر آن گوشت بود را میخوردند، آن را از ایشان میگرفتند و دهانش را بر جای دهان او میگذاشتند.
هنگامی که پیامبر ج میخواست که صفیه بنت حیی را بر شتر سوار کنند، ران خویش را برایش جمع کرد تا پایش را بر روی آن بگذارد و از این موارد در مییابیم که از جمله فواید و حکمتهای ازدواج، محبت و مهربانی نسبت به اهل خانواده است تا اینکه این محبت، باعث میشود که مرد در نزد خانواده از همهی مردم دوست داشتنیتر شود.
[۳۳] به روایت احمد (۲/۲۱۰). [مؤلف] احمد شاکر در (۱۱/۱۵۹) میگوید: صحیح است. [مصحح] [۳۴] این حدیث به روایت ابن ماجه (۱۹۷۹) در کتاب النکاح باب: «حسن معاشرة النساء» آمده است. [مؤلف] [۳۵] به روایت بخاری (۹/۲۱) در النکاح باب: نکاح الأبکار. [مؤلف] [۳۶] به روایت ترمذی (۱۶۳۷) در فضائل جهاد. [مؤلف] آلبانی آن را در صحیح ابن ماجه (۲۲۸۵) صحیح میداند. [مصحح] [۳۷] به روایت ترمذی (۳۸۹۵) در المناقب باب: «أفضل أزواج النبی ج». [مؤلف] آلبانی در صحیح الجامع (۳۳۱۴) میگوید: صحیح است. [مصحح] [۳۸] در صحیح بخاری چنین آمده است: «قَالَتْ عَائِشَةُ: رَأَيْتُ النَّبِيَّ ج يَسْتُرُنِي وَأَنَا أَنْظُرُ إِلَى الْحَبَشَةِ، وَهُمْ يَلْعَبُونَ فِي الْـمَسْجِدِ، فَزَجَرَهُمْ عُمَرُ، فَقَالَ النَّبِيُّ ج: «دَعْهُمْ، أَمْنًا بَنِي أَرْفِدَةَ». (بخارى:۹۸۸) ترجمه: عايشهل میفرمايد: رسول الله ج مرا با چادری پوشانيد و من به بازی گروهی از حبشیها در مسجد، نگاه میكردم. عمرس آنها را سرزنش كرد. ولی رسول خدا ج فرمود: «بنی ارفده را بحال خودشان بگذار». اما این قسمت از متن کتاب که نوشته شده است: «و پس از آن، هنگام خروج از درب منزل یکدیگر را به مزاح هُل دادند، روایت آن را پیدا نکردم؛ والله اعلم ثابت نیست. [مصحح] [۳۹] صحيح بخاری. [مصحح] [۴۰] چنین حدیثی یافت نشد و صحیح نمیباشد و احتمال دارد نویسنده در برداشت از احادیث دچار اشتباه شده باشد؛ چون قصد ایشان بیان محبت و مهربانی نسبت به اهل خانواده بوده است، برای همین چنین برداشتی از روایات کرده است، و در اینجا منبع حدیث را ذکر نکرده است. [مُصحح] [۴۱] به روایت حاکم در المستدرک (۴/۱۷۳). [مؤلف]