ازدواج و خوشبختی زناشویی در سایه اسلام

فهرست کتاب

۷- گوش کردن به انتقاد زن با حوصله

۷- گوش کردن به انتقاد زن با حوصله

در برخی از موارد ازواج پیامبر در مشاجره با ایشان در مقابل ایشان تندخویی می‌‌‌کرد و یک بار یکی از آن‌‌‌ها تا شب با پیامبر ج قهر کرد.

از حضرت عایشهل روایت شده است که بین ایشان و پیامبر یک مشاجره‌‌‌ی لفظی درگرفت. پیامبر ج به او فرمود: به چه کسی راضی هستی که بین من و تو «قضاوت کند» آیا به حضرت عمرس راضی هستی؟

حضرت عایشهل فرمود من به حضرت عمرس راضی نمی‌‌‌شوم؛ زیرا ایشان دارای اخلاقی تند هستند.

پیامبر ج فرمود: «آیا راضی هستی که پدرت بین من و تو قضاوت کند» فرمود: بله، حضرت عایشه روایت می‌‌‌کند که رسول الله فرستاده‌‌‌ای نزد او فرستاد، پس گفت: «عایشه چنین است و چنان». حضرت عایشه فرمود: جز حق چیز دیگری مگوی. حضرت ابوبکرس با سیلی به صورت او کوبید به طوری که مثل آب از بینی او خون جاری شد و با عصبانیت فرمود تو و پدرت حق‌‌‌گو هستید، اما رسول خدا حق نمی‌‌‌گوید؟ پیامبر ج فرمود: ای ابوبکر، ما از شما برای کتک زدن کمک نخواستیم. سپس حضرت ابوبکرس چوبی را در منزل پیداکرد برداشت و شروع به زدن حضرت عایشهل کرد. حضرت عایشهل از دستش فرار کرد و خود را به پشت پیامبر چسباند. پیامبر فرمود ابوبکرس شما را به خدا قسم می‌‌‌دهم که از اینجا برو من تو را برای کتک زدن نخواسته‌‌‌ام. [۱۷۸]

یک بار حضرت عایشهل در حالی که عصبانی بود به پیامبر گفت: آیا این طور نیست که تو گمان می‌‌‌کنی که رسول الله هستی؟ پس پیامبر تبسمی کردند و با بردباری و مهربانی با او برخورد نمودند. [۱۷۹]

برخی اوقات زن بر شوهرش بی‌‌‌پروایی و گستاخی می‌‌‌کند و از حق مردش تخطی می‌‌‌نماید؛ پس در چنین مواردی پیامبر اکرم برای ما الگو و رهبر هستند و ایشان به ما تعلیم داده‌‌‌اند که در چنین مواردی با زن چگونه برخورد نماییم. بنا به فرموده‌‌‌ی پیامبر اکرم ج که: «إِنَّمَا النِّسَاءُ شَقَائِقُ الرِّجَالِ»، «زنان همانند مردان هستند (مثل اینکه زنان و مردان یکی بودند و زنان از مردان جدا شدند)». [۱۸۰] شایسته است که مرد، عاقل و حکیم باشد؛ مخصوصاً در مواقع ضعف و خطا و نادانی و بی فکری زن؛ چراکه اگر اشتباه با اشتباه جواب داده شود، نتیجه‌‌‌ی آن افزایش اشتباه «و جدایی» خواهد بود و این امر بسیار نکوهیده و زشت است و به صلاح زوجین نخواهد بود.

[۱۷۸] حافظ دمشقی آن را تخریج کرده است. السهط الثمین. ص ۵۱. [مؤلف] این روایت ضعیف است. البوصيري در إتحاف الخيرة المهرة (۴/۷۱) می‌‌‌گوید: ضعیف است؛ و هیثمی در مجمع الزوائد (۴/۳۲۵) می‌‌‌گوید: در سند آن محمد بن اسحاق که مدلس (که عنعنه کرده است) و سلمه بن الفضل وجود دارد. امام بخاری دربارۀ سلمه بن الفضل می‌‌‌گوید: در نزد او مناکیر وجود دارد، نسائی می‌‌‌گوید: ضعیف است. و آلبانی نیز آن را در السلسلة الضعیفة (۲۹۸۵) به طور خلاصه آورده است. [مصحح] [۱۷۹] همان. [۱۸۰] به روایت ابوداود (۲۳۶) و ترمذی (۱۱۳) در الطهارة – و امام احمد (۶/۲۵۶). [مؤلف] آلبانی در السلسلة الصحيحة (۵/۲۱۹) می‌‌‌گوید: صحیح است. [مصحح]