۱- شرایط عقد
الف – اذن و اجازه ولی
ب – رضایت زن
ج – ایجاب و قبول بلافاصله که با لفظ نکاح یا هر لفظی که افاده این معنا کند
د – وجود دو شاهد عادل
هـ – به سن تمییز رسیدن دو طرف. ازدواج بین زن و مردی که یکی از آنها یا هردوی آنها دیوانه یا بچه باشند که هنوز به سن تمییز نرسیدهاند، منعقد نمیشود.
عقد با ایجاد شرایط مذکور بین زن و مرد قطعی و لازم الاجرا میگردد؛ جز در برخی از موارد مانند اینکه زن به وسیله مرد یا بالعکس فریب داده شود یا اینکه زن با مردی عقیم ازدواج کند، سپس مشخص شود که او صاحب فرزند نمیگردد، در حالیکه زن را از نازا بودن خویش مطلع نکرده است. در این حالت زن حق دارد که عقد ازدواج را باطل کند. و نیز اگر مرد تظاهر به پاکی و صداقت و ایمانداری بکند، سپس حقیقت فسق و گمراهی وی مشخص شود، در این حالت نیز زن حق ابطال عقد دارد.
همچنین زمانی که مرد با زنی ازدواج کند که بکر و دوشیزه است و بعد برای او مشخص گردد که او بیوه است یا عیب مشخصی در او یافت گردد یا بیماری نفرت آوری در او یافت شود، میتواند عقد را باطل سازد.
از جمله این امور روایت کعب بن زید است که رسول الله ج با زنی از بنی غفار ازدواج نمود، زمانیکه «در شب زفاف» بر او داخل شد و پیامبر ج لباسش را درآورد و روبروی زمین نشست «بیماری را» در پهلویش دید، سپس از هم بستری با او دوری کرد.
سپس فرمود: «لباسهایت را بپوش» و آنچه را که پیامبر ج به او داده بود، از او پس نگرفت. [۱۰۸]
حضرت عمر بن خطاب س به شخصی که عقیم بود و با زنی ازدواج کرده بود، گفت: از عقیم بودنت به وی خبر بده و به او اختیار ده که تو را با این وصف اختیار کند.
[۱۰۸] به روایت امام احمد (۳/۴۹۳). [مؤلف] این روایت ضعیف است، ابن حزم در المحلى (۹/۴۸۶) میگوید: ساقط است؛ ذهبی در المهذب (۶/۲۷۸۶) میگوید: در سند آن جمیل وجود دارد، ابن معین دربارهی او میگوید ثقه نیست. هیثمی در مجمع الزوائد (۴/۳۰۳) میگوید: جمیل بن زید در سند آن ضعیف است؛ شوکانی در الدراري المضية (۲۱۲) میگوید: در آن اضطراب وجود دارد و بیهقی در السنن الكبرى (۷/۲۵۷) میگوید: در آن جمیل بن زید است، بخاری میگوید حدیثش صحیح نیست و آلبانی در إرواء الغليل (۶/۳۲۶) میگوید: ضعیف است و شعيب الأرنؤوط نیز در تحقیق مسند احمد میگوید: ضعیف است. [مصحح]