ازدواج و خوشبختی زناشویی در سایه اسلام

فهرست کتاب

پنجم: تقسیم کار در خانه و جامعه در راستای ایجاد تعادل و هماهنگی

پنجم: تقسیم کار در خانه و جامعه در راستای ایجاد تعادل و هماهنگی

اگر مرد به طور همزمان رسیدگی به امور منزل و همچنین امور مربوط به خارج از خانه را بر عهده داشته باشد، موجب مختل شدن زندگی وی و بی‌‌‌نظمی اوقات وی می‌‌‌گردد؛ به گونه‌‌‌ای که گرفتار مسایلی خواهد شد که تنگی معیشت و تیرگی زندگی وی را دربر خواهد داشت.

ازدواج، تنظیم ارتباط بین زن و مرد محسوب می‌‌‌شود. زن، سرپرستی امور منزل و تربیت فرزندان و آماده کردن فضای مناسب و دلپذیر برای مرد را بر عهده دارد، تا اینکه مرد بعد از کار سخت در آن استراحت کند و آرامش یابد؛ چرا که این عمل موجب نیرو و نشاط وی می‌‌‌گردد و او را با همت و عزم راسخ به سوی کار روانه می‌‌‌دارد و در نتیجه وسایل آسایش و راحتی و آنچه از هزینه و کار سریع خانواده می‌‌‌طلبد، برای خانواده فراهم می‌‌‌شود.

زن، دارای نقش اساسی و مهمی در این امر است به گونه‌‌‌ای که اگر صالح باشد، با حسن تدبیر و کمال رعایت خویش نیروی کمکی برای سایر افراد خانواده می‌‌‌باشد و در این زمینه رسول الله ج می‌‌‌فرماید:

«مَا اسْتَفَادَ الْمُؤْمِنُ بَعْدَ تَقْوَى اللَّهِ خَيْرًا لَهُ مِنْ زَوْجَةٍ صَالِحَةٍ، إِنْ أَمَرَهَا أَطَاعَتْهُ، وَإِنْ نَظَرَ إِلَيْهَا سَرَّتْهُ، وَإِنْ أَقْسَمَ عَلَيْهَا أَبَرَّتْهُ، وَإِنْ غَابَ عَنْهَا نَصَحَتْهُ فِي نَفْسِهَا وَمَالِهِ». [۴۲]

ترجمه: «برای بندۀ مؤمن بعد از تقوای الهی چیزی از زن صالحه بهتر و مفیدتر نیست، زن صالحی که اگر او را به چیزی امر کرد اطاعتش کند و وقتی که شوهر به او نگاه کند با ظاهر و باطن نیکو مایۀ خوشحالی او باشد و اگر بر کاری سوگند خورد که باید آن را زن انجام بدهد، زن با انجام آن کار، شوهرش را از این ذمه، خارج گرداند و در غیاب شوهرش با حفظ ناموس و مال شوهرش نسبت به او خیرخواهی کند».

رسول الله ج جهت انتخاب زن صالحه که در امور اخروی همکار و همیار باشد، تأکید فرموده‌‌‌اند، چنان‌‌‌که فرموده‌‌‌اند:

«لِيَتَّخِذْ أَحَدُكُمْ قَلْبًا شَاكِرًا، وَلِسَانًا ذَاكِرًا، وَزَوْجَةً تُعِينُهُ عَلَى أَمْرِ الْآخِرَةِ» [۴۳].

ترجمه: «بر شما واجب است که قلبی شکرگذار، زبانی ذاکر خدا داشته باشد و زنی با ایمان و صالح که همکار و مشوق برای ذخیره‌‌‌سازی آخرت باشد، برگزیند».

و نیز از فرموده‌‌‌های ایشان است:

«فُضِّلْتُ عَلَى آدَمَ بِخَصْلَتَيْنِ: كَانَ شَيْطَانِي كَافِرًا فَأَعَانَنِي اللهُ عَلَيْهِ حَتَّى أَسْلَمَ، وَكُنَّ أَزْوَاجِيْ عَوْنًا لِي، وَكَانَ شَيْطَانُ آدَمَ كَافِرًا، وَكَانَتْ زَوْجَتُهُ عَوْنًا لَهُ عَلَى خَطِيئَتِهِ» [۴۴].

ترجمه: «من بر آدم با دو خصوصیت برتری داده شدم: شیطان من کافر بود، که خدا مرا «در مبارزه با او» کمک کرد تا اینکه تسلیم شد و نیز همسران من همکار و یاری دهنده‌‌‌ی من بودند، اما شیطان آدم کافر بود و در ارتکاب او به خطا، همسر آدم به او کمک کرد».

خداوند تبارک و تعالی نیز می‌‌‌فرماید:

﴿وَمِنۡهُم مَّن يَقُولُ رَبَّنَآ ءَاتِنَا فِي ٱلدُّنۡيَا حَسَنَةٗ وَفِي ٱلۡأٓخِرَةِ حَسَنَةٗ[البقرة: ۲۰۱].

«و برخی از آن‌‌‌ها می‌‌‌گویند: پروردگارا! در دنیا به ما نیکی رسان و در آخرت نیز به ما نیکی عطا فرما».

محمّد بن کعب القرظی در تفسیر خیر و نیکی دنیا در این آیه می‌‌‌گوید: منظور، زن صالح و نکوست. زن صالح در سختی، ذخیره و در راحتی و آرامش، زینت و زیور مرد به حساب می‌‌‌آید و زن صالح، مناره‌‌‌ی آرزوهایش محسوب می‌‌‌گردد که تحقق آرزوهایش را از زن می‌‌‌طلبد و با او از آن‌‌‌ها بهره می‌‌‌برد و با آرزوهایش به سوی زن برمی‌‌‌گردد.

اما در آنچه برخی از زنان از جمله: از پرداختن به کار در خارج خانه و تمایل به آن، انجام می‌‌‌دهند، معذوریت‌‌‌هایی وجود دارد، اما این امر نیز اثبات می‌‌‌گردد که اشتغال زن به کاری، اثبات وجود زن، شعور او به جایگاه اصلی خویش، احساس ارزش انسانی خویش و استقلال اقتصادی را برای او به همراه دارد. اما این سؤال مطرح است که آیا اسلام توانسته است چنین شرایطی را برای زن فراهم آورد؟ در جواب باید گفت اسلام، چنین شرایطی را برای زن فراهم آورده است؛ به گونه‌‌‌ای که برخی از احادیث نبوی بیانگر این موضوع است که می‌‌‌توان احادیث زیر را ذکر نمود:

«كُلُّكُمْ رَاعٍ، وَكُلُّكُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ، الإِمَامُ رَاعٍ وَمَسْئُولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ، وَالرَّجُلُ رَاعٍ فِي أَهْلِهِ وَهُوَ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ، وَالمَرْأَةُ رَاعِيَةٌ فِي بَيْتِ زَوْجِهَا وَمَسْئُولَةٌ عَنْ رَعِيَّتِهَا، وَالخَادِمُ رَاعٍ فِي مَالِ سَيِّدِهِ وَمَسْئُولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ» قَالَ: - وَحَسِبْتُ أَنْ قَدْ قَالَ - «وَالرَّجُلُ رَاعٍ فِي مَالِ أَبِيهِ وَمَسْئُولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ، وَكُلُّكُمْ رَاعٍ وَمَسْئُولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ». [۴۵]

ترجمه: «همه شما نگهبانید و همه شما نسبت به آنچه نگهبانید، مسئولید. امام، نگهبان است و نسبت به آنچه که نگهبان آن است، مسؤول است و مرد نسبت به خانواده‌‌‌اش نگهبان است و نسبت به آنچه نگهبان آن است مسئول است و زن، نسبت به خانه‌‌‌ی شوهرش نگهبان است و نسبت به آنچه نگهبان آن است مسئول است و خدمتکار در مال سیدش نگهبان است و نسبت به آنچه نگهبان آن است، مسئول است».

ابن عمرب می‌‌‌گوند: فکر می‌‌‌کنم که پیامبر ج علاوه بر این حدیث، چنین نیز فرمود: «وَالرَّجُلُ رَاعٍ فِي مَالِ أَبِيهِ وَمَسْئُولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ، وَكُلُّكُمْ رَاعٍ وَمَسْئُولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ». [۴۶]

ترجمه: «و مرد نسبت به مال پدرش نگهبان است و نسبت به آنچه نگهبان آن است، مسئولیت دارد و همه شما نگهبانید و نسبت به آنچه که نگهبان آن هستید، مسئولید».

این نگرش اسلامی نسبت به زن موجب می‌‌‌گردد که او قلب خانه، مربّی فرزندان، معلّم جامعه، سرمشق نیکو و پیشوا و پیشاهنگ در مسیر نیکی‌‌‌ها با گفتار و کردار نیکو قرار گیرد و این حدیث پیامبر ج برای زن کافی است که ایشان اطاعت و فرمانبرداری فرزند وی را از او، بر جهاد وی برتری داده است و پیامبر می‌‌‌فرماید: «الْزَمْهَا فَإِنَّ الْجَنَّةَ عِنْدَ رِجْلِهَا». [۴۷]

ترجمه: «مراعات مادر را بکن، زیرا بهشت زیر پای او است».

در زمینه‌‌‌ی برآوردن امور اقتصادی خانه، مرد است که با عشق و علاقه نیازها و حاجات خانواده را برطرف و سرپرستی می‌‌‌نماید و در این زمینه هیچ اجبار و ضرورتی برای زن وجود ندارد؛ زیرا سعی و تلاش جهاد اکبر است و برای مرد ثواب بزرگی در روز قیامت محسوب می‌‌‌شود. امّا نتایج هولناک و فرجام بدی که اشتغال زن در بیرون از منزل در بر دارد عبادتند از: سرگردانی و رها شدن فرزندان و کمبود شفقت و مهربانی در آن‌‌‌ها و گذاشتن آن‌‌‌ها در پرورشگاه‌‌‌ها و یا مهد کودک‌‌‌ها.

اداره کردن خانه فنّ و هنری است که افرد کمی قادرند آن را به درستی انجام دهند؛ چرا که این امر نیازمند مهارت زیادی است، لذا بهتر آن است که زن توجّه و التفات و تمام محبت خویش را نسبت به خانه و شوهر و فرزندانش و تأمین آرامش کامل برای تمام افراد خانواده و تنظیم مصارف و مخارج و تدبیر و رسیدگی و ملاحظه‌‌‌ی کامل برای تمامی امور معطوف سازد. اما در حالت‌‌‌های استثنایی و ضروری، به شرط آنکه از عفت و شرف و شرم و آزرم خود محافظت کند و تا حد امکان از اختلاط با مردان به خاطر دفع فتنه و رذایل خودداری کند، اشتغال زن هیچ اشکالی ندارد.

دختران حضرت شعیب برای ما الگو و اسوه‌‌‌ی حسنه هستند، زمانی که گوسفندان را می‌‌‌چراندند و آب می‌‌‌دادند؛ بدون اینکه هیچ اختلاطی با مردان داشته باشند.

خداوند متعال می‌‌‌فرماید:

﴿وَلَمَّا وَرَدَ مَآءَ مَدۡيَنَ وَجَدَ عَلَيۡهِ أُمَّةٗ مِّنَ ٱلنَّاسِ يَسۡقُونَ وَوَجَدَ مِن دُونِهِمُ ٱمۡرَأَتَيۡنِ تَذُودَانِۖ قَالَ مَا خَطۡبُكُمَاۖ قَالَتَا لَا نَسۡقِي حَتَّىٰ يُصۡدِرَ ٱلرِّعَآءُۖ وَأَبُونَا شَيۡخٞ كَبِيرٞ٢٣[القصص: ۲۳].

«و هنگامی که «حضرت موسی÷» به «چاه» آب مدین رسید، مردمان زیادی را دید که بر آن گرد آمده‌‌‌اند و چهار پایان خود را آب می‌‌‌دهند و آن طرف‌‌‌تر دو زن را دید که گوسفندان خویش را می‌‌‌پایند «و نمی‌‌‌گذارند به چاه نزدیک شوند و با دیگر گوسفندان بیامیزند». گفت شما دو نفر چه کار می‌‌‌کنید؟ چرا گوسفندان خود را دورا دور نگاه داشته‌‌‌اید و آبشان نمی‌‌‌دهید؟ گفتند: پدر ما پیر کهنسالی است و ما گوسفندان خود را آب نمی‌‌‌دهیم تا چوپانان «همگی، گوسفندان خود را» برمی‌‌‌گردانند «و چاه آب خلوت می‌‌‌شود».

از این آیه چنین استنباط می‌‌‌گردد که دختران حضرت شعیب÷ تنها هنگام ضرورت از منزل خارج می‌‌‌شدند، نه به خاطر ارتباط با مردان و معطل نمودنشان از کار، و ترویج بیکاری و بطالت میان مردان که یکی از خطرات بزرگی است که مردم را تهدید می‌‌‌نماید. «یعنی اینکه در مواردی که زنان و مردان با هم به کار اشتغال دارند، سبب بطالت و از کار افتادن مردها می‌‌‌شوند».

آیا می‌‌‌توان این امر را نشانه‌‌‌ی تمدن دانست که کارخانه‌‌‌ها و ادارات، به وسیله‌‌‌ی زنان شاغل پر گردند؛ در حالی که با این کار یعنی خروج زن از خانه و تنها ماندن بچه‌‌‌ها، زندگی آن‌‌‌ها نابود و از مهر و محبت مادری محروم می‌‌‌گردند و به دنبال آن محیط صمیمی خانواده به دلیل شکایت و درگیری از هم می‌‌‌پاشد.

[۴۲] به روایت ابن ماجه، (۱۸۵۷)، در کتاب النکاح، باب أفضل النساء. [مؤلف] آلبانی می‌‌‌گوید: ضعیف است. [مصحح] [۴۳] به روایت احمد (۵ / ۲۸۲)، و ترمذی (۳۰۹۴). [مؤلف] آلبانی در السلسلة الصحیحة (۲۱۷۶) می‌‌‌گوید: صحیح است. [مصحح] [۴۴] به روایت بیهقی در دلائل النبوة (۵/۴۸۸). [مؤلف] آلبانی در مورد این روایت می‌‌‌گوید: موضوع و جعلی است. سلسلة الأحادیث الضعيفة و الموضوعة (۳/۲۲۰). [مصحح] [۴۵] به روایت بخاری (۲/۳۸۰) در الجمعة باب: «الجمعة في القری والمدن» و مسلم (۱۸۲۹) در الإمارة، باب: «فضیلة الإمام العادل». [مؤلف] [۴۶] صحیح بخاری (۸۹۳). [مؤلف] [۴۷] به روایت احمد (۳/۴۲۹) و نسائی (۶/۱۱) و حاکم (۲/۱۰۴). [مؤلف] آلبانی در صحیح الترغیب (۲۴۸۵) می‌‌‌فرماید: حسن صحیح است. [مصحح]